بیبیسی فارسی که امام هر شب قبل از خواب رادیوی آن را میشنید، کجا و این بیبیسی فارسی خوار و ضعیف و زار و زبون کجا؟! من بر این باورم که یک سردبیر یا مسئول نفوذی سالهاست به این شبکه وارد شده و الحق خوب پدر صاحب کار را درآورده است. الان اگر بخواهید بدانید یک سطل زباله کجای ایران آتش گرفته یا زلزله سه ریشتری کجا رخ داده یا مثلاً دو نفر که بر سر چیزی در یک اداره دولتی بحث کردهاند، چه گفتهاند، پیشنهاد ما به شما بیبیسی فارسی است!
سالها پیش که انصارالله یمن مقدرات این کشور را در عرض چند روز در دست گرفت، نوشتم که بیبیسی فارسی حتی یک نیمخط مطلب در اینباره نرفته است. چند روز گذشت و اوضاع همین بود! مگر میشود؟! قدرت در یک منطقه فوق استراتژیک و سوقالجیشی جهان جابهجا شود و یک شبکه خبری حتی در صفحات داخلی خودش دو کلمه ننویسد؟ بله وقتی سعودی بخواهد، میشود! من البته فقط تلگرام این شبکه را گاهی میبینم که بهنظرم آیینه تمامنمایی از شبکه بیبیسی فارسی است.
حالا یکشنبه ۱۴ اردیبهشت یمنیها یک موشک به تلآویو زدهاند و برخلاف همیشه که اسرائیل میگفت موشکها را رهگیری کرده است، اینبار خود شبکههای اسرائیلی از محل اصابت و خسارات آن در کنار فرودگاه بنگوریون خبر و گزارش دادند، اما بیبیسی فارسی چه؟ نخیر آن سردبیر نفوذی دستور داده فعلاً عجله نکنید، فوقش چند ساعت دیگر این خبر را در لفافه خبر بازگشایی مجدد فرودگاه کار میکنیم!
در تلگرام بیبیسی فارسی از ایران در همین ساعات چه خبر؟ ساعت ۱۴ روز یکشنبه ۱۴ اردیبهشت اخبار این شبکه را از آخر یعنی خبری که ساعت ۱۴ بارگذاری شده بود، دیدم و تا ۶۰ خبر و گزارش تصویری و خبری قبل از آن را مرور کردم. از ۶۰ خبر ۱۵ خبر مستقیماً مربوط به ایران بود. به این ترتیب:
۱- مصدومیت هفت نفر در طوفان البرز؛ ۲- خبر دادستان درباره حادثه بندر؛ ۳- دستگیری چهار ایرانی به دست پلیس لندن؛ ۴- مصاحبه تهرانتایمز با پزشکیان؛ ۵- آتشسوزی مجاور یک نیروگاه در البرز؛ ۶- گردوغبار در اهواز و آبادان؛ ۷- آتشسوزی در یک ضایعاتی در البرز؛ ۸- زلزله ۴ ریشتری در البرز؛ ۹-مجادله دو نفر در اداره ارشاد بوشهر؛ ۱۰- شادمانی قهرمانی تراکتور (شادمانی و رقص البته، شاید اگر فقط شادمانی بود، بیبیسی آن را نمیدید!)؛ ۱۱- کاهش تولید نیروگاههای برقآبی در ایران؛ ۱۲- آلودگی هوا در خوزستان؛ ۱۳- تجمع افراد در اسکله شهید رجایی؛ ۱۴- قطع برق در سخنرانی علیلاریجانی و ۱۵- شمار زیاد آسیبهای اجتماعی زنان ایران.
از این ۱۵ خبر ۱۰ خبر کاملاً ماهیت حوادثی دارد، سه خبر ماهیت اجتماعی دارد که دو تای آن با رویکرد منفی و خشونت و آسیب است و یکی هم که خبر شادی است، گفتیم که نگاه بیبیسی به کجای آن است! دو خبر هم ماهیت سیاسی و اقتصادی دارد که یکی، چون بحث کاهش تولید برق است، برای بیبیسی مهم شده است و آن دیگری هم بهخاطر عکس بازی فوتبال پزشکیان است که تهرانتایمز منتشر کرده و بیبیسی انتشار آن را نشانهای از بیخیالی رئیسجمهور نسبت به مشکلات کشور گرفته است. روزنامه جوان در وقت خود این عکس را با رویکرد مثبت منتشر کرد، اما موضع روزنامههای اصلاحطلب که این عکس را سانسور کردند، احتمالاً دوزاری بیبیسی را انداخته است!
پس اگر میخواهید بدانید زلزلههای کمریشتر یا آتشگرفتن ضایعات، کجای ایران است، چرا بیبیسی نمیبینید؟! جالب آنکه از این ۱۵ خبر چهار خبر مربوط به استان البرز با اخبار حادثههای بعضاً کماهمیت بود، یعنی تقریباً ۳۰ درصد اخبار. با آنکه همین دیروز خط دوم مترو کرج افتتاح شد و این استان اخبار مهم دیگری هم داشت، اما وقتی آن محل ضایعات آتش گرفت، گویی شوق لقای اینگونه خبرها آتش به جان بیبیسی فارسی انداخته است که اینچنین آنچنان خبری را در صدر مینشاند.
یک معیار شخصی هم برای افتضاح بیبیسی فارسی دارم. آن سالها که مسعود بهنود صفحات اول روزنامههای ایران را در برنامهاش، تحلیل میکرد، شب که ما در بستر خواب بودیم، بیست تا سی تا پیامک از همکار و فامیل و آشنا میآمد که پاشو بیبیسی داره مطلب روزنامه جوان را تحلیل میکنه! و من فردا فقط میرسیدم آنان را سرزنش کنم که چرا اینقدر پایثابت این شبکه هستند. بعد که بهنود را بهخاطر بهکاربردن واژه ترور برای شهادت حاجقاسم از بیبیسی کنار گذاشتند و آرامآرام آن نفوذی سرگشته کار خودش را به بهترین وجه کرد، سالهاست کسی به ما پیامک نمیزند و ما آرامش قبل از خواب را احیا کردهایم!
یکبار دیگر نیز تحلیل خودم را از تأثیر ابتذال اینترنشنال بر بیبیسی فارسی نوشتم که چطور بیم از دستدادن مخاطبان، موجب شد بیبیسی عین اینترنشنال شود. سپس وقتی رؤیاهای اینترنشنال هم تعبیر نشد، بی بیسی فارسی دوباره یواشیواش برخی شبیهسازیهای خود با اینترنشنال را کنار گذاشت، اما وقتی توتفرنگی را داخل ظرف سیرابی و شیردان ریختی دیگر جداکردن آن بیفایده است!