جوان آنلاین: حبیب ثابت پاسال، تاجر پرنفوذ و میلیاردر معروف عصر پهلوی، از جمله چهرههای بحثبرانگیز تاریخ معاصر ایران به شمار میرود که نامش با اتهامات متعددی از جمله فساد مالی، سوءاستفاده از قدرت، قاچاق مواد مخدر و روابط ویژه با دربار پهلوی گره خورده است. او که زمانی نماینده انحصاری برندهایی، چون جنرال الکتریک و پپسیکولا در ایران بود، به واسطه پیوندهای سیاسی و مذهبی خود، مسیر ثروت اندوزی و کسب نفوذ را با شتابی حیرتآور پیمود. مقال پی آمده، به بررسی گوشهای از اقدامات او پرداخته است. امید آنکه تاریخپژوهان و عموم علاقهمندان را مفید آید.
توصیه عبدالبهاء: راهبرد اقتصادی بهائیان
در دوران سلطنت پهلویها به ویژه محمدرضا پهلوی، یکی از شاخصترین گروههایی که توانست در ساختار اقتصادی کشور جایگاه چشمگیری بهدست آورد، پیروان تشکیلات بهائیت بودند. این گروه، از زمانی که امکان ورود به عرصه سیاست برایشان فراهم شد، به تدریج کوشیدند تا هویتی مستقل برای خود رقم بزنند و با تمرکز بر فعالیتهای اقتصادی، پایههای قدرت خود را تحکیم کنند. عباس افندی یا عبدالبهاء دومین رهبر بهائیت، در سفری به اروپا صراحتاً به پیروان خود توصیه کرد: «حال شما باید در ترقی زراعی و صناعی و تجاری در ایران بکوشید....» (۱) این توصیه، نه تنها به یک اصل راهبردی در درون جامعه بهایی تبدیل شد، بلکه در عمل نیز به شکلگیری شبکهای قدرتمند از فعالان اقتصادی بهایی در سراسر کشور منجر گشت.
نفوذ بهائیان در دستگاه حکومتی پهلوی نیز مزید بر علت شد. بر اساس خاطرات ارتشبد حسین فردوست رئیس وقت اطلاعات شاه، بسیاری از بهائیانی که در دستگاه حکومت حضور داشتند، ثروت فراوانی اندوخته و در برخی مناطق تهران همچون اقدسیه و بزرگراه تهران-کرج، زمینهایی وسیع را تصرف کرده بودند. او از افرادی مانند عبدالحسین نعیمی نام میبرد که زمینهایی را به جامعه بهائیت اهدا کرده بودند. (۲) اسناد ساواک نیز بر این مسئله مهر تأیید میزند. در یکی از این اسناد به تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۵۰، نقل قولی از یک جلسه بهائیان در شیراز به این ترتیب آمده است: «بهائیان در کشورهای اسلامی پیروز هستند و میتوانند امتیاز هر چیزی را که میخواهند، بگیرند. تمام سرمایههای بانکی و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران، مربوط به بهائیان و کلیمیان است. تمام آسمانخراشهای تهران، شیراز و اصفهان، مال بهائیان است. چرخ اقتصاد این مملکت، به دست بهائیان و کلیمیان میچرخد....» (۳) در میان سرمایهداران مشهور بهایی نامهایی چون: هژبر یزدانی، جلیل اردکانی و ابوالحسن ابتهاج به چشم میخورد، اما شاید برجستهترین نام در میان آنها، حبیب ثابت پاسال باشد. او نهتنها تاجر و سرمایهداری سرشناس، بلکه عضو محفل روحانی بهائیان ایران و رئیس شرکت امنا نیز بود.
حبیب ثابت پاسال که بود؟
حبیب ثابت پاسال در سال ۱۲۸۲ش در تهران به دنیا آمد. خانوادهاش اصالتاً یهودیتبار بودند و بعدها به آیین بهائیت گرویدند. پدرش عبدالله پارچهفروش بود و مادرش نیز از خاندان یهودیان بهایی شده کاشان محسوب میشد. داییهای ثابت، از سرمایهداران بهایی آن زمان بهشمار میرفتند و فرزندان آنها یعنی خلیل، اسکندر و سیاوش ارجمند، بعدها کارخانههای مهمی مانند ارج و شعله خاور را تأسیس کردند. (۴)
ثابت تحصیلات ابتدایی خویش را در مدرسه تربیت - مدرسهای وابسته به بهائیت - و دیپلم را از مدرسه فرانسوی سنلویی گرفت. مسیر حرفهایاش را با شغلهایی، چون تعمیر دوچرخه و رانندگی کامیون آغاز کرد، اما آنچه موجب صعود خیرهکنندهاش در عرصه اقتصاد شد، ارتباطات نزدیک او با رجال حکومتی و سران بهایی بود. (۵) ثابت در خاطراتش به همکاری با خانواده آصفالسلطنه (از وابستگان ناصرالدین شاه قاجار) اشاره میکند. از همین طریق، او وارد دربار و حلقههای ثروت و قدرت شد و با حمایتهایی که از سوی افراد بانفوذ - چه در حکومت و چه در تشکیلات بهایی - دریافت کرد، توانست در مدت کوتاهی به سرمایهداری بزرگ و بانفوذ تبدیل شود. (۶) اگرچه او همواره بر «خودساختگی»اش تأکید داشت، اما شواهد و اسناد گواه آن هستند که مسیر موفقیت او تا حد زیادی، مرهون پشتیبانی شبکهای هماهنگ از سرمایهداران، مسئولان دولتی و فعالان بهایی بوده است.
پپسی کولا، بهائیت و واکنش جامعه مذهبی
در میانه دهه ۱۳۳۰ ش در ایران، برند نوشابهای که امروزه شاید برای بسیاری تنها طعمی از شکر و گاز باشد، به موضوعی جنجالی و سیاسی تبدیل شد. پپسی کولا که در آن دوران ازسوی کارآفرینی به نام حبیب ثابت پاسال به بازار ایران معرفی شده بود، به سرعت زیر ذرهبین روحانیون و مردم مذهبی قرار گرفت، چراکه مالک آن از فعالان شاخص جامعه بهایی شناخته میشد و افشاگریهایی در خصوص ارتباط فعالیت اقتصادیاش با تشکیلات بهائیت منتشر شد. در ماه رمضان سال ۱۳۷۷ق (فروردین ۱۳۳۷)، اعلامیهای با امضای حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی منتشر شد که طی آن ضمن استناد به فتوای آیتاللهالعظمی بروجردی در خصوص لزوم پرهیز از معامله با فرقه بهائیت ادعا شده بود مدیر پپسی کولا از هر بطری، یک ریال برای تبلیغات بهائیت اختصاص میدهد و این منابع، مستقیماً در خدمت دستگاه تبلیغاتی این فرقه و حتی سرویسهای جاسوسی آن قرار میگیرد. (۷)
در مرداد ۱۳۳۴ هجری شمسی، آیتالله بروجردی فتوایی صادر کرد که در آن به طور مستقیم به تحریم بهائیت و تعامل با آن اشاره شده بود. این فتوا، آغازگر موجی از اعتراضات مردمی علیه پپسی کولا و صاحب آن شد. مردم مسلمان پس از آگاهی از تعلق کارخانه پپسی به سرمایهداران بهایی، خرید از آن را تحریم کردند. (۸) با وجود محافظت شبانهروزی از کارخانه توسط مأموران فرمانداری نظامی تهران، کارخانه پپسی چندین بار طعمه حریق شد. روزنامه کیهان در شهریور همان سال، گزارشی مفصل از یکی از این آتشسوزیها منتشر کرد و نوشت: «ساعت شش و ده دقیقه بعد از ظهر روز پنجشنبه... ۱۰ اتومبیل اطفای حریق با تجهیزات کامل، خود را به محل این کارخانه رسانده و عملیات اطفای حریق را آغاز کردند....» (۹)
تأسیس شرکت امنا
حبیب ثابت پاسال که تا پیش از انقلاب اسلامی، صاحب ۴۱ کارخانه بزرگ صنعتی و دهها شرکت تجاری بود، نهتنها در عرصه اقتصاد، بلکه در ساختار سازمانی بهائیت نیز نقشی کلیدی ایفا میکرد. او عضو «محفل ملی روحانی بهائیان» در تهران بود و جلسات این تشکیلات، به طور منظم در منزل او برگزار میشد. گزارشهایی نیز از حمایت مالی وی از کاندیداهای بهایی، در انتخابات دوره ششم مجلس سنا وجود دارد. در یکی از این اسناد، حمایت مالی ۵ میلیون تومانی او از چهرههایی مانند ناصر یگانه و سلیمان وهابزاده ذکر شده است. (۱۰)
از جمله اقدامات اقتصادی ثابت، تأسیس «شرکت امنا» در سال ۱۳۳۷ بود که هدف آن مدیریت اموال و سرمایههای شوقی افندی (نوه دختری عباس افندی و سومین رهبر بهائیت) در ایران و سازماندهی امور اقتصادی جامعه بهایی بود. این شرکت در همان سال، در ایران به ثبت رسید و دامنه فعالیتهای آن از تجارت داخلی گرفته تا قراردادهای اقتصادی، گسترهای در سطح بینالمللی داشت. (۱۱)
وامها و ثروت بادآورده
یکی از عوامل کلیدی در صعود خیرهکننده ثابت به قله ثروت، بهرهگیری گسترده از تسهیلات بانکی و حمایت بیدریغ مؤسسات اعتباری داخلی و خارجی بود. بانکهایی مانند بانک ایران و خاورمیانه، بانک ایرانیان و بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران، نقش مهمی در تأمین مالی پروژهها و شرکتهای متعدد او ایفا کردند. (۱۲) ثابت متهم به دستداشتن در اختلاسهای گسترده، فرار مالیاتی و حتی سوءاستفاده از موقوفات مذهبی بهائیان پس از مرگ شوقی افندی در سال ۱۳۳۶ بود. طبق گزارشی از ساواک در دی ۱۳۴۹، او همراه با دیگر چهرههای سرشناس بهایی مانند دکتر علیمحمد ورقا و ذکرالله خادم، متهم به مصادره و فروش غیرقانونی موقوفات بهایی در ایران شده بودند. بر اساس این گزارش آنان با تبانی با مسئولان اداره ثبت، موفق به فرار از پرداخت مالیاتی بالغ بر صد میلیون تومان به دولت وقت شدند. (۱۳)
چهرهای مستبد در پشت نقاب تجارت
در گزارشهای ساواک و برگههای خلاصه سوابق، ثابت به عنوان فردی «پولپرست، سودجو، شارلاتان، دیکتاتور و خشن» توصیف شده است. گفته میشود که او نهتنها در محیط کسبوکار رفتاری قلدرمآبانه داشت، بلکه از زدوبندهای سیاسی و اقتصادی نیز برای حذف رقبا و تحکیم موقعیت خود بهره میبرد. (۱۴)
اتهام سنگین قاچاق مواد مخدر
اتهام قاچاق مواد مخدر، یکی از جدیترین اتهاماتی است که در پرونده ثابت پاسال ثبت شده است. در گزارشی مورخ شهریور ۱۳۴۸، فردی به نام زینالعابدین سبحانی در نامهای به مجله «خواندنیها»، حبیب ثابت را «بزرگترین قاچاقچی مواد مخدر در ایران» معرفی کرده و مدعی شده بود ۱۰ کیلوگرم هروئین و مرفین از خودروی او کشف شده است. به گفته او، ثابت با پرداخت مبالغی، موضوع را فیصله داده و درباره او پیگردی صورت نگرفته است. (۱۵)
پشتگرمی به دربار پهلوی
ثابت روابطی ویژه با خانواده سلطنتی داشت که بهویژه پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به او فرصتهای اقتصادی بینظیری داد. در زمانی که ملکه مادر و شماری از اعضای خاندان سلطنتی تحت فشار دکتر مصدق از کشور خارج شدند، حبیب ثابت در امریکا از آنان پذیرایی و حتی در ماجرای شکستگی مچ پای ملکه، تمام امکانات رفاهی را برای درمان وی فراهم کرد! این خدمات، بعدها جایگاهی ویژه برای او در دربار رقم زد. (۱۶) در یکی از گزارشهای ساواک آمده است در دوره وزارت امیراسدالله علم، سیاستهای اقتصادی کشور با نظر و هماهنگی ثابت پاسال تنظیم میشد. در ادامه همان گزارش به سود کلانی که در یکی از معاملات دولتی نصیب ثابت شد- فقط در یک مورد سود ۲۴ میلیون تومانی از واردات روغن ماشین- اشاره شده است. (۱۷)
تأسیس تلویزیون موسوم به ملی ایران
حبیب ثابت پاسال، تلویزیون ایران را اواخر دهه۱۳۳۰ ش و با کمک امریکاییها و مساعدت رژیم پهلوی راهاندازی کرد. او چهرهای کاسبمسلک و کارآفرینی فرصتطلب بود که از همان آغاز تأسیس تلویزیون ایران تلاش کرد تا حداکثر سود را از سرمایهگذاری خود ببرد. وی مدیریت تلویزیون را به پسرش ایرج ثابت سپرد و درصدد جذب مشارکت سازمانها و نهادهای مختلف برآمد، اما پس از ناکامی در این زمینه، پیشنهاد فروش تجهیزات تلویزیون به وزارت پست و تلگراف را مطرح کرد. گرچه این پیشنهاد پذیرفته نشد، اما در ازای آن دولت امتیازات قابل توجهی در حوزه واردات و تجارت به وی اعطا کرد. ثابت پاسال در ادامه، قراردادی با شرکت امریکایی RCA منعقد نمود و علاوه بر خرید تجهیزات مورد نیاز تلویزیون بسیاری از اقلام غیرضروری و لوکس مانند یخچال، کولر، اتوبوس و حتی فرش ماشینی را نیز با معافیت گمرکی وارد کشور کرد. تصویبنامه گمرکی ویژهای که بهعنوان «واردات فنی تلویزیون» به تصویب رسیده بود، عملاً به پوششی برای سودجویی کلان بدل شد. (۱۸) از دیگر اقدامات جنجالی شبکه تلویزیون ثابت، استفاده ابزاری از رسانه برای تبلیغات و ضدتبلیغات اقتصادی بود. بر اساس گزارشات مجلات «خواندنیها» و «پیغام امروز» در مهرماه ۱۳۴۴، این شبکه با انتشار اخبار کذب علیه برندهای رقیب در حوزههایی مانند لاستیک، روغن موتور و شیشه، در پی سوق دادن بازار به سمت محصولات وابسته به خود بود.
با تأسیس «رادیو تلویزیون ملی ایران» و واگذاری مدیریت آن به رضا قطبی، شاه رسماً به کار تلویزیون ثابت پایان داد، اما در اقدامی بحثبرانگیز، خسارت چند میلیون تومانی به حبیب ثابت، از بودجه عمومی پرداخت شد و بسیاری از بهائیان شاغل در سازمان سابق، در ساختار جدید نیز حفظ شدند. مسعود بهنود روزنامهنگار، در اینباره مینویسد: «شاه برای جبران خسارت وارده به ثابت، علاوه بر پرداخت غرامت چند میلیونی به او از بودجه دولت، دستور داد تا از متخصصان تلویزیونی آن سازمان که عموماً بهایی بودند، در سازمان تازه استفاده شود....» (۱۹) کامبیز محمودی مدیر پیشین تلویزیون ثابت بهعنوان معاون رضا قطبی منصوب شد و چهرههایی، چون داوود رمزی، فرشید رمزی، کامبیز آزردگان و ژیلا سازگار، در پستهای کلیدی قرار گرفتند. این افراد، تحت لوای «اتحادیه کارکنان فنی تلویزیون ایران» فعالیت میکردند، اما منابع مطلع همچون احمد الهیاری، آن را شاخهای از تشکیلات بهائیان معرفی کردهاند. (۲۰)
ارتباط تنگاتنگ با اسرائیل
آنچه بیش از همه باعث حساسیت نهادهای مذهبی و سیاسی شد، ارتباط تنگاتنگ اقتصادی و سیاسی حبیب ثابت با رژیم صهیونیستی بود. بر پایه اسناد اقتصادی، بیش از ۹۹ درصد کالاهایی که از سوی شرکتهای تحت مالکیت ثابت به ایران وارد میشدند، از تولیدات کمپانیهایی بودند که سهامداران عمده آنها از یهودیان صهیونیست بهشمار میرفتند. کالاهایی نظیر پپسی کولا، تلویزیونهای RCA و محصولات شرکتهای آرایشی امریکایی، همگی در این دسته جای داشتند. (۲۱)
علاوه بر این حبیب ثابت کمکهای مالی قابل توجهی نیز به رژیم اشغالگر قدس و بیتالعدل جهانی یعنی مرکز رهبری بهائیان در اسرائیل اختصاص داده بود. موضوعی که در آن مقطع با واکنش جدی بدنه مذهبی جامعه مواجه شد. یکی از جنجالیترین بخشهای کارنامه ثابت پاسال، ارتباط ادعایی او با اسرائیل و صهیونیسم بینالملل بوده است. طبق سندی از ساواک در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۳۴۶، او نقش کلیدی در جمعآوری ۱۲۰ میلیون ریال کمک مالی برای ارسال به بیتالعدل در حیفا ایفا کرد. اقدامی که به گفته گزارش، هدف پنهان آن حمایت مالی از ارتش اسرائیل پس از جنگ ششروزه با اعراب بود. در این گزارش آمده است: «مبلغی که حدود ۱۲۰ میلیون به وسیله بهائیان ایران جمعآوری شده و تصمیم دارند این مبلغ را در ظاهر به بیتالعدل در حیفا ارسال نمایند، ولی منظور اصلی آنان از ارسال این مبلغ، کمک به ارتش اسرائیل است. مقدار قابل ملاحظهای از این پول به وسیله حبیب ثابت تعهد و پرداخت شده است....» (۲۲)
پایان یک زندگی، آغاز یک میراث جنجالی
حبیب ثابت در اسفند ۱۳۶۴ درگذشت، اما بازتاب مرگ او از تهران تا تلآویو ادامه داشت! رژیم اسرائیل نام یکی از خیابانهای تلآویو را به وی اختصاص داد و رادیو اسرائیل، مرگ او را «ضایعهای بزرگ» خواند! بیتالعدل بهائیت نیز با ارسال پیام تسلیت به باهرۀ خمسی همسرش خدمات او را در راه آرمانهای بهائیت ستود (۲۳). پژوهشگرانی، چون اسکندر دلدم، او را یکی از مهمترین تأمینکنندگان مالی اسرائیل از میان سرمایهداران ایرانی توصیف میکنند. مردی که در نگاه موافقانش کارآفرینی پیشرو و در نظر منتقدانش نماد پیوند سرمایه، رسانه و ایدئولوژی بود. امری که به ظاهر از نگاه گروه اول، فراوان مورد مذمت قرار گرفته است.
کلام آخر
حبیب ثابت پاسال چهرهای جنجالی در تاریخ معاصر ایران است که نام او در نقطه تلاقی سرمایهداری وابسته، نفوذ فرهنگی غرب و پیوندهای مذهبی و سیاسی پرحاشیه قرار میگیرد. بهعنوان یک کارآفرین بهایی رابطه نزدیک او با محافل اقتصادی و فرهنگی امریکا و همچنین همکاریهای تجاری و تلویحاً سیاسی وی با رژیم صهیونیستی، تصویر نامبرده را در ذهن بسیاری از ایرانیان به عنوان نماد نفوذ بیگانگان در اقتصاد و رسانه کشورمان در دوران پیش از انقلاب اسلامی تثبیت کرد.
منابع:
۱- محفل روحانی بهائیان آلمان، آیین بهایی یک نهضت سیاسی نیست، تهران، حقیقت پژوه، ۱۳۶۹، ص ۳۴.
۲- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۱، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۸، صص ۳۷۵- ۳۷۴.
۳- عبدالله شهبازی، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج ۲، تهران، اطلاعات، ۱۳۶۸، ص ۳۸۵.
۴- سرگذشت حبیب ثابت به قلم خود ایشان، لسآنجلس، نشر ایرج و هرمز ثابت، ۱۹۹۳، ص ۱۰۵؛ اسدالله فاضل مازندرانی، ظهورالحق، ج ۹، بیجا، مؤسسه ملی مطبوعات امری، بیتا، ص ۸.
۵- همان، صص ۵۰- ۵.
۶- همان، ص ۵۸.
۷- قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۱، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۸، ص ۷۲.
۸- همان، ص ۷۱.
۹- ویژهنامه ایام، ش ۵، خرداد ۱۳۸۴، ص ۱۵.
۱۰- آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی، پرونده حبیب ثابت پاسال، سند شماره ۷۰۷۳/۱۶/ه.
۱۱- سرگذشت حبیب ثابت پاسال، همان، ص ۲۸۵.
۱۲- آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی، پرونده حبیب ثابت پاسال.
۱۳- همان، سند شماره ۲۱۲۲۶۱.
۱۴- همان، سند شماره ۸۸۶/۳۲۵،
۱۵- سرگذشت حبیب ثابت، همان، ص ۲۴۲.
۱۶- آرشیو مرکز بررسی اسناد تاریخی، پرونده حبیب ثابت پاسال، سند شماره ۳۰۰/۱۷۸.
۱۷- همان، سند شماره ۱۴۳۱.
۱۸- مسعود بهنود، از سیدضیاء تا بختیار، دولتهای ایران از سوم اسفند ۱۲۹۹ تا بهمن ۱۳۵۷، تهران، جاویدان، چ ۷، ۱۳۷۷، ص ۵۳۱.
۱۹- احمد اللهیاری، بهائیان در عصر پهلوی، نیمه پنهان، ج ۳۱، تهران، کیهان، ۱۳۸۵، صص ۱۱۱- ۱۰۸.
۲۰- معماران تباهی، ج ۱، تهران، کیهان، چ ۳، ۱۳۷۶، ص ۲۸.
۲۱- جواد منصوری، تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۷، ص ۳۲۲.
۲۲- سرگذشت حبیب ثابت، همان، ص ۲۹۲.
۲۳- معماران تباهی، همان، ص ۴۵.