کد خبر: 1161022
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۰:۰۰
تنهایی، سلامت مردان میانسال را تهدید می‌کند
در سریال‌ها و فیلم‌ها معمولاً این زن‌ها هستند که از تنهایی شکایت می‌کنند، اما در واقعیت زنان مهارت‌های بیشتری از مردان برای ایجاد و تقویت دوستی‌های‌شان دارند
تلخیص: حسین گل‌محمدی

در سریال‌ها و فیلم‌ها معمولاً این زن‌ها هستند که از تنهایی شکایت می‌کنند، اما در واقعیت زنان مهارت‌های بیشتری از مردان برای ایجاد و تقویت دوستی‌های‌شان دارند. مردان هرچه سن‌شان بالاتر می‌رود، معمولاً حتی دوست‌های قدیمی و صمیمی‌شان را از دست می‌دهند، تنها و تنهاتر می‌شوند. تحقیقات نشان می‌دهد که تنهایی و انزوای اجتماعی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی‌عروقی، سکته مغزی، آلزایمر و مرگ زودهنگام را افزایش می‌دهد نگران شدید، هنوز فرصت برای چاره اندیشی باقی است. بیلی بیکر، گزارشگری که در وب‌سایت «بوستون گلوب» می‌نویسد به موضوع تنهایی در مردان میانسال و بالاتر پرداخته است. مطلب او با ترجمه محمد معماریان در وب‌سایت ترجمان باز نشر شده است. آنچه می‎خوانید گزیده جستار‌هایی از گزارش اوست.

خب، ماجرا را از آن لحظه‌ای شروع کنم که فهمیدم فی‌المجلس باخته‌ام. من را به دفتر دبیر در مجله «گلوب مگزین» صدا زدند، با همان حرف کهنه همیشگی «یک گزارش داریم که فکر کنیم باب کار توست.» موضوع‌شان این بود: می‌خواهیم درباره این بنویسی که مردان میانسال دوست و رفیقی ندارند.
- ببخشید من یک عالم دوست دارم. به من می‌گویی «بازنده»؟ خودتی!
دبیر به من گفت انواع و اقسام شواهد حاکی از آن هستد مردان وقتی که سن‌شان بالا می‌رود، می‌گذارند دوستی‌های صمیمی‌شان از دست برود و این حقیقت همه‌جوره می‌تواند مشکلات فراوانی ایجاد کند و تأثیر وخیمی بر سلامت‌شان بگذارد. به دبیر گفتم درباره‌اش فکر می‌کنم.
در مسیر برگشت سر میزم در اتاق خبر (یک فاصله شاید ۹۰ متری) سریعاً همه زندگی‌ام را وارسی کردم تا ثابت کنم حقیقتاً به درد این گزارش نمی‌خورم. اول از همه رفیقم مارک بود. با هم به دبیرستان رفتیم و هنوز دائم با او حرف می‌زنم و همیشه بیرون می‌رویم... یک لحظه صبر کن، واقعاً چقدر بیرون می‌رویم؟ شاید سالی چهار پنج بار؟... و بعد نوبت به دومین دوست صمیمی‌ام از دبیرستان رسید...، اما وقتی به فهرست آن‌هایی رسیدم که دوستان واقعی، حقیقی و مادام‌العمر من هستند، فهمیدم سال‌ها از آخرین دیدارم با بسیاری از آن‌ها گذشته است و چندتایی را حتی چند دهه است که ندیده‌ام... وقتی سر میزم رسیدم، فهمیدم که حقیقتاً به درد این گزارش می‌خورم: نه، چون یک نمونه نامأنوس هستم، بلکه به این خاطر ماجرای من از قضا بسیار مرسوم است و به معنایش که فکر کردم، فهمیدم در درازمدت عازم مسیری بسیار خطرناکم. ویوک مورتی، جراح عمومی در ایالات متحده، طی سال‌های اخیر بار‌ها گفته است که شایع‌ترین مشکل سلامت در این کشور نه سرطان است نه بیماری قلب نه چاقی، بلکه انزواست.
در ماه می ۴۰ ساله شدم. همسری دارم با دو پسر. در طول هفته، عمده ساعات بیداری‌ام حول کار می‌چرخد یا آماده‌شدن برای کار یا رفتن به سرکار یا برگشتن به خانه از کار یا پیغام دادن به همسرم که دیر از کار به خانه برمی‌گردم. عمده مابقی چیز‌ها هم حول بچه‌هایم می‌چرخد... معمولاً می‌توانیم قبل خواب یک ساعتی «وقت بابا» جور کنیم که عمدتاً به کشتی گرفتن و کتاب خواندن می‌گذرد. برای همین، اصل «وقت بابا» آخر هفته اتفاق می‌افتد. من «وقت بابا» را دوست دارم... ولی همه‌چیز که روی هم جمع بشود، دیگر چیزی برای «وقت دوست» نمی‌ماند...» باید این پیشنهاد گزارش را ندای تغییر در زندگی‌ات حساب کنی.» این حرف دکتر ریچارد شوارتز است، روانپزشک کمبریج. او قبول داشت که گزارشم یک ماجرای بسیار مرسوم است. وقتی برنامه زمانی افراد بچه‌دار پر می‌شود، آن‌ها از وقت بچه‌های‌شان نمی‌زنند، بلکه از دوستی‌های‌شان می‌زنند. او گفت: «خطراتی که این قضیه برای سلامت عمومی دارد بسیار روشن هستند.»
به گفته شوارتز، از دهه ۱۹۸۰ که پژوهش‌ها آغاز شد، مطالعات یکی پس از دیگری نشان دادند آن‌هایی که از لحاظ اجتماعی منزوی‌ترند، در مقایسه با همتایانشان که پیوند‌های اجتماعی بیشتری دارند، حتی اگر عوامل سن و جنسیت و انتخاب‌های سبک زندگی (مثل ورزش و تغذیه صحیح) را کنترل کنیم، احتمال بیشتری دارد که در یک بازه معین از دنیا بروند. تنهایی را به افزایش خطر بیماری قلبی عروقی و سکته مغزی و پیشرفت آلزایمر هم مربوط می‌دانند. یک مطالعه نشان داد که تنهایی می‌تواند یک عامل خطرآفرین درازمدت در رده مصرف دخانیات باشد.
در ماه فوریه در همایشی در شهر بوستون، پژوهشگری از دانشگاه آکسفورد بریتانیا نتایج مطالعه‌ای را ارائه کرد که اکثر مردان به صورت شهودی به آن رسیده‌اند: مردان برای آنکه علقه و پیوندی را بسازند و حفظ کنند، باید با همدیگر فعالیتی داشته باشند. زنان می‌توانند با تماس تلفنی دوستی‌های‌شان را حفظ کنند. همسرم می‌تواند تماس تلفنی طولانی‌مدت با خواهرش در ویرجینیا یا دوستش کیسی داشته باشد که تقریباً هر روز همدیگر را می‌بینند و من با بهت و حیرت به این کارش نگاه می‌کنم. من از تلفن متنفرم. رفقای مرد من هم گویا همین احساس را دارند، چون مکالمه‌های تلفنی‌مان معمولاً پنج دقیقه طول می‌کشد تا اینکه یک طرف می‌گوید: «باشه، بعد دوباره حرف می‌زنیم.» مطالعات نشان داده‌اند عمیق‌ترین رفاقت‌های مردان معمولاً در بازه‌هایی شکل می‌گیرد که شدیداً درگیر کار خاصی‌اند. مثلاً مدرسه یا خدمت نظامی یا ورزش. بسیاری از ما با این راه و رسم راحتیم.
با ریچارد شوارتزِ روانپزشک که حرف می‌زدم، چیزی به من گفت که متحیر به فاصله‌ای دوردست خیره شدم و فقط سر تکان دادم. پژوهشگران در عکس‌هایی که افراد از تعامل با همدیگر می‌گیرند، متوجه یک روند خاص شده‌اند. وقتی دوستان خانم با همدیگر حرف می‌زنند، رو در رو هستند، ولی آقایان کنار هم ایستاده‌اند و با هم به دنیا می‌نگرند... شوارتز و دیگران می‌گویند بهترین راه ایجاد و حفظ رفاقت برای مردان آن است که به یک «نظم مستقر» بچسبند، یعنی چیزی که همیشه در جدول برنامه‌شان باشد.
مشکلی ندارم که اعتراف کنم کمی تنهایم. معنایش این نیست که من باخته‌ام. معنایش این نیست که تو باخته‌ای... رفقا این هفته چهارشنبه برنامه‌تان چیست؟ و چهارشنبه بعدی؟ و بعدی‌تر؟ این دعوت من پابرجاست، بیایید با هم کاری بکنیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار