جوان آنلاین: روز معلم فرصتی است ارزشمند برای پاسداشت مقام والای معلمانی که با تمام وجود، چراغ دانایی را در دل جامعه روشن نگه داشتهاند. این روز، نه تنها یادآور زحمات بیدریغ معلمان است، بلکه فرصتی است برای بازنگری در نقش تأثیرگذار آنها در ساختن آیندهای روشنتر. به همین مناسبت، گفتوگویی ترتیب دادهایم با دو معلم از دو نسل متفاوت؛ یکی پیشکسوتی با سالها تجربه و دیگری معلمی جوان که تازه راه معلمی را آغاز کرده است.
لزوماً بچههای باهوش موفق نیستند بلکه ذهن منسجم در موفقیت مؤثر است
مرضیه کرباسچی، فارغالتحصیل دانشگاه تهران در رشته علوم ارتباطات است. همزمان در دوران دانشجویی دست به قلم میشود و کار خود را با نویسندگی در هفته نامه همشهری محله و نشریه جهاد دانشگاهی کلید میزند تا اینکه یک سال بعد از فارغالتحصیلی مسیر زندگی او تغییر میکند و پا به دنیای دبیری میگذارد. فعالیتش در مدرسه را از کتابخانه آغاز میکند. فردی که برای ترغیب دانشآموزان به کتاب خواندن دائماً دنبال خلق ایده و جذابیت بوده است بیآنکه انتظار تشویق داشته باشد در پایان سال مزد همه تلاشهای خود را میگیرد و به عنوان فرد نمونه در مدرسه شناخته میشود و مورد تشویق قرار میگیرد. این شروع ماجرا بود تا امروز که حالا خانم کرباسچی دبیر ادبیات بخش نگارش و نویسندگی پایه پنجم و ششم ابتدایی دخترانه در مقطع دبستان (منطقه ۱۲) است. معلمی برای خانم کرباسچی ویژه و الهام بخش است، چراکه اعتقاد دارد: «بچهها موجودات پاک و پر از انرژی و مملو از جذابیت و شادابی هستند، در نتیجه روح من کنار بچهها تازه میشود.»
وی درباره نقش معلمان در توانمندسازی دانشآموزان دختر برای دستیابی به اهداف تحصیلی و حرفهایشان به «جوان» گفت: نقش معلم از این جهت اهمیت دارد که بچهها از دوره دبستان در حال فاصله گرفتن از خانواده بوده و خواهان تعریف هویت مستقلی هستند. یکی از افراد اثرگذار در شکلگیری این هویت مستقل معلم است، چراکه زمان زیادی را با بچهها میگذراند و بچهها به واسطه نوع رفتار و منش معلم به او اعتماد میکنند و حرفش را میپذیرند.
به اعتقاد این معلم پایه دبستان، هرچه معلم بهتر بتواند با بچهها ارتباط بگیرد و در جهت اهداف زندگی آنها ارتباط مؤثر برقرار کند و آنها را تشویق کند سهلتر مراحل رشدی خود را به خصوص در دوران نوجوانی طی خواهند کرد.
از خانم کرباسچی پرسیدیم چه ویژگیهایی در دانشآموزان دختر مشاهده کردند که در موفقیت آینده آنها تأثیرگذار است که پاسخ او به این سؤال شاید گره ذهن بسیاری از خانوادهها را باز کند.
وی بیان کرد: ویژگی که خیلی از بچهها و حتی پسران دارند این است «کسانی که ذهن منسجمی برای آینده خود دارند و تلاش بیشتری میکنند موفقتر هستند و لزوماً بچههای باهوش موفق نیستند بلکه ذهن منسجم اهمیت دارد و افراد تلاشگر سریعتر به اهداف خود میرسند.»
کرباسچی درباره چالشهای پیشروی دانشآموزان دختر در مسیر تحصیل و رشد گفت: یکی از مهمترین چالشهای فراروی دختران «روزمرگی، بیهدفی و رخوت» است. آنچه بچهها بیشتر در معرض ابتلای آن هستند فضای مجازی و دسترسی به این فضاست. دختران امروز ما با دیدن تصاویر و فیلمهای کوتاه سرگرم و با قرار گرفتن زیاد در این فضا دچار بیحوصلگی میشوند.
این معلم ادبیات با اشاره به ناجی بودن معلمان در این زمینه معتقد است: معلمها با صحبت میتوانند اثرگذار باشند و با نحوه تدریس میتوانند مستقیم و غیر مستقیم دانشآموز را نسبت به مضرات فضای مجازی هوشیار کنند.
وی تصریح کرد: نقش معلم توجه به توانمندی دانشآموز است و دانشآموز باید به این نقطه برسد که قیاس نمیشود. دانشآموزان ما اگر خودشان با خودشان مقایسه شوند پیشرفت بیشتری خواهند داشت و در مسیر بهتری قدم برخواهند داشت. این توجه به توانمندی و دیدن پیشرفتهای آنان هر چند کوچک کمکشان میکند.
به اعتقاد وی کسی که فکر کند میتواند حرکت کند برای دستیابی به هدف خود بهتر قدم برمیدارد.
خانم کرباسچی روز دختر را فارغ از جشنهای شاد که باید برگزار شود بهانهای برای بازگو کردن مشکلات نسلهای مختلف میداند و معتقد است: روز دختر به این جهت خوب است که در آن روز بتوان به مسائل ویژه دختران پرداخت.
وی به عنوان کلام آخر خاطرنشان کرد: هرچند ما حس کنیم فعالیتمان کم و کمرنگ است، اما اثر مطلوب خود را میگذارد در نتیجه اگر تلاش به اندازه کافی باشد اثر مطلوب آن ماندگار خواهد شد.
«درست فکر کردن» مهمترین نکته تربیتی برای دانشآموزان است
خانم اکرامی نیز سالها سابقه حضور در مدرسه را دارد. نسل به نسل در مدارس دخترانه تجربه دارد. سابقه حضور او طوری است که امروز معلم فرزندان شاگردهای سالهای دور خود است. سال ۹۲ بازنشسته شده، اما تا همین سال ۱۴۰۳ در مدارس تدریس داشته است و همچنان با ۴۰ سال تجربه راوی اردوهای راهیان نور و فعال بسیج دانشآموزی است.
سالهای ابتدایی بعد از شکلگیری انقلاب دوره آموزشی سلاح میبیند و با شروع جنگ تلاش میکند پشت جبهه خدمت کند، اما به دلیل مخالفت خانواده و به واسطه عموی خود وارد آموزش و پرورش و امور تربیتی میشود که از قضا هم تازه تشکیل شده بود. فضای تازهای که برای همه جدید بود و هنوز مدارس با ریشههای بهجا مانده از رژیم قبلی امور تربیتی را پیش میبردند.
هفتهای دو روز کلاس آموزش روانشناسی (به سبک غربی) و بازگویی تجربیات روانشناسان غربی برای ارتباط با دانشآموزان شکل میگیرد و در اینجا فقط نیاز به نیروهای دلسوز بوده است تا شکل فضاهای تربیتی با سبک اسلامی تغییر پیدا کند و خانم اکرامی یکی از همین افراد بوده است. طبق آنچه این معلم پیشکسوت به جوان گفته است مناسبتهای تاریخی مسیر جدید امور تربیتی برای نسلها بوده و این ابتکارات نیروها بوده است که هنوز هم همان تلاشها در مدارس مستدام باقی مانده و با خلاقیت شکل جدید گرفته، اما ماهیت آن ثابت مانده است.
وی درباره چالشهای امور تربیتی به خصوص در بعد اعتماد به نفس و هویت یابی دختران میگوید: نداشتن اعتماد به نفس دانشآموزان بیشتر به خاطر سبک زندگی خانودگی آنهاست. انجام کارهای گروهی، شرکت در مسابقات، فعالیت در برنامه مدرسه، موفقیت و تشویق آنها موجب افزایش اعتماد به نفس میشود. در واقع ما باید به بچهها یاد دهیم توانایی انجام یکسری امور را دارد و این موجب افزایش اعتماد به نفس و استعدادیابی آنها خواهد شد. همواره باید دانشآموزان فعال و هنرمند و با شور را شناسایی کرد تا از طریق آنها روی سایر دانشآموزان تأثیر گذاشت. در واقع حیطه فعالیت من در این سالها پیدا کردن و تشویق دانشآموزان، کشف استعداد آنها و دوستی با آنها بود.
همین بهانهای شد تا از خانم اکرامی بپرسیم نقش معلم پرورشی یا همان تربیتی چطور تغییر کرده و آیا آمدن تکنولوژی و شبکههای اجتماعی، کار را سختتر کرده یا فرصتهای جدید با خود آورده است که وی بیان میکند: تا قبل از کرونا تغییرات نسلها طبیعی و با شرایط زمان پیش میرفت، اما با شروع کرونا همه چیز از کنترل مدرسه و حتی پدر و مادر هم خارج شد (درسی، اخلاقی، رفتاری) و تربیت بچههای نسل کرونا به دست گوشی موبایلهای هوشمند افتاد. کار با تکنولوژی خیلی خوب است، اما کار تربیت را به حاشیه برده است. مدارس دولتی با کمبود هزینه برای همسویی با تکنولوژی جدید مواجه هستند و مدارس خصوصی هم عموماً به قبولی دانشگاه فکر میکنند.
خانم اکرامی در همین فضای گفتوگو به دختران امروز تجربه چندینساله تربیت در مدارس را گوشزد میکند و ادامه میدهد: توصیه همیشگی من به دختران این است که قبل و بعد از تصمیم انجام هرکاری فکر کنید. امروز، تفکر به دلیل مشغلههای روزمره فراموش شده است. هرچند جهت دهی به تفکر هم مهم خواهد بود مثل فکر کردن به زیبایی زندگی که انگیزه میدهد یا فکر کردن در مورد خوبیهای اطرافیان یا در رابطه با پیوند خالق و مخلوق. دختر ما باید یاد بگیرد چطور مراقب افکار خود باشد یا اینکه از چه کسانی میتواند راهنمایی درست بگیرد یا به مسیرهای تحقق آرزوهای خود فکر کند.
از آنجایی که فضای مجازی حسابی روی زندگی و روابط دختران دانشآموز تأثیر گذاشته است، خانم اکرامی به عنوان یک معلم تربیتی در مدرسه دخترانه به دانشآموزان خود کمک میکند از این فضا به نفع خود بهره ببرند. وی در اینباره به «جوان» میگوید: من همیشه در کلاس به بچهها توصیه میکنم با خانواده زیاد حرف بزنند. با دوستان یا خانواده نقد فیلم داشته باشند و خوبیها و بدیهای آن را در جمع مطرح کنند یا هرخبری که از رسانهها مخصوصاً خارجی میشنوند صحت سنجی کنند. دنبال عکس خبر هم باشند. تعصب را کنار بگذارند و اگر غلط بود بپذیرند. این اواخر در کلاسهای دفاعی یاد میدادم با این نرم افزارها فیلم یا کلیپ و عکس بسازند.
این معلم پیشکسوت در پاسخ به سؤالی مبنی بر چگونگی کمک کردن او به دانشآموزان برای باور خود و رؤیاهایشان تصریح میکند: بچهها ابتدا باید با شناخت به خود و خانواده درصدد شناخت تواناییهایشان باشند و برای رشد این تواناییها تلاش کنند. خاطرم است در یکی از سالها دانشآموز خوبی داشتم که درسش خوب نبود، اما بسیار هنرمند بود. همه معلمها گلهمند بودند و در نهایت هم مردود شد. به او پیشنهاد تغییر رشته تحصیلی را دادم، اما گفت خانواده قبول نمیکنند. با مادرش صحبت کردم و رضایت داد تا تغییر رشته بدهد. چند سال بعد در یکی از نمایشگاهها او را دیدم. خیاط هنرمند و ماهری شده بود که در حال راهاندازی مزون بود و خانواده هم به شدت خوشحال بودند.
این سؤال آخر ما از این معلم پیشکسوت بود. فضای تربیتی الان در مدارس با گذشته چه تفاوتهایی دارد که در اینباره میگوید: کار تربیتی و فرهنگی، عشق و علاقه و صبوری لازم دارد. در شرایط الان خیلیها جلو پای افراد سنگ میاندازند، اما باید راه اصلی را پیدا کرد. باید حواسمان باشد که برای رضای خدا کار کنیم. از این طریق خدا هم سبب ساز خواهد شد هم هدایت میکند و هم عوامل خوب را جلوی راه ما قرار میدهد. باید شجاع بود و یاد گرفت و از مواضع خودمان کوتاه نیاییم. برنامههای تربیتی برنامهریزی لازم دارد و به شدت نیازمند همراهی کادر مدرسه است. البته که بدنه سیستم آموزش و پرورش هم باید همراهی بیشتری کنند و بخش پرورشی و تربیتی مدارس را در قالب موظفی افراد تعریف نکنند بلکه درصدد گزینش افرادی باشند که انقلابی و دلسوز بچهها هستند.