کتاب و ادبیات
ویتگنشتاین در «پژوهش‌های فلسفی»، مفهوم «بازی زبانی» را معرفی می‌کند. او معتقد است، معنا و فهم در هنر، نه از ذات اثر بلکه از شیوه‌های گوناگونی که ما درباره آن صحبت می‌کنیم، حاصل می‌شود. 
امروز در جهان بیش از ۵۵۰‌میلیون نفر به زبان عربی سخن می‌گویند که عربی زبان مادری حدود ۳۰۰‌میلیون نفر از آنهاست و زبان دوم ۲۵۰‌میلیون نفر دیگر است. زبان عربی از لحاظ جمعیت ناطقان به آن چهارمین زبان دنیاست، اما زبان عربی با داشتن ۱۲‌میلیون‌و۳۰۲‌هزارو ۹۱۲ واژه بدون تکرار از لحاظ تعداد واژگان صدرنشین زبان‌های جهان است که زبان انگلیسی با ۶۰۰‌هزار واژه در مقام دوم و زبان فرانسوی با ۱۵۰‌هزار واژه در جایگاه سوم قرار دارد. 
از دیدگاه کانت، زیبایی زمانی خالص و بی‌غرض است که مخاطب بدون در نظر گرفتن کاربرد یا منفعت مادی اثر، صرفاً از مشاهده آن لذت ببرد
وقتی کتابی را که از آن خوشش آمده بود، تمام کرد، نفس عمیقی کشید. با حسی خوشایند، کتاب را روی نیمکت گذاشت. بلند شد و راه افتاد. چند قدمی که دور شد، برگشت و با لبخند نگاهی دوباره به کتاب انداخت. کتاب انتظار مخاطب جدیدی را می‌کشید. 
در حالی که آسمان، روز روشن را نشان می‌دهد، زمین و خانه در تاریکی شب غوطه‌ور هستند. این تضاد، پایه فلسفی اثر ماگریت را می‌سازد. ماگریت در این اثر، به یکی از پرسش‌های بنیادین فلسفه هنر می‌پردازد: آیا آنچه می‌بینیم، همان چیزی است که واقعاً وجود دارد؟
داستان این نقاشی خیلی جالب‌تر از چیزی هست که شما می‌بینید! یک روز از طرف یکی از طرفداران باب، یک نامه دستش میرسه با این مضمون که باب عزیز، من کوررنگی دارم و رنگ‌ها رو نمیتونم درست تشخیص بدم و حتی نمیتونم نقاشی بکشم
تا پیش از دکارت، زیبایی به عنوان یک حقیقت عینی (آبجکتیو) پذیرفته می‌شد، یعنی کیفیتی که در ذات اشیا وجود داشت
اگر می‌توانستم کلمه‌ای بسازم و به زبان فارسی بیفزایم «درسناک» را می‌ساختم، به معنای پر از درس و شبیه دردناک که به معنی پر از درد است
بچه‌های کم سن و سال، هنرمندانی واقعی و فیلسوفان کوچکی هستند که جهان را با نگاهی بی‌پرده و خالص می‌نگرند. آن‌ها با کنجکاوی در هر چیز، بدون قضاوت یا تفکر در مورد «زیبایی» یا «معنا»، به‌سادگی آنچه در برابرشان است را می‌پذیرند و به جهانی که می‌بینند، رنگ و بوی خلاقانه‌ای می‌بخشند
در حقیقت، وقتی فردی اثری هنری خلق یا تماشا می‌کند، نه تنها با زیبایی ظاهری آن ارتباط برقرار کرده است، بلکه به درون خود هم نگاهی می‌اندازد، به همین دلیل است که برخی فیلسوفان، هنر را نوعی درمان می‌دانند، چراکه این فرایند می‌تواند فرصتی برای شناخت و خودآگاهی فراهم کند
۱