«آب» حیاتیترین عنصر طبیعت، در قرن حاضر به یکی از چالشهای بزرگ جهانی بدل شده است. در کشوری، چون ایران ما که اقلیم خشک و نیمهخشک دارد و با بحران مزمن کمآبی، افت سطح آبهای زیرزمینی، خشکسالیهای پیدرپی و توزیع نابرابر منابع آبی مواجه است، هر تلاش برای بهرهبرداری هوشمندانه از منابع موجود، نهتنها یک ضرورت، بلکه وظیفهای ملی و راهبردی است. در همین راستا، تأسیس «سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی» در ذیل وزارت نیرو، میتواند گامی مهم در مسیر تحول در مدیریت منابع آبی کشور باشد. این سازمان مدعی است با هدف بهرهگیری از فناوریهای نوین در حوزههای زمین، دریا، هوا و فضا قصد دارد از ظرفیتهای بخش خصوصی، شرکتهای دانشبنیان، دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی برای ارائه راهکارهای نوآورانه استفاده کند. از میان فناوریهای مورد توجه، بارورسازی ابرها بهعنوان یکی از راهبردهای کلیدی، نقش محوری در چشمانداز این سازمان ایفا میکند.
بارورسازی ابرها فرایندی علمی است که با تزریق موادی مانند یدید نقره به تودههای ابر، احتمال بارندگی را افزایش میدهد. این روش در برخی کشورها با موفقیتهای نسبی همراه بوده، اما در ایرانمان هنوز در مراحل آزمایشی قرار دارد و نیازمند زیرساختهای فنی، دادههای دقیق اقلیمی و نیروی انسانی متخصص است. باید توجه داشت که بارورسازی ابرها به تنهایی نمیتواند بحران کمآبی را حل کند، اما میتواند در چارچوب یک بسته راهبردی، بهویژه در مناطق مستعد و در زمانهای بحرانی، نقش مؤثری ایفا کند، بنابراین موفقیت این سازمان وابسته به عواملی فراتر از صرفاً فناوری است. تحلیل دقیق شرایط جوی، تدوین دستورالعملهای علمی، تدوین سیاستهای شفاف، تأمین بودجه پایدار و استفاده از ظرفیتهای بومی برای طراحی و اجرای پروژهها از اهمیت بالایی برخوردار است. دانشگاهها و شرکتهای دانشبنیان میتوانند با ارائه نوآوریهایی در حوزه سنجش از دور، دادهکاوی اقلیمی، تجهیزات پروازی، نانوذرات مؤثر و مدلسازی بارش، نقش کلیدی در این مسیر ایفا کنند، با اینحال صرف ایجاد یک نهاد جدید در دل ساختار پرهزینه و اغلب ناکارآمد اداری کشور، نمیتواند ضامن حل مسئلهای پیچیده، چون کمبود آب باشد. تجربههای پیشین در کشورمان نشان داده است در صورت نبود هماهنگی بین دستگاهها، موازیکاری و فقدان ارزیابیهای دقیق، اهداف عالی سازمانها در هزارتوی بوروکراسی گم میشوند. برای جلوگیری از این روند، باید بر شفافیت عملکرد، ارائه گزارشهای عمومی، تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد و پاسخگویی به افکار عمومی تأکید شود. سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی شاید بتواند نقطه عطفی در حکمرانی نوین منابع آب باشد، اما این مسیر نیازمند عزم ملی، تعامل سازنده با بخش خصوصی، سرمایهگذاری هدفمند و مشارکت مردمی است. چالش آب، چالش حیات است و پاسخ به آن، بدون اتکا بر علم، فناوری و شفافیت ممکن نخواهد بود. اگرچه تأسیس سازمان توسعه و بهرهبرداری فناوریهای نوین آبهای جوی نشانهای از توجه حاکمیت به بحران مزمن آب در کشورمان است، اما این اقدام در صورتی اثربخش خواهد بود که از سطح شعار و ساختارسازی فراتر برود و به مرحله عمل، پاسخگویی و نتیجهمحوری برسد. امروز بحران آب در کشورمان، نه یک احتمال دور و نه صرفاً یک مسئله زیستمحیطی، بلکه بحرانی فراگیر با ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی است که زندگی میلیونها هموطن را تحت تأثیر قرار داده است، از اینرو هیچ اقدامی در این حوزه نباید بهعنوان پروژهای نمایشی یا صرفاً سازمانافزایی تلقی شود.
سازمانی که با هدف بهرهبرداری از منابع آب جوی از طریق فناوریهای نوین شکل گرفته است، باید مسیر متفاوتی از ساختارهای سنتی طیشده طی کند؛ مسیری که بر مبنای شفافیت، بهرهمندی از ظرفیتهای داخلی، نوآوری فناورانه و مشارکت نهادهای علمی و مردمی بنا نهاده شده باشد. پیششرط این موفقیت، ارائه تصویری شفاف از اهداف، منابع مالی، برنامه زمانبندی و شیوه اجرای پروژههاست. انتشار مستمر و عمومی گزارشهای پیشرفت، بهویژه در حوزههایی، چون بارورسازی ابرها که بیشترین توجه رسانهای را به خود جلب کرده است، میتواند به اعتمادسازی در افکار عمومی و نخبگان منجر شود. مردم باید بدانند این سازمان دقیقاً قرار است چه کاری انجام دهد، در چه بازه زمانی، با چه بودجهای و تحت نظارت چه سازوکاری. از سوی دیگر، این سازمان نمیتواند بهتنهایی بار چنین پروژهای را به دوش بکشد. ایران ما، برخلاف تصور رایج، از ذخایر علمی، تخصصی و فناورانه قابلتوجهی در حوزه هواشناسی، اقلیمشناسی، فناوری نانو، سنجش از دور و دادهکاوی اقلیمی برخوردار است. دانشگاهها، پژوهشگاهها و شرکتهای دانشبنیان، گنجینهای از ظرفیتهای نهفتهاند که اگر به درستی و به شکل هدفمند در چرخه سیاستگذاری و اجرا وارد شوند، میتوانند نیروی محرکهای برای این تحول باشند. ایجاد پلتفرمهای همکاری مشترک، تخصیص بودجه رقابتی به استارتاپها و پروژههای فناورانه و حمایت زیرساختی از تیمهای علمی، از جمله اقداماتی است که میتواند پیوند این سازمان با بدنه علمی و خصوصی کشور را تقویت کند.
در عین حال، توجه صرف به بارورسازی ابرها بهعنوان تنها ابزار مقابله با بحران آب، نوعی سادهسازی مسئله است. این فناوری اگرچه در مواردی میتواند اثربخش باشد، اما بهشدت وابسته به شرایط اقلیمی، زیرساختهای فنی و دقت در اجراست. در کنار این راهکار، فناوریهایی مانند جمعآوری آب باران، بازیافت رطوبت جوی، استفاده از پوششهای نانویی برای کاهش تبخیر و حتی پایش دقیقتر بارشها از طریق دادههای ماهوارهای، باید در اولویت قرار گیرند. نگاه جامع و چندوجهی به منابع آب جوی، نشان خواهد داد این سازمان تنها درگیر یک راهحل واحد نیست، بلکه در پی ایجاد یک زیستبوم نوآورانه برای مدیریت پایدار منابع آبی است. در این میان، یکی از موانع همیشگی توسعه در کشورمان، ساختارهای موازی و عدمهماهنگی بین نهادهای مختلف است. اگر این سازمان نتواند با نهادهایی، چون سازمان هواشناسی، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیطزیست و سایر بازیگران حوزه منابع طبیعی ارتباط مؤثر و همراستا برقرار کند، احتمال گرفتار شدن در تله تکراری موازیکاری و اتلاف منابع بسیار بالاست. یک راهکار کلیدی، همافزایی در برنامهها و اجتناب از دوبارهکاریهاست. نکته مهم دیگر، غفلتنکردن از نقش مردم در موفقیت این طرحهاست. فناوری هر چقدر هم پیشرفته باشد، بدون آگاهی عمومی، همراهی اجتماعی و مشارکت داوطلبانه، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. آموزش و فرهنگسازی درباره فناوریهای نوین در حوزه آب، آشنایی مردم با کارکردها و اهداف سازمان جدید و دعوت آنان به ایفای نقش در پروژهها، از طریق رسانهها، مدارس و شبکههای اجتماعی، باید جزو برنامههای اصلی باشد. تأسیس این سازمان، اگر با نگاهی راهبردی، خردمندانه و همراه با پاسخگویی همراه شود، میتواند به نقطه عطفی در مسیر گذار از بحران به ثبات تبدیل شود. این حرکت، آزمونی برای دولت است تا نشان دهد فراتر از ساختارآفرینی، به دنبال دستیابی به نتایج واقعی و پایدار است. مردم ایرانمان که سالهاست بار خشکسالی را به دوش میکشند، امروز بیش از هر زمان دیگری، به تدبیری علمی، شفاف و همراه با اراده نیاز دارند. امید آن است که این نهاد نوپا، به جای آنکه صرفاً برگهای تازه در دفتر دیوانسالاری شود، به نماد حرکت ملی در مسیر نجات آب تبدیل شود.