صدور انقلاب، عبارتی بود که ابتدای انقلاب زیاد از گوشه و کنار به گوش میرسید و اتفاقاً آنها که با عینک بدبینانه به انقلاب اسلامی نگاه میکردند از این عبارت برای ترساندن دولتهای منطقه سوءاستفاده میکردند. طرح ماجرا در رسانههای مغرض هم اینگونه بود که ایران قصد دارد انقلابش را از طریق حمایتهای سیاسی از گروههای برانداز در کشورهای منطقه گسترش دهد و یک امپراطوری بزرگ ایجاد کند، اما حقیقت ماجرا این بود که اساساً صدور انقلاب بیش از آنکه بار سیاسی داشته باشد، بار فرهنگی داشت. رسانههای دشمن سعی میکردند بار فرهنگی آن را سانسور و بار سیاسیاش را برجسته کنند تا ایرانهراسی از همان ابتدا با عبارت صدور انقلاب پیوند بخورد، اما این قدرت نرم انقلاب اسلامی بود که بیش از همه دشمنان انقلاب را از ابتدای شکلگیری نهضت نگران کرده بود.
انقلاب اسلامی میتوانست بیش از همه ظرفیتهای فرهنگی ملت ایران را بارور و برجسته کند و تا همین حالا هم نفوذ سیاسی انقلاب در میان ملتهای منطقه مبتنی بر همین مؤلفه شکل گرفته است. ملتی که قدرت خود را مدیون بزرگان علم، ادب و فرهنگ در یک تاریخ پرفراز و نشیب و طولانی است، بهطور عادی از نفوذ فکری و معنوی برخوردار است. از این منظر مطالبه بحق رهبر معظم انقلاب که با عنوان نهضت ترجمه از چند سال پیش شکل گرفت، ناظر بر فرصتها و ظرفیتهای فرهنگی ملت ایران برای معرفی به جهان انجام میشود. طی ۴۳ سالی که از انقلاب اسلامی میگذرد، بیش از همه قدرتهای استکباری کوشیدهاند راههای نفوذ فرهنگی ایران به بیرون مرزهای سرزمینی را کنترل کنند. رسانهها بخش قابلتوجهی از این مأموریت را برعهده داشتهاند، اما فرهنگ ایرانی که حتی مغولان وحشی را در خود استحاله کرد و به بالیدن فرای مرزهای ایران ادامه داد، آنقدر توان و عظمت درونی دارد که راه خود را مانند قطره آب روی سنگ باز و به بیرون مرزها نفوذ کند.
نهضت ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر طریقی است که بر همین حقیقت استوار است. در این مسیر آنچه با عنوان طرح گرنت برای معرفی و انتشار فرهنگ و هنر کشورها به خارج مطرح است، جنبههای مختلف اقتصادی، سیاسی و روابط بینالملل و حقوقی را دربر میگیرد. در واقع طرح گرنت ناظر بر هماهنگ کردن و همافزایی بازوهای مختلف اداری و سیاسی شکل میگیرد که قرار است راهها و روشهای معرفی فرهنگ و هنر را مدیریت کند و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی گسترش و پشتیبانی از این طرح است. در این میان باید مراقب شیطنتهایی که میتواند روند نهضت ترجمه را به انحراف بکشاند نیز بود.
از ابتدای انقلاب رشد قابل توجه هنر سینما در ایران تحت تأثیر فضای معنوی اوایل انقلاب بهگونهای بود که همه جهان طی دو دهه سینمای ایران را با سبکی خاص که ارائهدهنده معنویت، انسانیت و شاعرانگی خاص ایرانی بود، میشناختند، اما این سینمای خاص که رنگ و بوی فرهنگ ایرانی داشت و باعث فخر ایران در جهان بود به تدریج با کجفهمی مدیران فرهنگی و نفوذیهای بدخواه ملت ایران به بیراههای رفت که از دل آن جنسی از سینمای ضداجتماعی و سیاه شکل گرفت که مطابق با سیاستهای پیدا و پنهان جشنوارههای غربی توسعه پیدا میکرد و پس از مدت کمی به ضدخود تبدیل شد. البته نهضت ترجمه با هوشیاری مدیران هنوز به این آسیب گرفتار نشده و دشمن نیز هنوز به این وادی ورودی جدی نداشته است. با این حال باید در نظر داشت که رشد و پیشرفت بازوهایی که میتواند از ترجمه دقیق و درست آثار ایرانی حمایت کند، مشروط بر رعایت افکار و اندیشههایی است که به شکلی همهجانبه و دقیق فضای حول این مسئله را رصد کند و بهطور ممتد مورد ارزیابی قرار دهد. ایران فرهنگی را نمیتوان در داخل مرزها حبس کرد و قطعاً رابطه فرهنگی ایرانیان با ملتهای دیگر روندی است که به مدد خدا و با توسعه ارتباطات و تیزهوشی و همت مدیران در آیندهای نزدیک به یک موج بزرگ تبدیل خواهد شد.