جوان آنلاین: کانال تلگرامی «آبوآتش» خاطرهای را از آیتالله منتظری درباره شهید مطهری (ره) و ایام هممباحثهای با ایشان به اشتراک گذاشت. آیتالله حسینعلی منتظری [روایت کردهاند]: وقتی با مرحوم مطهری در مدرسه فیضیه هممباحثه بودیم، خیلی به عبادت و تهجد و نماز شب اهمیت میداد و مقید بود که نماز شب را بخواند و همیشه به من میگفت نماز شب به انسان معنویت میدهد و روح انسان را تازه میکند. من قدری تنبلی میکردم و بیشتر هم عذر میآوردم که چشمم تراخم دارد و دکتر به من گفته که آب حوض کثیف است، به چشمت نزن و آب حوض مدرسه فیضیه کثیف است و من نمیتوانم به چشمم بزنم، من باید صبر کنم صبح شود و به لب رودخانه بروم و آنجا وضو بگیرم (البته مدرسه فیضیه راهی داشت که به لب رودخانه میرفت). خلاصه همیشه ایشان در مسئله نماز شب با من کلنجار میرفت و من هم طفره میرفتم.
شبی در حجره خوابیده بودم، حجره ما جدا بود ولی غذا و چیزهای دیگرمان با هم بود. من همانطور که خوابیده بودم، خواب دیدم که خوابم و در عالم خواب (خواب دوم) کسی در زد و مرا بیدار کرد. گفتمش که هستی؟ گفت: من عثمانبنحنیف هستم. عثمان بن حنیف از اصحاب علی (ع) است که از طرف آن حضرت استاندار بصره بوده است.
من تعجب کردم که خدایا! عثمان بن حنیف زمان حضرت علی (ع) بوده! خلاصه در را باز کردم. گفت حضرت علی (ع) مرا فرستاده و دستور داده: بلند شو! نماز شب بخوان و تنبلی نکن و کاغذ کوچک مربع شکل دو در سه سانتی را هم به من داد که در کاغذ نوشته شده بود: «هذا برائةٌ لک من النار»، یعنی «این برائتی است برای تو از آتش جهنم.» این کاغذ به رنگ سبزی نوشته شده بود.
این کاغذ را به من داد و رفت. من همانطور که در فکر بودم که خدایا! عثمان بن حنیف زمان حضرت علی (ع) بوده، ما که زمان حضرت علی نیستیم، در همین اثنا بود که کسی در زد و مرا از خواب بیدار کرد. (که البته حالا از خواب اول بیدار شدم.) دیدم آقای مطهری است. گفت: تو که بهانه میآوردی که آب مدرسه فیضیه کثیف است، من آفتابه را از رودخانه پر کردم. دیگر بهانهای نداری. پاشو! نماز شب بخوان. گفتم: پس معلوم میشود که شما عثمان بن حنیف هستی. تعبیر این خواب خیلی جالب بود.
منبع: کتاب مصلح بیدار، اثر محمدحسین واثقیراد، جلد دوم، صص ۳۳۵ و ۳۳۶