همه ما دوست داریم فکر کنیم بهترین دوست دیگران هستیم، ولی حقیقت چیست؟ آیا ما واقعاً خود را همانگونه میبینیم که دیگران ما را میبینند؟ چگونه میتوانیم حرف آدمهای مهم زندگی خود را بهتر درک کنیم؟ آیا برای تقویت، اصلاح و تداوم روابط خود با دیگران وقت کافی میگذاریم؟ آیا توازن و تعادل را در روابط خود حفظ میکنیم؟ آیا میتوانیم عادات مخرب خود در ارتباط با دیگران را تغییر بدهیم؟ پرسشهایی که آمد در دومین جلد از مجموعه «نق نزن، بجنب» از کتابهای انتشارات دادبه مطرح شده است. جلد دوم این مجموعه با عنوان «با دیگران کنار بیا» درپی پاسخ به این پرسش مهم است که چگونه در ارتباط با دیگران فضای حیاتیشان را تنگ نکنیم.
نویسنده در این کتاب تحت عنوان واقعیتها، عوامل تقویت و تخریب روابط ما با دیگران را بررسی میکند. او در واقعیت شماره یک به این نکته اشاره میکند که همیشه هم حق با ما نیست. او از مخاطبان خود میپرسد: «تاکنون چند نفر را دیدهاید که از دوستان خود بریده و از دیگران دوری گزیده باشند و حالشان هم خوب باشد؟» بدیهی است که ما نمیتوانیم گذشته را تغییر بدهیم، ولی میتوانیم روی حال تأثیر بگذاریم و در نتیجه آینده مثبتتری را برای خود رقم بزنیم. یادمان باشد که احساسات آدمها نوسان دارد و گاهی دلایل کارهای آنها آن قدرها آشکار نیست. همه افراد هوش عاطفی یکسانی ندارند و لذا واکنش افراد نسبت به شرایط یکسان، متفاوت است. چیزی که به نظر یک فرد امری کاملاً عادی جلوه میکند، ممکن است از نظر دیگری کاملاً غیرعادی باشد. در ایجاد رابطه با دیگران باید به این تفاوتهای فردی دقت داشته باشیم.
ما غالباً در دیگران عیبهایی را میبینیم که در خودمان بیشتر از همه وجود دارند. بنابراین قبل از اینکه مسائلمان را با دیگران حل کنیم، لازم است که آنها را با خودمان حل کنیم.
عناوین سازمانی افراد ضرورتاً با تواناییهای آنها مطابقت ندارند. صرفاً به دلیل اینکه عنوان سازمانی شما «مدیر» است، معنایش این نیست که میتوانید دیگران را مدیریت کنید.
یادمان باشد که در دنیا دعوای یک طرفه نداریم و هر دعوایی همیشه دو طرف دارد و لذا طرفین در ایجاد مشکل و اختلال نقش دارند. اگر باور کنیم که در قضیهای کاملاً بیگناه هستیم، فقط خود را فریب دادهایم. هرگز هیچ مشکلی تقصیر من یا او نیست، بلکه تقصیر ماست.
اگر میخواهیم با آدمها درنیفتیم و تمام مدت گرفتار بحث و جدل نباشیم باید بپذیریم:
- همه آدمها در روابط خود با دیگران از عقل سلیم و قضاوت صحیح پیروی نمیکنند. این احتمال وجود دارد که افرادی بیآنکه ذرهای احساس ناراحتی کنند، به تأثیر کارهای خود روی دیگران بیاعتنا باشند.
- ما در دیگران همان عیوبی را میبینیم که دوست نداریم در خودمان ببینیم.
- هر دعوا دو طرف دارد. سهم خود را از یک مسئله یا مناقشه بپذیریم.