نه گفتن ساده نیست، چراکه از کودکی به ما آموختهاند که پذیرش و موافقت امر جامعهپسندتری است تا مخالفت. اما واقعیت این است که انسان باید خود را به فردی تبدیل کند که از درون برای خودش هم رضایتبخش باشد و این موضوع در بسیاری از موارد مستلزم نه گفتن است. نه گفتن یکی از مهارتهای ضروری در زندگی است که باید آن را یاد گرفت و تقویت کرد و چه بسا به دیگران آموزش داد. اغلب اوقات انسان به دلیل نتوانستن در گفتن کلمه «نه» خود را در معذوریتهای سخت و سنگینی میاندازد. برای بیان راحت «نه» گفتن، راهکارهایی وجود دارد که میتواند انسان را از سختیهایی که ممکن است در بله گفتن برایش پیش آید، نجات دهد.
ابتدا باید نگرش خود را نسبت به نهگفتن تغییر بدهید و آن را زشت و قبیح ندانید. در واقع شما وقتی زیاد «بله» بگویید به دلیل مسئولیتهایی که در قبال آن برای شما ایجاد میشود ممکن است سلامت خود را به خطر بیندازید و وقت کمتری را برای رسیدگی به کارها و اهدافی که برایتان مهم است صرف کنید.
ناتوانی برای نه گفتن ممکن است سطح استرس شما را بالا ببرد. افراد باید قبل از متعهد شدن به انجام کاری میزان بله گفتنهایی را که موجب استرس میشود در نظر بگیرند. شاید از نظر عرف یک جامعه موافقت با دیگران و بله گفتن مودبانهتر به نظر برسد تا آنکه بخواهیم صریحاً بگوییم نه. حتی ضربالمثل مرتبطی هم در این باره وجود دارد که به موافقت افراطی اشاره میکند و میگوید: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو. در صورتی که باید آگاه بود اگرچه اغلب ضربالمثلها صحت دارد، اما بسیاری از آنها دور از منطق بوده و نیازمند تغییر و به روزشدن است. برخی بلهگفتنها چه بلاهایی که سر انسان نمیآورد! در حالیکه میتوان ناراحتی و دشواری لحظهای و موقت یک نهگفتن را به جان خرید. گاهی انسان به خاطر بله گفتن ممکن است به بیراههها کشیده شود، مثلاً پول قرض دهد وقتی خودش به آن نیاز دارد یا کاری کند که هیچ تمایلی به آن ندارد.
از مزایای نه گفتن این است که قاطعیت و اعتماد به نفس شما را نشان داده و افزایش میدهد و مانع از اتلاف وقت در انجام کارها میشود. خللی به مدیریت زمان و برنامه شما وارد نمیکند. در رسیدن به موفقیت سرعت شما را چندین برابر میکند، چراکه انسان با یک نه گفتن ساده خود را از مشکلات خودساخته نجات داده و تسلیم ضعف کلامی خود نمیشود.
فراموش نکنیم به هرکسی و در هر موقعیتی نمیتوان نه گفت. مثلاً نه گفتن به خواستههای عزیزانتان الزاماً کار صحیحی نیست و به هر بهانهای نمیتوان برای پدر، مادر، همسر و فرزند «نه» و «نمیشود» آورد.
نه گفتن بهویژه یک مقوله تربیتی است. به فرزندان خود مهارت نه گفتن را بیاموزید تا چنانچه در جامعه با تقاضاهای مضر و منفی روبهرو شدند، قدرت نه گفتن را داشته باشند.
انسان برای داشتن یک زندگی خوب و با کیفیت باید تغییر کند، چراکه تمام زندگی ما و انتخابهایمان همگی در گرو شدت و کیفیت نوع رفتار ما با خودمان و محیطمان است. هیچ چیز به اندازه «ذهن تغییریافته» قدرتمند نیست. شما میتوانید ظاهر خود را تغییر دهید، محل اقامتتان را تغییر دهید، همسرتان را تغییر دهید یا حتی شغل خود را تغییر دهید، اما اگر ذهن خود را تغییر ندهید، ممکن است همان تجربههای تلخ مشابه دائماً و بارها و بارها برایتان اتفاق بیفتد و تکرارشدن نتایج منفی قبلی یعنی زندگی دور از آسایش. تمام مسائل انسان توسط ذهنیت کنونی خودش خلق میشود و اگر بخواهد مسئلهای حل شود، باید تغییری رخ دهد. این ذهنی که مسئله ساخته است قادر به حلش نخواهد بود. بنابراین برای ایجاد نتایج متفاوت در زندگی باید ابتدا ذهنیت را تغییر داد، پس برای یادگیری «نه» گفتن باید بتوانید ذهنیت خود را نیز نسبت به تعاملات با دیگران تغییر دهید.
اما چند راهکار ساده برای فرار از تبعات بله گفتن وجود دارد. در خیلی موارد با تشکرکردن از پیشنهاد یک فرد محترمانه «نه» بگویید و او را همراهی نکنید. همچنین وقتی کسی از شما میخواهد کاری را انجام دهید که دوست ندارید راههای دیگری را که میتوانید به او پیشنهاد دهید. مثلاً کسی از شما پول زیادی قرض میخواهد، به او بگویید ندارید، اما میتوانید پرسوجو کنید و اگر کسی داشت به او معرفی کنید. راه دیگر این است که همان لحظه بله نگویید بلکه از او چندروز وقت بخواهید تا موضوعیت پیشنهاد منتفی شود؛ و البته سادهترین راه این است که با یک عذرخواهی ساده و محترمانه بگویید نمیتوانید یا امکانش برایتان فراهم نیست.