پیام رهبر معظم انقلاباسلامی به همایش سده حوزه علمیه قم را میتوان چارچوبی برای فهم گذشته، حال و آینده این حوزه دانست؛ حوزهای که توانست تمرکز علمی منحصربهفردی را در پرجمعیتترین کشور شیعه جهان ایجاد کند و یکی از بزرگترین انقلابات دنیا را به ثمر رساند. حوزه قم اولین و تنها حوزه علمیه شیعه نبود و پیش از آن در بسیاری از نقاط جهان اسلام حوزههای علمی مذاهب گوناگون شکل گرفته بودند، اما هیچکدام نتوانستند همچون حوزه قم به چنین تأثیر سیاسی و اجتماعی شگرفی برسند.
حوزه قم در نیمقرن نخست حیات خود، نهال نوپایی بود که حفظ و حراست از آن مهمترین اولویت زعمای آن بود و به همین دلیل بزرگانی، چون آیتالله حائری و آیتالله بروجردی، بهرغم اقبال عمومی نسبتاً وسیعی که در جامعه داشتند، تمرکز خود را بر حفظ و بسط حوزه قرار دادند تا حوزه قم آماده جهشی بزرگ در تاریخ سیاسی ایران و بلکه جهان اسلام شود. در نیمقرن دوم حیات حوزه، شخصیت برجستهای، چون امام راحل عظیمالشأن، کارستان بزرگی کرد و آن ورود حوزه به یک تحول سیاسی و اجتماعی تاریخساز به نام انقلاباسلامی است. انقلاباسلامی نشان داد که حوزه علمیه شیعه میتواند داعیهدار یک نهضت بزرگ سیاسی و اجتماعی شود که صرفاً به مرزهای ایران و حتی جغرافیای شیعه محدود نگردد.
اینک یک قرن از حیات علمی و اجتماعی حوزه قم میگذرد و این مرکز به اذعان دوست و دشمن به مؤثرترین کانون دینی اثرگذار بر تحولات بینالمللی در دنیا تبدیل شده است. در سایر نقاط دنیا مراکز دینی بزرگ و شناختهشدهای نیز وجود دارند که نسبت به تحولات مهم جهانی صرفاً انزوا را برگزیدهاند یا به احترامی تشریفاتی و کمخاصیت بسنده کردهاند. تأثیر سیاسی حوزه قم، اما محدود به پیروان فقاهت یا شیعه امامیه نیست و مانند خود انقلاباسلامی از مرزهای ایران فراتر رفته است. اما اینها کافی نیست. انتظاری که از حوزه علمیه شیعه میرود به اینها محدود نمیشود. مکتبی که به آینده مینگرد و نقطه مطلوب جهان را ترسیم میکند، باید گفتمانی تمدنساز را پرچمداری کند و لازمه این مهم، «گام دوم حوزه» در «قرن دوم» حیاتش است.
حوزه قم در سده دوم حیاتش باید خود را متولی گفتمان متعالی اسلام ناب محمدی (ص) بداند و برای پاسخ به مهمترین پرسشهای بشر در این زمانه پاسخ اقناعکننده داشته باشد. متناسب با نیازهای بهروز بشر، حوزه باید توانمندیهای علمی، پژوهشی و تبلیغی خود را بهروزرسانی کند تا هم در مصاف با جبهه شیطانی ضددین پیش رود و هم روح انسان خسته از مادیات را آرامش بخشد. حوزه قرن پانزدهم شمسی باید برای نسلهای گوناگون جامعه ایرانی، جهان اسلام و حتی حقجویان متمایل به استماع پیام توحیدی، نظریه و گفتمان کاربردی داشته باشد.
سرعت تحولات اجتماعی در جهان امروز و نیز شتاب فزاینده غلبه تحولات فناورانه تا حدی است که مکاتب گوناگون فکری اگر پیچیدگیهای صفبندیهای امروز را درک نکنند و متناسب با آن جبهه خود را بازآرایی نکنند در میدان از رقبا و دشمنان بازخواهند ماند. نه باید مقهور سرعت بالای جریان حاکم بر ذائقه بشر شد و نه آنکه آن را نادیده گرفت. عمل درست نیازمند فهم درست از زمانه است و حوزهها باید نسلی از طلاب و فضلا را تربیت کنند که هم رابط خوبی میان امام و امت باشند، هم خود را در مصاف جبهه باطل مسئول ببینند و از تقویت و ارتقای روزافزون علمی غافل نمانند.
حوزه قرن چهاردهم نسلی را تربیت کرد که ذیل رهنمودهای امام (ره) انقلاب را به پیروزی رساند و پای دشمنان را از این کشور تا حد زیادی کوتاه کرد. حوزه قرن پانزدهم باید مأموریت خود را تربیت نسلی بداند که رسالتش پیریزی پایههای بنیادین یک تمدن بینالمللی مبتنی بر آموزههای توحیدی اسلام است.
این کار هدف بزرگ، همت بزرگ و اراده متعالی میخواهد که میتوان آن را از آموزههای مکتب اهلبیت (ع) دریافت کرد. نباید سقف کوتاه آرزوهای دیرینه یا انجماد متداول در برخی مراکز علمی مشابه، حوزه قم را از این راه بزرگ که امامین انقلاباسلامی به آن فراخواندهاند، بازدارد. فراموش نکنیم که مولایمان امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: «قَدرُ الرَّجُلِ على قَدرِهِمَّتِهِ.»