
علي جنتي در مراسم اختتاميه جشنواره شعر فجر گفت: از آنجاكه هر ايراني بالقوه يك شاعر است در نتيجه شعرشناس قابلي هم هست، از همين روست كه خود مردم هستند كه تصميم ميگيرند چه شعري در يادها بماند و كدام شعر به زنگار فراموشي سپرده شود. به همين خاطر است كه در اين سرزمين، تنها شاعراني باقي ميمانند كه براي مردم شعر گفته باشند. اين جمله ميتواند پاسخي باشد به ادعاهاي دبير جشنواره كه مدعي است مراكزي كوشيدهاند تا جشنواره شعر حاشيهدار شود. حداقل ثابت شد مردم به خوبي شعر را ميشناسند و اگر از آدم شاعري يا خوانده شدن شعري ابراز نارضايتي ميكنند، علم و يقيني در پس آن انتقاد وجود دارد.
همانطور كه پيش از آغاز جشنواره نسبت به دعوت تعجبآور شاعر ضد انقلاب به جشنواره شعر انقلاب اعتراض شد، امروز نيز بايد به داوريهاي صورت گرفته و برخي از شعرهاي خوانده شده در اين جشنواره انتقاد كرد.
حجت الاسلام احمد پژمانفر، عضو كميسيون فرهنگي مجلس درباره جشنواره شعر فجر امسال ميگويد: اتفاقاتي كه در جشنواره شعر فجر افتاده است قابل چشمپوشي نيست. در جشنوارهاي كه با نام انقلاب گره خورده است، شعرهايي خوانده ميشود كه اصل نظام يا خطوط قرمز نظام را زير سؤال ميبرد، اين مسئله قابل قبول نيست. پژمانفر با اعلام اينكه در جلسه هفته آينده اين كميسيون مطمئناً به اين موضوع خواهيم پرداخت، گفت: تصميمگيري را در قالب تذكر جدي يا سؤال از وزير اعلام خواهيم كرد.
جشنواره به خير گذشت؟!مطرح شدن نام يدالله رؤيايي، به عنوان يكي از مدعوين جشنواره شعر فجر، باعث واكنشهاي مختلفي شد. محمدحسين جعفريان در آن زمان طي گفتوگويي اعلام كرد: مانند ساير افراد، نگران مسئله فرهنگي هستم و اميدوارم كه جشنواره شعر فجر امسال به خير بگذرد! اكنون با گذشت چند روز از پايان جشنواره ميتوان گفت كه آرزوي جعفريان براي جشنواره چندان تحقق نيافته است!
جشنواره شعري كه در طول برگزارياش شاعراني پشت ميكروفن قرار گرفتند و به رئيسجمهور پيشين توهين و در لابهلاي اشعارشان از فتنه نيز حمايت كردند، در پايان با معرفي برگزيدگان خود مجموعه سلسله اقدامات تعجبآور را تكميل كرد.
شعار چند صدايي كه امسال توسط دبير جشنواره شعر فجر پيگيري ميشد و سخنگوي جشنواره نيز بر آن تأكيد ميورزيد در بخش ترانهها بازنمايي بيشتري داشت و ميتوان در انتخابهاي هيئت داوران جشنواره نمونههاي متعدد چندصدايي را مشاهده كرد. با آنكه اين چندصدايي كار را به زير سؤال بردن حجاب و تمسخر دفاع مقدس كشاند!
گره روسريات را شل كن! از آنجاكه در ميان همه سبكهاي شعري، ترانه يا همان شعر محاوره در ميان مردم بيشتر راه مييابد، بيشتر خوانده و شنيده ميشود و خوانندههاي مختلف آنها را با موسيقي اجرا ميكنند، اين ترانهها تا سالها در خاطرهها ميماند و در اذهان تكرار ميشود و ميليونها نفر فارسي زبان آن را بيش از يك شعر معمولي كه شاعرش آن را در كتاب منتشر كرده يا در جايي خوانده آن را ميشنوند، مروري داريم بر شعر شاعران برگزيده اين بخش. در بخش محاوره 11 شاعر با 868 قطعه شعر به رقابت پرداختند كه از اين ميان 10 شاعر به عنوان نامزدهاي دريافت جايزه و دو نفر به عنوان برگزيدگان آن معرفي شدند. آنچه در ادامه ميآيد، مروري است بر شعر راهيافتگان به مرحله نهايي و به ويژه دو شاعر برگزيده اين بخش. احسانالدين رشيدي مهرآبادي يكي از شاعراني است كه به عنوان يكي از نامزدهاي نهايي بخش شعر محاوره معرفي شد. سايت جشنواره از او 9 شعر را روي خروجي خودش قرار داده است. شعرهاي او معمولاً عاشقانه است؛ عاشقانهاي مثل اين شعر كه اين گونه آغاز ميشود: يه سيب زير بالشم ديشب/ پاي تو رو به خواب من وا كرد/ امشب يه سيب ِ ديگه ميذارم/بايد تو رو بهتر تماشا كرد... جداي از ضعفي كه اين ترانه از نظر ساختار و محتوا دارد شعر با همين روند به اين نقطه ميرسد: كاش از سكوتت دست برداري/ امشب ديگه وقت خجالت نيست/ از روسريتم چشمپوشي كن/ اين جوري آدم با تو راحت نيست. . . و اين ترانه با همين سبك و دعوت شاعر از معشوقش براي برداشتن روسرياش همين طور جلو ميرود و به نقاط پاياني ميرسد! اما اين برداشتن روسري و بيحجابي اتفاق عجيب و نادري در شعر اين ترانهسرا نيست و او در شعر ديگري با نام دريا دوباره از عشقش ميخواهد كه روسرياش را بردارد!. . . ما بايد خاطره رو زنده كنيم/ هر جوري شد به عقب برگرديم/ گره ي روسري ُشلتر كن/ تا سرِ ظهري به شب برگرديم/ بيا تا دوباره با نگاهمون/ يه كمي حرف خصوصي بزنيم. . .
قربانيان جنگ مقدسيكي ديگر از ترانههاي منتخب جشنواره شعر فجر كه ميتواند نشانهاي از چندصدايي مد نظر دبير جشنواره باشد، شعري است كه به ظاهر براي دفاع مقدس سروده شده است. احمد امير خليلي در شعري خطاب به پدرش ميگويد: ما هردومون قربانيه جنگيم/ بوي جنازه، بوي خون ميدي/ بوي زمين، بوي جنون ميدي/ بيس ساله كه از جنگ برگشتي.
بعد او از گرفتاريهاي امروز خودش و پدرش ميگويد از اينكه اين بود جنگ؟ و اين بود آرمانهاي تو؟ او چرا بايد به خاطر اينكه پدرش جانباز است، تحقير شود و ميسرايد: دارم تقاصِ جنگو پس ميدم/ جنگي كه ميگفتي مقدس بود/ ما هردومون قرباني جنگيم/ بسه، برا هف پشتمون بس بود. يا اين شاعر در شعر ديگري درباره پدر و جنگ ميگويد كه او به راه پدرش نخواهد رفت. مثل او نخواهد بود و او مثل پدرش نخواهد جنگيد. به اين پشيمانيها و به اين ابيات توجه كنيد: واسم غريبه س مردِ توو تابوت/ ميگن ببين اين استخوناشه/ ميگن تو بايد مثلِ اون باشي/ بايد پسر مثلِ پدر باشه.../ بايد بشم مردي كه ميگن هست/ بايد بشم مردي كه اصلن نيست/ بايد بشم اسمي كه رو من هست/ بايد بشم حسي كه با من نيست.
خواهرم از روسري بيزار شدعبدالمحمد مقتدايي راد، يكي ديگر از شاعراني بود كه شعري براي دفاع مقدس خواند.
او در شعر شهيد جنگ نرم خطاب به پدري شهيد ميسرايد:چشم وا كرديم توو روزاي داغ/ راه افتاديم توو شبهاي درد/بعد تو، تا فصل ما آغاز شد/ زخم جنگ هشت ساله چرك كرد!/ سالها از روزگار تو گذشت/ آرمانهاي شما تكذيب شد/ جنگ تو با مرگ بود؛ اما پدر !/ طرح منع زندگي تصويب شد. . . / فهم «لا اكراه فيالدين» سخت بود/ نص قرآن خدا انكار شد/ بس كه بيتو، توو سري خورد از همه/ خواهرم از روسري بيزار شد!
اينها فقط چند نمونه از اشعار خوانده شده و جايزه گرفته از جشنواره شعر فجر است؛ ترانههايي كه احتمالاً بعد از اين شاهد خوانده شدن آن توسط خوانندگان مجاز يا غيرمجاز نيز خواهيم بود، آيا مضامين اين اشعار ميتواند مورد تأييد وزير ارشاد باشد كه در اختتاميه جشنواره گفت: ما مفتخريم كه شعر، هنر ملي ما ايرانيان است و اين هنر با پرورش يافتن در مهد پر بركت كوثر، چشم و چراغ فرهنگ و ادبيات غني ما ايرانيان است زيرا شعر ما تربيتيافته در مهد انديشههاي ناب اسلامي است.