«به لطف خدا توانستیم بازی خوبی انجام دهیم، ولی چمن ورزشگاه راضیکننده نبود و اصلاً کیفیت خوبی نداشت، اما توانستیم بازی را کنترل و برنده بیرون بیاییم.»
اینها بخشی از حرفهای محمد قاسم، بازیکن تیم فوتبال النصر عربستان بعد از پیروزی این تیم مقابل پرسپولیس است. حرفهایی که سوءمدیریت حاکم بر ورزش، بهخصوص در بخش توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در تمام دهههای گذشته را به رخ میکشد و به وضوح نشان میدهد که این سوءمدیریت چه بلایی بر سر سرمایههای ملی ورزش کشور آورده است!
مجموعه ورزشی آزادی یک سرمایه ملی است، اما طی چند سال گذشته تا به امروز اگر گذری به آنجا داشتهاید، به وضوح شاهد تخریب آهستهآهسته آن بودهاید. بازیکن النصر میگوید چمن ورزشگاه آزادی راضیکننده نبود، اما خودمان خوب میدانیم که چمن ورزشگاه آزادی فاجعهبار بوده، هست و خواهد بود و شاید محمد قاسم از باب ادب و رعایت شأن میزبان از فاجعهبار خواندن چمن آزادی خودداری کرده است.
سهشنبه شب وقتی از در ورودی ورزشگاه آزادی وارد مجموعه میشدید، میتوانستید به وضوح روند تخریب این سرمایه ملی را مشاهده کنید، تخریبی که مسئولان ذیربط سعی داشتند با کارهای وصلهپینهای کمتر نمایان شود، اما فاجعهبار بودن اوضاع را با نگاهی به چمن ورزشگاه میشد دریافت. هرچند که چمن بد زمین فوتبال تنها گوشهای از آن بود که با آبرو و حیثیت فوتبال و ورزش ایران بازی کرد و همه را به باد داد. چمنی که در عین ناباوری و در کمال تأسف در بین دو نیمه افرادی با فشار دست و پا سعی در ترمیم آن داشتند!
محمد قاسم خیلی منصف بود که فقط گفت «چمن راضیکننده نبود»، اما کارشناسان فوتبال عربستان بیپرده و با صراحت لهجه عقبافتادگی ما را فریاد زدند. بازی با النصر تمام شد، اما یک سؤال بزرگ در ذهنمان نقش بسته و آن اینکه اگر النصر دوشنبه شب تمرینش را تعطیل نمیکرد و زمین چمن را پیش از مسابقه میدید، آیا راضی میشد ستارههای بینالمللی خود را قربانی بازی در چنین چمنی کند؟
پاسخ این سؤال را میتوان از نوع بازی رونالدو مقابل پرسپولیس دریافت. ستاره پرتغالی تقریباً در طول مدت زمان حضورش در زمین مسابقه راه رفت، بدون اینکه بخواهد فشاری به خود بیاورد. رونالدو جز تکموقعیت نیمه اول که بیرانوند آن را مهار کرد، تقریباً در بازی نبود. او حتی شگفتی خود از وضعیت چمن ورزشگاه را در تمرین پیش از شروع مسابقه نیز نشان داد و حالا با صراحت میتوان گفت که مصدومیت دقیقه پنجم مهدی ترابی که بهطور مستقیم به چمن ورزشگاه مربوط میشود، زنگ خطر جدی را برای او به صدا درآورد.
بگذریم و از اصل مسئله غافل نشویم، اینکه مجموعه ورزشی آزادی با سوءمدیریت در حال نابودی است، اینکه برای آبیاری چمن زمین فوتبال آن از آب دریاچه آزادی استفاده شده که همین مسئله باعث خرابی چمن شده و اینکه جایجای این مجموعه از پیست دوچرخهسواری گرفته تا سالن بسکتبال و سالن ۱۲ هزار نفری در حال تخریب هستند، از آسانسوری که با ترس و لرز باید سوار آن شد و سرمربی النصر ترجیح داد از پلهها بالا بیاید تا به نشست خبری برسد. اینها حقایق تلخی است که سهشنبه شب با آبروی ایران بازی کرد و قابلیت تکرار شدن هم دارد.
رئیسجمهور همین هفته قبل قول ساخت یک ورزشگاه مجهز و آبرومند را داد و حالا وضعیت وخیم ورزشگاه آزادی این ضرورت را ثابت میکند. ورزشگاه آزادی و دیگر اماکن ورزشی کشور امانتی است در دستان ما که باید بهتر و پیشرفتهتر از امروز به نسلهای آینده واگذار شود، اما جای بسی افسوس است که جایی، چون ورزشگاه آزادی با این نوع مدیریت و نگهداری حتی به سالهای بعد هم نمیرسد، چه برسد به نسلهای بعد.