کمیل خجسته نوشت: رهبری در ۱۲ماه اخیر هفتبار در دیدارهای مختلف توصیه به کتاب خواندن کرده است. در این بازه زمانی همبرای معرفی دو کتاب یادداشتهایشان بر آنها را به صورت عمومی منتشر کردهاند. در سخنرانیهایشان هم چند کتاب را برای خواندن معرفی کردهاند، یعنی هر پنج هفته رهبری به نحوی جامعه را به خواندن کتاب دعوت کرده است. چرا این موضوع یک مسئله مهم برای رهبری است؟
من جواب آن را از شهیدمطهری خواندم. آنجا که ایشان میفرمایند «من برخلاف بسیاری از افراد، از تشکیکات و ایجاد شبهههایی که در مسائل اسلامی میشود با همه علاقه و اعتقادی که به این دین دارم به هیچ وجه ناراحت نمیشوم، بلکه از ته دلم خوشحال میشوم، زیرا معتقدم که این آیین مقدس در هر جبههای که بیشتر مورد حمله واقع شده با نیرومندی و سرافرازی و با جلوه و رونق بیشتری آشکار شده است. تردید پلکان تحقیق است. خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن بیشتر کمک میکند.»
واقعیت هم همین است. انقلاب و اسلام حیاتش بر مدار آگاهی است. علم و آگاهی سبب میشود تا حقیقت انقلاب برای فرد روشن شود. دانش مقوم انقلاب است و به همین دلیل رهبران انقلاب مبلغ کتاب و کتابخوانی هستند.
دوم هم اینکه انقلاب اسلامی متکی به نظریه و دانش است. وقتی از انقلاب اسلامی ایران سخن گفته میشود بلافاصله برای معرفی و شناخت آن نظریهپردازان، آثار و کتابهای مهمی که در همان دهه ۵۰ اسمشان زبانزد بود، مطرح میشود مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، آیتالله خامنهای و... سر سلسله آنها حضرت امام. قیمت و اهمیت این را میشود با بسیاری از جنبشها، انقلابهای صورت گرفته در جهان یا حتی ضدانقلاب ایران مقایسه کرد.
به همین دلیل هم هست که رهبری در دیدار دانشجویان به نسل جدید تازه نفس انقلاب توصیه میکند که آنها «به یک تفکر زیربنایی محکم احتیاج دارند. این نیاز قطعی آنهاست اگر مبانی معرفتی یک جوان، به خصوص جوان دانشجو مستحکم باشد، دل او قرص میشود، گام او استوار میشود، حرکت او استمرار پیدا میکند، دیگر خستگی وجود ندارد. اطمینان دل موجب میشود که ایمان هم افزایش پیدا کند، خود ایمان اطمینان میآورد؛ اطمینان دل و سکینه قلب هم ایمان را افزایش میدهد. هُوَ الَّذی اَنزَلَ السَّکینَةَ فی قُلوبِ المُؤمِنینَ لِیزدادوا ایماناً مَعَ ایمانِهِم» ما به چنین انقلابی که خویش را متصل به دانش میداند، خود را متعلق میدانیم.