دفاع مقدس
به بهانه سالروز ورود اولین گروه آزادگان به میهن اسلامی 
باید به جای تصویر رایج از اسیر به عنوان قربانی منفعل، او را به عنوان کنشگری فعال در مسیر حفظ هویت، انتقال پیام و حتی ایجاد تغییر معرفی کنیم
نگاهی به عملیات نصر ۷ در مرداد ۱۳۶۶
ساعت ۲بامداد ۱۴ مرداد ۱۳۶۶ با اعلام رمز (فاطمه الزهرا)، عملیات آغاز شد. توپخانه و ادوات لشکر ۲۷ با اجرای آتش روی مواضع دشمن، از گردان‌های عمل‌کننده پشتیبانی می‌کردند. گردان عمار با یک گروهان و دو دسته به سمت راست یال دوپازا حرکت کرد و پس از درگیری کوتاهی هدف خود را تصرف کرد
نگاهی به عملیات نصر ۶ در مرداد ۱۳۶۶ 
ارتش عراق در روز دوم مرداد ۱۳۶۶، با به کارگیری ۷ تیپ پیاده کماندویی و بهره‌گیری از ۴۰ فروند بالگرد برای هلی‌برن نیروهایش از زمین و هوا به میمک که فقط از سوی تیپ ۴۰ سراب پدافند می‌شد، یورش آورد، اما تیپ سراب توانست مقابل آنها ایستادگی کند و پاتک دشمن را ناکام بگذارد
خاطراتی از عملیات والفجر ۳ در مرداد ۱۳۶۲ 
عراقی‌ها از کله‌قندی پایین آمده بودند و نیرو‌های خودی نمی‌دانستند، ولی به‌محض اینکه نیرو‌های لشکر ۲۷ بالای کله‌قندی رسیدند و گفتند کسی روی ارتفاع نیست، متوجه قضیه شدیم. به نیرو‌های تیپ ۲۱ امام‌رضا (ع) گفتند پدافندتان را رو به عقب بگذارید، عراقی‌ها می‌خواهند از پشت به شما حمله کنند. بچه‌های تیپ امام‌رضا (ع) آماده شدند و خیلی کشته و تلفات از دشمن گرفتند
فرازی از زندگی شهید مسعود منفرد نیاکی که در مرداد ۶۴ آسمانی شد
امیر شهید مسعود منفرد نیاکی، از افسران پیشکسوت ارتش بود که در مرداد ۱۳۶۴ در حین آموزش نیرو‌ها (اجرای رزمایش) به شهادت رسید. در زندگی این شهید گرانقدر نکات بسیاری وجود دارد که باعث می‌شود او را نمادی از یک سرباز و رزمنده میهن‌دوست بدانیم که برای اعتلای ایران اسلامی از هیچ کوششی فروگذار نبود. 
مرحله چهارم عملیات رمضان در مرداد ۶۱ چگونه رقم خورد
یک روز قبل از اجرای عملیات، عراق در منطقه‌ای که قرار بود نصر یک عملیات انجام دهد، آب رها و فرمانده عملیات، نصر یک را مأمور اجرای عملیات در شمال شلمچه (حدفاصل خاکریز نوک کانال ماهی تا ضلع جنوبی آب‌گرفتگی) کرد. نصر ۳ نیز با تیپ ۲۱ امام رضا (ع) و تیپ ۳ از لشکر ۲۱ حمزه اجرای عملیات در جنوب پنج ضلعی را بر عهده داشت
خاطراتی از کردستان به روایت حاج‌حسین دقیقی
رو به بچه‌های بازداشتی گفتم: گروهک‌ها به دشمن‌های ایران وابسته‌اند. اصلاً برای ابرقدرت‌ها کار می‌کنند... نمی‌دانم چقدر حرف‌هایم را قبول داشتند از همه‌شان یک تعهد گرفتیم و آزادشان کردیم. برگشتم طرف برادران واحد اطلاعات که ایستاده بودند و تماشایم می‌کردند. نگاه‌هایشان داد می‌زد از دستم خیلی ناراحت هستند. آخر هم نتوانستند ساکت بمانند. گفتند: ما برای شناسایی اینها خیلی زحمت کشیده بودیم. شما همه را به فنا دادی!
گفت‌وگوی «جوان» با برادر شهید محمد مرادی از شهدای دفاع مقدس
پدر و مادرم از قبل آماده خبر شهادت پسرشان بودند، چون چندین بار که محمد به مرخصی آمده بود گفته بود دوست دارم شهید شوم و شما نباید از شهادتم ناراحت شوید. آخرین بار که به جبهه می‌رفت، با خواهر و برادر‌ها روبوسی و خداحافظی کرد. شب قبل رفته بود در مکانی که بعد‌ها به خاک سپرده شد به دوستانش گفته بود من در همین مکان دفن می‌شوم
خاطراتی از دفاع مقدس ۸ ساله ملت ایران به زبان سپهبد شهید غلامعلی رشید
سپهبد شهید غلامعلی رشید که از او به عنوان یک استراتژیست نظامی یاد می‌شود، در طول دوران دفاع مقدس در ستاد فرماندهی سپاه مشغول بود
گفت‌و‌گوی «جوان» با محمود مدائنی برادر شهید و از رزمندگان حاضر در عملیات کربلای یک 
آن زمان یک شور و شوقی در جبهه‌ها حاکم بود. حتی نیرو‌هایی که به عنوان سرباز به جبهه می‌رفتند، جذب محیط آنجا می‌شدند و بعد از خدمت همانجا می‌ماندند. مانند شهیدمحمد میرزاده که تک فرزند خانواده‌اش بود. ایشان سربازی‌اش در جبهه بود، اما ماند و فرمانده گروهان شد و در شب عملیات کربلای‌پنج به شهادت رسید