دفاع مقدس
گفت‌و‌گوی «جوان» با خواهروبرادر شهید عبدالکریم اسماعیلی از شهدای دفاع‌مقدس
عبدالکریم پس از اتمام تحصیلات در دوره دبیرستان، برای خدمت سربازی در آموزشگاه گروهبانی نیروی هوایی تهران ثبت نام کرد و با گذراندن دوره‌های آموزشی، به درجه گروهبان دومی نائل آمد. در سال ۱۳۶۲ هم در پایگاه هوایی شهید دوران استخدام شد. اما فراتر از وظایف کاری، مشتاق حضور در جبهه‌ها بود و نهایتاً در سال ۶۴ در والفجر ۸ به شهادت رسید
گفت‌وگوی «جوان» با همسر شهیدجواد رسولی  و مادر مداح اهل‌بیت (ع) حاج‌مهدی رسولی 
مداحی حاج‌مهدی از همان مدرسه و از کلاس دوم ابتدایی شروع شد. هر هفته بچه‌ها را جمع می‌کرد و دعای توسل می‌خواندند. الان هم همیشه در مراسم روضه آقامهدی شرکت می‌کنم، هرجا بروند من هم می‌روم، ما از اول همینطور با هم و خانوادگی بودیم و حالا هم با هم هستیم. ما حتی در برنامه‌های ایشان در کربلا هم شرکت می‌کنیم
گفت‌و‌گوی «جوان» با خواهر شهید پاسدار غلامرضا شکیبافرد از شهدای دفاع‌مقدس
غلامرضا عکاس پیکر شهدا هم بود. تا وقتی که در اراک بود و به جبهه نمی‌رفت، از فرصت استفاده می‌کرد و از پیکر شهدا عکس می‌گرفت. الان مجموعه‌ای از عکس‌هایی که حاج‌غلامرضا انداخته، موجود است تا برای نسل‌های آینده یادگاری بماند. آیندگان باید بدانند که امنیت کشورمان ایران به راحتی به دست نیامده است
گفت‌وگوی «جوان» با اکبر آرام راوی دفاع مقدس 
وقتی این خاطره‌ها را مرور می‌کنم، بیشتر باور دارم که همه کار‌های شهدا پر از حکمت است. هیچ چیز تصادفی نیست. اینکه این کتاب نوشته شود و دو سال بعد از انتشار و در چنین شرایطی بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، شاهد رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر آن هستیم، شاید حکمتی داشته است
خانم منزوی، مادر شهید جانباز حسین دخانچی در گفت‌و‌گو با «جوان» از تقریظ رهبرانقلاب می‌گوید
از همان آغاز مصاحبه‌ها، خانم حسینی — نویسنده کتاب — با شور و ایمان کار می‌کرد. همان موقع به من گفت من قول می‌دهم وقتی کتاب تمام شود، حضرت آقا حتماً آن را می‌خوانند. این جمله را با اطمینان می‌گفت و در تمام سال‌هایی که کتاب در حال تدوین بود، امیدوار بود این اتفاق بیفتد و بعد از چندین سال، لطف خدا شامل حال شهید حاج‌حسین و این کتاب شد
گفت‌وگوی «جوان» با پدر شهید عباس فصیحی دستجردی از شهدای دفاع‌مقدس
یادم است وقتی شهید یدالله احمدی به شهادت رسید عباس برای تسلیت آمده بود. هر دو سوار خودرو بودیم که داشت به یک عکس نگاه می‌کرد. عکس یک رزمنده بود. گفتم کیست؟ گفت این از بهترین دوستانم بود که به شهادت رسیده است؛ یدالله احمدی. عباس گفت برای تسلیت به خانواده‌اش به مرخصی آمده است
روایت فرحناز رسولی، همسر شهید سعید قهاری سعید درخصوص تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «همسفر آتش و برف» در گفت‌و‌گو با «جوان»
زندگی در پاوه برای ما پر از ماجرا و دغدغه بود، اما من آن دغدغه‌ها را شیرین می‌دیدم. حاجی سال‌ها یا در حال کار یا درگیری در مناطق کوهستانی، دره‌ها و حتی خارج از شهر‌ها و مرز‌ها بود. ایشان مأموریت‌های مختلفی داشت و عملیات‌هایی را در شهر‌هایی اطراف و در نزدیکی مرز ایران و عراق انجام می‌داد. من آن زمان ۲۴ سال و یک فرزند داشتم. زندگی ما پر از خطر بود. هر لحظه ممکن بود، شهادت پیش بیاید یا حتی اسیر شویم
تحولات آبادان در آبان‌ماه پرمخاطره ۱۳۵۹
حضرت امام (ره) در چهاردهم آبان ۱۳۵۹ به قوای مسلح ایران تأکید کرد حصر آبادان باید شکسته شود. اهمیت آبادان در نظر امام‌خمینی از آن جهت بود که این شهر نقطه اصلی جنگ و مورد طمع دشمن بود. آبادان یکی از اصلی‌ترین و پرجمعیت‌ترین شهر‌های خوزستان به شمار می‌رفت و سقوط آن می‌توانست باعث تضعیف روحیه رزمندگان شود
شرحی از خاطرات تیمسار جانباز اکبر فصیحی‌دستجردی در گفت‌و‌گوی «جوان» با این رزمنده دفاع‌مقدس
شهید امیرشاهی از بچه‌های اصفهان و از دوستان صمیمی من بود. به رغم اینکه مسئولیتی نداشت و در شمال مستقر بود، اما با ماشینش راه افتاد و به طرف مهران آمد. قبل از اینکه وارد مهران شود او را با آرپی‌چی زدند. همینطور شهید کیومرثی از بچه‌های لشکر ۱۶ که رفت منطقه را ببیند، او را هم با آرپی‌چی زدند و به شهادت رسید
علل شروع جنگ تحمیلی و اثرات آن به روایت یک راوی دفاع مقدس
جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، پیش درآمدی از اختلافات مرزی بین دو کشور ایران و عراق داشت