جوان آنلاین: غربزدگی آلاحمد نخستین رساله شرقی است که وضع شرق را در برابر غرب (غرب استعمارگر) روشن میکند و احتمالاً نخستین رساله ایرانی است که در یک سطح جهانی ارزش اجتماعی دارد. این را رضا برهانی گفته است، اما مهدی قزلی در «جای پای جلال» پا به راه اسفار دور و درازی مینهد تا خاطرات و خطرات سیر و سیاحت جلال و گشتوگذاری را که در گوشهگوشه این خاک کرده است، بیابد و مکتوب دارد. «چند گامش گام آهو در خور است، بعد از آن خود ناف آهو رهبر است». هر چه پیشتر میرود بیشتر میفهمد که این سفرها محض سیاحت و توریسم غافلانه نبوده است بلکه مرادش بومشناسی و کاویدن اعماق فرهنگ اصیل مردم گوشه و حاشیه و برآفتابافکندن این آداب دیرین بود. در پی یافتن تضادهای مدرنیته هجومآورنده به جامعه بدوی و بازاندیشی شاعرانه سنت این ولایت، به هر دهکورهای سرک میکشید و وجیزهای مینوشت. دوره، دوره «بازگشت به خویشتن» شریعتی هم بود. جلال «بازی»های رایج روزگار، اعم از زرتشتیبازی و پیداشدن سروکله فروهر بر در و دیوارها و احیای خدای زرتشت و فردوسیبازی و کسرویبازی را میدید و میدید که جامعه دارد مقهور اندیشههای روز و مرعوب آیین ننگین مد زمانه میشود. جامعه روشنفکری ایران را دچار نوعی کمخونی و بیرمقی میدید و میکوشید از یکسو مقابل یورش تکنولوژی بایستد و از دیگرسو سنت و فرهنگ ریشهدار بومی شرقی را برکشد و ببالد. جای پای جلال، جستوجویی کاشفانه از این تعهد روشنفکری است که جلال با خود داشت.
هر کبوتر میپرد درمذهبی/ وین کبوتر جانب بیجانبی/ ما نه مرغان هوا، نی خانگی/ دانه ما دانه بیدانگی...
تاتنشینهای بلوک زهرا، اورازان، جزیره خارک؛ دُرّ یتیم خلیجفارس، خسی در میقات و گزارشی به خاک خوزستان، گوشهای از این دیدوبازدیدهای ریشهشناسانه جلال و قدمنهادن در راههای نکوفته این دیار است.
حالا یک قرن از تولد جلال آلاحمد گذشته است و ما به بهانه بزرگداشت او دور هم جمع شدیم تا «جای پای جلال» بگذاریم و از کلام داهیانه مهدی قزلی، منتقد و نویسنده مطرح کشور بهرهمند شویم.
امین نجیبی، کارشناس این جلسه بعد از خوشامدگویی به تشریح سفرنامههای جلال آلاحمد و به ویژه متونی که درباره خوزستان نگاشته است، اشاره میکند و میگوید: «گزارشی از خوزستان» یکی از کتابهای منتشر شده از آلاحمد است که به شرح سفرهای او به استان خوزستان در مهرماه سال۱۳۴۳ میپردازد؛ سفرنامهای که شامل ۱۰ سفر مکرر به این استان خوزستان است.
نجیبی در ادامه به توجه ظریف آلاحمد به ادبیات بومی اشاره میکند و میگوید: امروز برای زنده نگهداشتن یاد جلال دور هم جمع نشدهایم، چون او برای ما زندهتر و زندهتر خواهد بود.
پس از آن نوبت به مهدی قزلی میرسد؛ نویسنده حاذقی که مدتهاست درباره جلال آلاحمد تحقیق میکند.
قزلی گریزی به علت و انگیزه نوشتن کتاب «جای پای جلال» میزند و میگوید: پیشنهاد نوشتن این کتاب از دکتر فرشاد مهدیپور بود. در سال۱۳۹۰، در خبرگزاری مهر، این ایده پیشنهاد شد که جوامعی که جلال آلاحمد در آنها تجربه داشته و آثار او به آنها اختصاص دارد، به تصویر کشیده شود تا به صورت خلاصه در خبرگزاری منتشر شود. پس از جمعآوری این اطلاعات، به نظرمان رسید که این کتاب توانایی خود را دارد و فرایند تهیه و نشر آن در انتشارات سوره مهر آغاز شد.
او از جلال آلاحمد به عنوان «خیرخواهترین روشنفکران نسبت به مردم و وطن خودشان در همه دورههای زندگی» یاد میکند و میگوید: من نرفتم که خودم سفرنامه بنویسم، شاید اگر قصد سفرنامهنویسی داشتم به مقاصد دیگری سفر میکردم، اما این پروژه جای پای جلال بود، با این حال من کلاً ماجرای خوزستان رفتن جلال را کنار گذاشتم چراکه جلال دورهای به خوزستان سفر کرده که از نفت و جنگ خبری نبوده و به اعتقاد من گزارش او از خوزستان گزارش ورود برق به ایران است.