در یک میهمانی با او آشنا شدم. بهانه این آشنایی گرفتن آدرس مطب یک متخصص مغز و اعصاب و ستون فقرات بود که پزشک پدرش بود. سر صحبت که باز شد، فریبا گفت: نگهداری از پدرم برایم کلی خیر و برکت دارد. حاضر نیستم این لحظات را از دست بدهم، اما شوهر و دو فرزندم از من گلایه دارند و گلایه آنها مرا اذیت میکند. او بغض کرده بود و با ریختن قطرات اشک از چشمانش مقابله میکرد. سؤال کردم چرا گلایه؟! مگر کار اشتباهی میکنی؟! گفت: صبح بعد از رفتن شوهرم و مدرسه رفتن فرزندانم کارهای خانه را سریع انجام میدهم و به خانه پدرم میروم. کارهای منزلش را انجام میدهم و بعد از غذا دادن و رسیدگی به او عصر به خانه برمیگردم. در حقیقت خیلی حوصله و توان جسمی برایم نمیماند که خواستههای شوهر و فرزندانم را جواب دهم. پسر کوچکترم دوست دارد بعضی روزها با او به پارک بروم، وقتی مخالفت میکنم، او غر میزند و میگوید: اگر به خانه پدربزرگ نمیرفتی الان با من به پارک میآمدی. نمیدانم انگار کم آوردهام. پیشنهاد پرستار را که دادم فریبا گفت: توان پرداخت هزینه پرستار را نداریم. گفتم: اگر میشود هر روز به خانه پدر نرو و برای یکروزدرمیان یا در هفته دو روز برنامهریزی کن. فریبا گفت: پدرم به خاطر تنگی کانال در کمر و شکستگی مهره کمر باید جراحی بشود، اما به خاطر کهولت سن نمیتواند به همین خاطر لازم است هر روز به او سر بزنم و کارهایش را انجام دهم.
سالمندی به لحاظ فیزیولوژیکی و زیستی زمانی به وجود میآید که قدرت کار و تولید کم میشود و طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، از ۶۵ سال به بالا شروع میشود، اما تفاوتهایی نیز دارد. مثلاً بعضی افراد در سن ۷۰ سالگی کارایی لازم را دارند، اما ممکن است فردی در سن ۶۰ سالگی کارایی لازم و قدرت تولید را نداشته باشد. به هر حال به فردی سالمند میگوییم که روانشناسی خاصی برای او قائل باشیم. بعضی از سالمندان بیماریهایی دارند که باید نظارت مستقیمی روی نحوه درمان آنها صورت گیرد. معمولاً در این شرایط فرزند یا فرزندان هستند که مسئولیت مراقبت و نگهداری از سالمند یا سالمندان را بر عهده میگیرند، اما باید طوری شرایط زندگیشان را مدیریت کنند که به زندگی شخصیشان لطمه نخورد.
نگهداری از سالمندان را یکی از برنامههای زندگی بدانیم
دکتر سیما فردوسی، روانشناس با اشاره به رایجترین مشکل سالمندان که افسردگی است، میگوید: سالمندان وقتی احساس میکنند نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند و خیلی از کارهایی را که دوست دارند انجام دهند، دچار افسردگی میشوند. حال اگر تنها باشند و کسی به آنها سر نزند یا به گردش و تفریح نروند و ساعتی در پارک قدم نزنند، با افراد همسن و سالشان تعامل نکنند، گرایش آنها به سمت افسردگی بیشتر میشود چراکه آنها به لحاظ فیزیولوژیک مستعد افسردگی هستند، بنابراین فرزندان باید به وظایفشان آشنا باشند و در این مورد با همسرانشان به طور جدی صحبت کنند، به گونهای که همسران بدانند این وظیفه جزئی از برنامه زندگی آنهاست. دکتر فردوسی درباره این مسئولیت که در بعضی از خانوادهها بنا به دلایلی بر عهده یکی از فرزندان است، اظهار داشت: شرایط نگهداری در خانوادههای تکفرزندی فرق میکند. در چنین خانوادهای مسئولیت بر عهده یک نفر است و همسر یا فرزندان آن شخص میتوانند کمکحال او باشند، اما در صورت وجود چند خواهر و برادر باید جلسه خانوادگی گذاشته و کارها تقسیم شود. حال اگر خواهر و برادری از این مسئولیت شانه خالی کرد، باید آسیبشناسی و علت مشخص شود. قبل از صحبت با آن شخص قضاوت نکنیم و این فکر که آن خواهر یا برادر بیعاطفه یا بیمسئولیت است، اشتباه است. احتمال دارد به خاطر نوع شغل و شرایط کاری نتواند کار را بر عهده بگیرد، البته این شخص میتواند از همسر یا فرزندانش کمک بگیرد، در غیر این صورت باید با او صحبت کرد و مسئولیت برایش تفهیم شود.
در رسیدگی به سالمند باید مدیریت هوشمندانه داشت
این روانشناس میگوید: فردی که مسئولیت نگهداری سالمندی را بر عهده دارد، باید اولویتها را در نظر بگیرد. وی در توضیح بیشتر گفت: فرزند باید با مدیریت و محدودکردن زمان اولویت کارها را مشخص کند. مثلاً ابتدا دارو و بعد غذای سالمند را چک و سپس وضعیت بهداشت سالمند را رسیدگی کند و اگر زمانی ماند، به کارهای دیگر برسد. او نباید خودش را آنقدر خسته کند که وقتی به خانه بازگشت، از خستگی کج خلق شود، طوری که نتواند جواب شوهر و فرزندان را بدهد، پس باید طی زمان محدود، با مدیریت بالا و انجام اولویتها، به یک مدیریت هوشمندانه دست یافت. در این صورت وقتی به خانه برمیگردد، آنقدر خسته نشده است که گوشهای از خانه بیفتد و نتواند رفتار شایستهای با فرزندانش داشته باشد. در هر کاری باید از افراط و تفریط پرهیز کرد و همه چیز را در جای خودش انجام داد.
سالمندی محرومیت نیست
دکتر فردوسی اظهار داشت: سرزدن به سالمندان باید در زمان کم و چند بار در روز یا در هفته اتفاق بیفتد. سرزدن در زمانهای بلند مثل دو ماه یک بار برای سالمند مؤثر نیست. اگر سالمندی دارای چند فرزند است، باید وظیفه مراقبت از پدر و مادر بین آنها تقسیم شود و هر کدام از فرزندان بنا به شرایطی که دارند، مسئولیت مراقبت از سالمند را یک روز یا ساعاتی در روز بر عهده بگیرند تا نگهداری آسان و لذتبخش شود. فردوسی با اعتقاد به اینکه سالمندی محرومیت نیست، ادامه داد: به غیر از رفتن به خانه سالمند، فرزندان میتوانند آنها را به خانه خودشان دعوت کنند. این فکر که آنها سالمند هستند و باید از هر رفت و آمدی محروم شوند، فکر اشتباهی است. اتفاقاً سالمند یا سالمندان دوست دارند در جمع باشند و به آنها احترام گذاشته شود، حتی در محافل و مجالس شرکت کنند. باید برای آنها عزت و حرمت قائل شد و برای شادابی روحیهشان تلاش کرد تا آرامش بیشتری داشته باشند.
«انتقام» یکی از علتهای همراهینکردن در نگهداری سالمندان
این دکترای روانشناسی انتقام از گذشته را یکی از عوامل همراهینکردن بعضی از همسران و شوهران دانست و گفت: گاهی در خانوادهای دیده میشود بعضی از همسران یا شوهران در رسیدگی به پدر یا مادر مخالفت میکنند و همراه نیستند. در بررسیها مشخص میشود این موضوع ریشه در مشکلات گذشته دارد چراکه آنها در نگهداری از پدر و مادر همراهی نشدهاند. در چنین مواقعی باید دیگر خواهر و برادرها با آن عروس یا داماد صحبت کنند. از او عذرخواهی کنند و بگویند متوجه هستند در قبال والدین آنها کوتاهی شده است و تقاضای بخشش کنند. باید با زبان خوش و متواضعانه برخورد کرد چراکه واقعاً در امری کوتاهی شده است که شاید فرصت جبران نبوده و نباشد، بنابراین باید طلب بخشش کرد و اجازه گرفت تا همسر یا شوهر همراه شود و بخشی از کار را بر عهده بگیرد چراکه کار باید تقسیم شود تا وظیفه بر دوش یک نفر نباشد.
او در آخر گفت: در بعضی از خانوادهها ممکن است یک یا دو فرزند این وظیفه را به تنهایی عهدهدار شوند. باید گفت آنها آدمهای بخشنده، باجرئت، توانمند و با خدایی هستند و از اجر اخروی بالایی برخوردار خواهند شد که معامله آنها با خداست و قطعاً برکات فراوانی هم در پی خواهد داشت.