کد خبر: 1182410
تاریخ انتشار: ۰۹ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۲:۴۰
درد و دل کردن هم آدابی دارد
همه ما در زندگی با یکسری چالش‌ها و مشکلات دست‌به‌گریبان هستیم و هر کدام‌مان با توجه به ظرفیتی که از لحاظ روحی و جسمی داریم، سعی می‌کنیم به‌گونه‌ای از عهده آن‌ها برآییم یا از سنگینی بار آن‌ها بر دوشمان کم کنیم
انسیه سلطانی

همه ما در زندگی با یکسری چالش‌ها و مشکلات دست‌به‌گریبان هستیم و هر کدام‌مان با توجه به ظرفیتی که از لحاظ روحی و جسمی داریم، سعی می‌کنیم به‌گونه‌ای از عهده آن‌ها برآییم یا از سنگینی بار آن‌ها بر دوشمان کم کنیم، اما گاهی اوقات ما با تمام توان و تلاشی که می‌کنیم، به قولی کم می‌آوریم. هر کدام از ما بسته به شرایط پیش آمده، عکس‌العملی در مقابل کم آوردن‌مان داریم. وقتی نگران و غصه‌دار هستیم، یکی از راهکار‌های متداول ما درددل کردن با نزدیکان، دوستان و آشنایان‌مان است؛ کسانی که برایمان عزیز هستند و برایشان عزیز هستیم. بعد از صحبت کردن و گفتن تمام دل‌نگرانی‌هایمان حالمان بهتر می‌شود و احساس سبکی می‌کنیم و دیگر موضوع به آن حدی که برایمان ناراحت‌کننده بود، نیست، اما این هم مهم است که در چه شرایطی و با چه کسی درد دل کنیم؟ و آیا اساساً درست است که با درد دل کردن، دیگران را ظرف مشکلات و ناکامی‌های خود کنیم؟


خودمان را سبک و دیگری را سنگین نکنیم
با درد و دل کردن و در گفت‌و‌گوی ساده ما با دیگران چه اتفاقی می‌افتد؟ واقعاً چرا ما احساس سبکی و بهتری پیدا می‌کنیم؟ آیا طرف مقابل ما هم بعد از گفتگو با ما حال خوبی دارد؟ ما مشکلاتمان را با تمام احساس برای عزیزانمان تعریف می‌کنیم، عزیزانی که می‌دانیم دلسوز ما هستند و به آن‌ها اعتماد داریم؛ ما تمام احساسات منفی ناشی از نارضایتی و ناتوانی از حل مشکلاتمان را برایشان بازگو می‌کنیم و خودمان حالمان بهتر می‌شود، ولی فراموش نکنیم که آن‌ها را با همین احساسات و افکار منفی سرشار می‌کنیم، حتی ممکن است مشکل و حال ناخوش ما یک خانواده را درگیر کند.

آسیبی به دیگران نزنیم
اینکه این کار خوب است یا نه، اینکه این رویه را ادامه بدهیم یا نه، اینکه حال خودمان را بهتر و حال دیگری را بدتر کنیم یا نه؛ به نظر می‌آید جواب مطلق دادن به این سوال‌ها درست نیست. شاید در حد یک تعریف کوتاه در صورتی که بدانیم کمکی به ما می‌شود و آسیب و ضرری به دیگران نمی‌رسد، قابل‌قبول باشد.
ما باید در نظر داشته باشیم که هر فردی در زندگی با فراز و نشیب‌هایی مواجه است و انرژی نامحدودی ندارد که بخواهد علاوه بر صرف انرژی برای حل مسائل خود، به مسائل دیگران هم بپردازد. یا اینکه تخصص در مورد حل همه مسائل داشته باشد؛ بنابراین پیشنهاد می‌شود زمانی که نیاز به گفتگو و درددل کردن داریم، از خود بپرسیم موضوع ما در چه حد بحرانی است، آیا ما فقط به دنبال گوشی برای شنیدن هستیم که طرف مقابل فقط حکم ظرفی را داشته باشد تا تمام احساسات و افکار منفی‌مان را درون او بریزیم و خود را سبک‌تر کنیم؟
با نوشتن سبک می‌شویم
در اینجا بهترین راهکار جایگزین این است که قلم به دست بگیریم و با ادبیاتی که دوست داریم، تمام حس و حال و افکار منفی و ناخوشایند خود را بنویسیم و افراد، موقعیت‌ها و دلایل به وجود آورنده خشم، نفرت و عصبانیت‌مان را روی کاغذ توصیف کنیم. این برون‌ریزی احساسات می‌تواند ما را آرام و هیجانات منفی‌مان را کمتر کند، بدون اینکه دیگران را نگران و آشفته کنیم.
به سراغ متخصص برویم
اگر به دنبال حل کردن مسئله‌مان هستیم، با توجه به مسئله‌ای که داریم، باید سراغ متخصص آن برویم و از او کمک بخواهیم. به این ترتیب هم کس دیگری را درگیر نمی‌کنیم و هم سریع‌تر، بهتر و اصولی‌تر مسئله‌مان حل می‌شود. به‌طور مثال وقتی در مورد روابط بین فردی مشکل پیدا می‌کنیم و به حدی است که آسیب‌زاست، فقط یک مشاور یا روانشناس مجرب می‌تواند با گوش دادن، همدردی کردن و راهکار درست دادن به ما کمک کند.
سعی کنیم مشکلاتمان را با کمک متخصص برطرف کنیم. نه دیگران را ظرف افکار منفی و احساسات ناشی از ناکامی‌هایمان کنیم و نه خود چنین ظرفی برای دیگران باشیم. در نظر داشته باشیم به خاطر اینکه با عزیزان و اطرافیانمان در تعامل هستیم، حفظ سلامت روان آن‌ها هم در زندگی ما تأثیرگذار است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار