جوان آنلاین: به گواه تاریخ، زنان مسلمان ایرانی همواره نقشهای اجتماعی و خانوادگی را به طور همزمان برعهده گرفتهاند، برخی از این نقشها، نقشهای خاص زنانه بوده و برخی نقشهایی مشترک با مردان است. مقام معظم رهبری نقشه جامع هویت زن در منطق اسلام را چنین تبیین نمودهاند: «مادر خوب، همسر خوب، مجاهد فی سبیل الله، در عین حال کدبانو، مدیر خانه و در عین حال عابد و بنده خدای متعال.»
بیتردید این تعریف که به تصریح ایشان برگرفته از شخصیت حضرت زهرا (س) بزرگترین الگوی زنان دو عالم است، تعریف کامل و جامعی از زن مسلمان است، بنابراین اساس و پایه در تربیت دختران بر مبنای همین الگوی متعالی تعریف میشود. یعنی دختران ما باید به گونهای تربیت شوند که برای پذیرش این نقشها و مسئولیتها آمادگی و توانمندی لازم را داشته باشند، اما دختران ما بر مبنای چه «الگویی» باید تربیت شوند تا در آینده زنان موفق و تأثیرگذار و آماده پذیرش نقشهای مورد نظر در جامعه و خانواده باشند؟
یکی از بزرگترین معضلها در الگوسازی و الگودهی به جامعه، مسئله دوگانگی یا چندگانگی ارزشی است؛ دوگانگی ارزشها همچون دوگانگی شیوهها از بزرگترین آسیبها در تربیت است. برای مثال چند دختر جوان (دانشآموز پایه یازدهم) از خانوادههای متدین و سطح بالای اجتماعی را تصور کنید:
دختر اول: دو خواهر و برادر کوچکتر دارد و مادرش شاغل است، او علاوه بر مراقبت از فرزندان خانواده، مسئولیت طبخ شام و نظافت منزل را در کنار درسش به عهده دارد، نمرات درسی او متوسط است، اما وظایفی را که در منزل به او محول شده است به خوبی و با رغبت انجام میدهد.
دختر دوم: تک فرزند خانواده و مادرش خانهدار است، به خاطر خدمات مادر در داخل خانواده، او در منزل هیچ وظیفهای ندارد و فقط خدمات میگیرد و درس میخواند، نمرات درسی او عالی است.
دختر سوم: سه خواهر و برادر بزرگتر دارد و پدر و مادرش مسن هستند. او به تازگی عقد کرده و کمی دچار افت تحصیلی شده است، برای اینکه دوستانش او را تحقیر نکنند، به ناچار موضوع ازدواجش را پنهان کرده است.
دختر چهارم: در سطح کشور قهرمان ورزشهای رزمی بوده و نمرات درسی او ضعیف است و به دلیل ورزش قهرمانی میگوید فعلاً امکان ازدواج ندارد.
در نگاه منطقی کدام یک از چهار دختری که معرفی شدند، به الگوی زن مسلمان نزدیک ترند؟ قطعاً دختری که کدبانوی خانه است و برای خواهر و برادرش مادری میکند و دختری که در سن مناسب ازدواج کرده است و خود را برای زندگی زناشویی آماده میکند، اما در نظام ارزشی حاکم بر جامعه فعلی - از آنجا که هویت دخترانه و زنانه تعریف روشن و واضحی ندارد- این دو طیف از دختران معمولاً یا از سوی مدرسه، رسانهها و اجتماع نادیده گرفته میشوند یا مجبورند پنهان شوند، اما کدامیک در جامعه و مدرسه تشویق و تکریم میشوند؟ قطعاً او که قهرمان است؛ اگرچه قصدی برای مادر و همسر شدن نداشته باشد، در سطح کشور تکریم و تشویق میشود و او که هنری جز هتل نشینی و درس خواندن ندارد، در سطح مدرسه و خویشاوندان به دلیل موفقیتهای درسی و فارغ از سبک زندگی خود تکریم و تشویق خواهد شد.
مادری، همسری، کدبانوگری، جهاد فی سبیل الله (که میتواند تحمل سختی حجاب، تحصیل و اشتغال در رشتههایی مناسب زنان، حسن خانهداری و شوهرداری، صبر بر مصائب و مشکلات زندگی، صبر بر اخلاق و سختگیری همسر و... برای دختران تعریف شود) و عبادت و بندگی خداوند (که میتواند ساختن فضای معنوی و اخلاقی در خانواده و تربیت معنوی و اخلاقی خود، فرزندان، همسر و نزدیکان تعریف شود) ارزشهایی است که باید ابتدا برای جامعه و همین طور خانوادهها تبیین شود.
از طرفی امروز یکی از بزرگترین مشکلات مطرح در جامعه مسئله حجاب و عفاف است؛ این مسئله نیز قبل از هر چیز نیاز به بازنگری ارزشی دارد. در عرف دنیای امروز پوشش و آرایش یک عمل معنادار است، نه صرفاً شیوهای برای محافظت از بدن، بنابراین نوع پوشش و آرایش نسل جدید میتواند به عنوان یک امر نمادین اهمیت یابد و در نمود هویت فردی و اجتماعی ایشان مؤثر باشد. لازم است دختران ما از نوجوانی ارزش و اهمیت نوع پوشش و آرایش خود را در معرفی هویت و شخصیت خود به سایرین به خوبی بشناسند، به علاوه از تأثیرات لباس نیز بر آرامش و شخصیت خود آگاهی داشته باشند. علائم، رنگها، جنس پارچهها، تنگی و گشادی لباسها و... هر یک مفاهیمی را درباره شخصیت انسان به دیگران منتقل میکنند و گاهی جوانان و نوجوانان ندانسته و با بیتوجهی به این مفاهیم از این نمادها استفاده میکنند، بنابراین لازم است از نقش نمادگونه پوشش و آرایش در جوامع انسانی آگاه و با مهمترین نمادها آشنا باشند.
به علاوه در دنیای امروز افراد برای ارتقای جایگاه اجتماعی، خود را به آراستگی ظاهری ملزم میدانند، اما با توجه به نفوذ دو فرهنگ غربگرایی و تجملگرایی در زندگی ایرانی گاهی نسل جدید نمود این آراستگی را اشتباه انتخاب میکنند و به جای نظم و آراستگی، مظاهری از تجمل و برهنگی را برای پوشش و آرایش خود انتخاب میکنند که بیشک این انتخاب تصویر نادرست و غیر واقعی از هویت آنها به سایر افراد جامعه نمایش خواهد داد. در نتیجه لازم است دختران ما از سنین پایین اصول نظم و آراستگی و تفاوت آن با تجمل و برهنگی را بیاموزند. از طرفی لباس به ویژه برای دختران علاوه بر پوشش، نماد خودآرایی و تبرز و جلوهگری نیز است و مفهوم لغوی تجمل با این امر سازگار است، اما منظور از تجمل مذموم در اینجا، استفاده از نمادهای اشرافی گری، تشریفات اضافی، برندگرایی و... است.
به نظر میرسد برای داشتن دخترانی با نشاط و عفیف در جامعه که مادران و همسران موفق در خانواده باشند مهمترین مسئله بازسازی نظام ارزشی اجتماع و تغییر نوع نگاه باشد و سپس به دنبال تغییر قوانین و رفتارها باشیم. دختری که مجاهد و بنده خدای متعال باشد نه از مسئولیت خانوادگی مادری و همسری شانه خالی میکند و نه از مسئولیت اجتماعی حجاب و زیست عفیفانه در اجتماع.
*دبیر حکمت و معارف اسلامی، مشاور بنیاد فقه و معارف اهل بیت (ع) و فعال فرهنگی حوزه نوجوان