جوان آنلاین: کانال تلگرامی «آموزههای سازمانی» نوشت: مورا آرونس، کارآفرین و مشاور سازمانی وقتی در سال ۲۰۲۲ کسبوکاری را که در سال ۲۰۰۹ شروع کرده بود، فروخت. آن چنان دچار اندوهی عمیق شد که به گفته خودش یکی از بدترین بحرانهای روانی طول زندگیاش به سراغش آمد. آرونس پس از این اتفاق شروع به جمعآوری روایتهای دیگر افراد از شکستها و رنجهای روانیای کرد که آنها در محیط کارشان تجربه کرده بودند. تجارب منفیای که گاه بر اثر از دست دادن شغل و گاه پس از یک جدال در محیط کار پیش میآمد. او در مصاحبه اخیر خود با مجله هاروارد بیزینس ریویو این احساسات را به «دلشکستگی کاری» تعبیر میکند و آن را اینگونه توضیح میدهد:
دلشستگی کاری زمانی به سراغ شما میآید که چیزی را در محل کارتان از دست داده باشید. چیزی شبیه به موقعیت، اعتمادی که به افراد داشتهاید یا تعلق به کاری که میکنید. این دلشکستگی غم و اندوهی شبیه زمانی که در زندگی شخصیتان دلشکسته میشوید برای شما ایجاد میکند. گرچن گاوت وقتی در نقش مصاحبهکننده از خانم آرونس راهحلی برای این مواقع میخواهد. او تأکید میگوید وقتی شما در محیط کار احساس دلشکستگی میکنید، اولین و مهمترین قدم، پذیرفتن احساس اندوه ناشی از این تجربه است، یعنی نباید از این وضعیت فرار کرد، هرچند ممکن است دیگران به شما بگویند که «مهم نیست»، «مسائل کاری را جدی نگیر»، «سراغ کار جدید برو» و...، اما شما حق دارید از آنچه رخداده ناراحت باشید و حتی برایش عزاداری کنید تا بتوانید از آن احساسات عبور و راه جدیدی برای خود پیدا کنید. وقتی افراد در محیط کار حس فقدان تعلق خاطر، معنا، اعتماد و حتی احترام و ارتباط مؤثر را تجربه میکنند، این تجربههای شخصی نوعی دلشکستگی به همراه میآورد که میتواند به سطح ساختاری تسری پیدا کرده و به مرور، فرهنگ کاری کل سازمان را تحت تأثیر قرار دهد؛ سازمانی ناامید و خسته!
به همین دلیل یکی از مهمترین کارهایی که در هر سازمانی باید انجام شود تلاش برای ایجاد محیطی است که افراد نهتنها در کارشان حس تعلق و معنا داشته باشند، بلکه در زمان وقوع بحرانها، حمایت و همراهی کافی را دریافت کنند.