مستند خاله سکینه محتوای جنجالی و خاصی دارد. چطور شد تصمیم به ساخت این اثر گرفتید؟
حدود دو سال پیش مدتی با یک مجموعهای حول محور مباحث جمعیتی همکاری میکردم. چون در این حوزه فعالیت و دغدغهای نداشتم، به واسطه پروژهای که برای هفته جمعیت در سال بعد (سال ۱۴۰۰) داشتند، من هم پیگیر موضوع جمعیت شدم. علت هم این بود که قبل از ورود به هر مبحثی مدتی روی آن پژوهش و بررسی انجام میدهم. پس از بررسی و کار کردن روی مسئله تازه متوجه شدم چقدر موضوع مهم و حیاتی است و متأسفانه برای جبران مافات تقریباً فرصت را از دست دادهایم و مثل مسائل استراتژیک دیگر در این مورد هم خیلی دیر از خواب بیدار شدهایم! بعد از بررسیهای ابتدایی دیدم مسئله خیلی بحرانی است و باید در این باره یکسری کارهای جدی صورت بگیرد، بنابراین سعی کردم مسئلهها، زیرمسئلهها و شاخصهای مهم آن را استخراج کنم، بعد از آن با حدود هفت یا هشت مسئله روبهرو شدم.
این مسائل چه چیزهایی بودند؟
یکی از آنها موضوع تعارضات اجتماعی بود که در اذهان زنان و دختران جوان ما ایجاد شده بود.
به واسطه همان تبلیغات وسیعی که در دهههای ۶۰ و ۷۰ شکل گرفت؟
بله. در بحث تبلیغات «فرزند کمتر، زندگی بهتر» ظاهراً فقط یک شعار ساده بود ولی شما که رسانه را میفهمید و همه کسانی که در زمینه علوم ارتباطات مطالعه کردهاند، میدانند که این شعار ساده در کنار موضوعاتی مثل مشکلآفرینی دهه شصتیها و انفجار جمعیت و این گونه کلیدواژههایی که ابداع شدند، همهشان برای ایجاد مسئلههای ذهنی در مورد فرزندآوری و سبک زندگی در اذهان زنان و مردان جامعه کاشته شده بود که همین شعارها آسیبهایی را در جامعه به بار آورد. این حرفها نگاهها به خانواده، فرزندآوری و حتی ازدواج را دچار دگرگونی کرد.
در واقع یک نبرد شناختی بود که مسئولان ما بدون آگاهی در فضای آن فعالانه ایفای نقش کردند!
بله دقیقاً، یک جنگ شناختی اتفاق افتاد و باعث شد جامعه الان با یک معادله چندمجهولی روبهرو شود و ما یک فرصت مهم را از دست دادهایم که امکان ندارد بتوانیم آن را به سادگی برگردانیم! قطعاً این مسئله با همایش و گردهمایی و لفاظیهای مرسوم برخی مدیران در این مورد یا بردن چند طرح و لایحه به مجلس و دولت که مثلاً وام ازدواج فلان مقدار شود یا مسکنهای موقتی و کماثر از این دست، درست نمیشود و نیازمند یک عزم جدی و همهجانبه از سوی تمامی ارکان کشور است که ابداً این زعم دیده نمیشود.
این همان نکتهای است که رهبر معظم انقلاب چندین سال است در مورد آن هشدار میدهند و از مسئولان میخواهند زمینه تغییر این انگارههای غلط القاشده به جامعه را فراهم کنند.
بله ایشان تنها کسی هستند که در بین مسئولان متوجه عمق فاجعه شدهاند و مدام در مورد فرصت اندکی که تا بسته شدن پنجره جمعیتی باقی مانده است هشدار میدهند و حدوداً در طول یک دهه اخیر بیش از ۵۰ بار در سخنرانیهای مختلف نسبت به «مسئله جمعیت و فرزندآوری» تذکر دادهاند. دقیقاً به همین علت ایشان در اردیبهشت سال ۹۳ با توجه به اهمیت مقوله جمعیت در اقتدار ملی و با توجه به جوانی جمعیت کنونی، سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ فرمودهاند.
اگر موافقید به بحث مستند خاله سکینه برگردیم، در مورد کیفیت احصای مسائل مختلف و رسیدن به سوژه مستند صحبت میکردیم.
ما به یکسری خروجی رسیدیم که یکی از آنها این بود که بخش قابل توجهی از این مسئله به عهده حوزه علوم پزشکی کشورمان بود که باعث شد یک تفکری هم در جامعه و هم در بین پزشکان و متخصصان زنان و خانواده، ماماها و پرستاران تئوریزه شود. متأسفانه هنوز هم چنین مسئلهای در بخشهای زیادی در این حوزه ادامه دارد که به دلیل تغییر رویکرد مسئولان از شکل بخشنامهای خارج شده، اما متأسفانه همچنان رگههای قابل مشاهده زیادی از آن تفکر در بین بدنه علوم پزشکی ما حاکم است و وجود دارد. در کنار اینها بحث اضطرابی که در مورد بارداری و مشکلات حین و بعد از آن وجود دارد، ما را هر چه بیشتر در ساختن مستندی در این عرصه مصممتر و محکمتر میکرد، بنابراین ما تمرکزمان را روی تغییر یا اصلاح این باورها گذاشتیم و در کنار آن میخواستیم روی مسئله سنتها هم کار کنیم؛ موضوعاتی مثل نقش قابلهها در تولد سالم نوزادان و مادران باردار در گذشتههای دور و نزدیک کشورمان. به همین علت ما به دنبال مصاحبه با چند قابله پرسابقه رفتیم که یکی از آنها همین خاله سکینه (سکینه تکمان) بود که محور مستند ما قرار گرفت و توانستیم آن را تولید و اکران کنیم.
با توجه به گزینههای متعددی که برای ساخت این مستند داشتید، چطور شد «خاله سکینه» را انتخاب کردید؟
در واقع ما ناظر به تبیین واقعیتها با رویکرد تغییر باورها وارد مراحل ساخت مستند خاله سکینه شدهایم. میخواستیم این حرفها و واقعیات از زبان کسی گفته شود که به دلیل تجارب و تواناییهایش باورپذیر و مقبول باشد، برای همین در بین قابلههایی که با آنها صحبت کردیم، خاله سکینه را انتخاب کردیم، البته این را هم بگویم این حرفهای خاله سکینه را اگر هر کس دیگری میزد، قطعاً از او شکایت میکردند و چه بسا او را زندان هم میبردند!
شخصیت و کاراکتر خاله سکینه و کارهایی که انجام داده است به معنای واقعی کلمه یک نمونه تحقیقاتی و پژوهشی است. اگر چه شما به انجام تحقیقات برای سوژهیابی اشاراتی داشتید، ولی بفرمایید خاله سکینه چطور به شما معرفی شد؟
ما با چندین نفر از قابلهها صحبت کردیم، در بین این افراد و بعد از برخوردی که با آنها داشتیم، دیدیم که خاله سکینه دقیقاً همه شاخصههای لازم و مورد نظر ما را به عنوان یک سوژه جذاب دارد که باید دیده شود.
منظورتان این است که عصاره تجارب قابلگی و همه آن شاخصههای جذابی را که یک سوژه مستند باید داشته باشد، در شخصیت خاله سکینه پیدا کردید؟
خود تجربیات و اتفاقات و کارهایی که ایشان انجام دادهاند یک بحث است، اما من بیشتر جذب تیپ شخصیتی ایشان شدم و به همین علت معتقدم اگر قابله را بخواهیم تبیین و تعریف کنیم، دقیقاً میشود همین خاله سکینه، در واقع معنای تام و تمام شخصیت و افعال و اقداماتی که یک نفر قابله باید آنها را داشته باشد و اگر قرار باشد اسمی روی آن بگذاریم، باید بگویم که همه آنها میشوند خاله سکینه، خاله سکینه مصداق متعین و عینی همان قابلهای است که ما از کودکی تا به حال در موردشان شنیدهایم، همینقدر دقیق و مجسم. این شخص با اینکه سواد علمی و آکادمیک ندارد، اما به تمام نکات فنی و علمی این کار و ظرایف و دقایق آن مسلط و مشرف است و به شکل عجیب و کاملی همه آنها را رعایت میکند. این نکتهای است که اولاً خاله سکینه را خاص میکند و ثانیاً از سوی مسئولان متخصص و مرتبط وزارت بهداشت مورد تصدیق قرار گرفته است. خاله سکینه مجموعهای از جسارت، خلاقیت، خلق و خوی قابلگی، مراعات موارد شرعی و دینی، رفتار و برخورد مناسب با زنان باردار و دارای یک کاریزمای شخصیتی است که او را برای هر مستندسازی تبدیل به یک سوژه ناب برای تولید محتوا میکند. او در کارش یک حکیم است.
با توجه به پیشرفتهایی که در مباحث علم پزشکی ایجاد شده معمولاً نسبت به موضوع قابله و فعالیت آنها ممکن است یک جبههگیری وجود داشته باشد، ضمن اینکه الان دیگر ماماها جای قابلهها را گرفتهاند، از طرفی با توجه به فضای غالب ذهنی جامعه امروز این احتمال را نمیدادید که مستند با واکنشها و حواشی روبهرو شود یا اینکه به دلیل ذهنیت جامعه مستند دیده نشود؟
اتفاقاً دو موردی که من خودم به آنها رسیدم؛ یکی اینکه بنای ما در مستند خاله سکینه این نبوده که بحث قابلگی را ترویج و تبلیغ کنیم تا مجدداً رونق پیدا کند، هر چند فعالان حوزه طب سنتی و ایرانی با انتشار برشهایی از مستند استفاده تبلیغی زیادی برای خودشان کردند! شاید جالب باشد که بدانید دو روز بعد از اکران مستند حدود ۴۵۰ کانال مختلف به آن پرداخته بودند. اصل موضوع ما این نبود که بگوییم ماماها باید کنار بروند و مجدداً آنها به میدان بیایند. ما فقط دغدغهمان این بود که وجاهت از بین برده شده قابلهها و قابلگی را که طی سالیان زیادی و تحت تأثیر تفکرات غربی و نگاه سازمان بهداشت جهانی توسط مجموعه علوم پزشکی در دولتهای مختلف انجام شده بود، برگردانیم. نکته بسیار مهم دیگری که در تولید این مستند برایمان نقش محوری داشت، تمرکز روی از بین بردن ترس از بارداری و مادر شدن و به طور کلی شکستن تابوی ایجادشده در بحث فرزندآوری بود، چون تبلیغات انجامشده در این عرصه بسیار سهمگین و گسترده بود.
آیا در این زمینه بازخوردی هم داشتید؟
پس از اکران مستند افراد متعددی در صفحات مجازی مستند و دیگر دوستان اعلام کرده بودند بعد از دیدن این مستند ترسشان از بارداری و بچهدار شدن از بین رفته و تصمیم گرفتهاند بچهدار شوند. در مورد دیگری که خیلی جالبتر هم بود، پس از نمایش مستند یکی از متخصصان مامایی با ذوق و شوق فراوان و زائدالوصفی از ما میخواست خاله سکینه را به آنها معرفی کنیم تا او را دعوت کنند، بیاید ضمن انتقال تجاربش به دانشجوها و ماماها، دانستهها و تجربیاتش را مکتوب و مستند کنند! یک مورد عجیب دیگر در این رابطه اقبال جامعه مامایی از این مستند بود که برای خود من عجیب و غافلگیرکننده بود.
آیا گمان میکنید به هدف اصلی و نهایی خود برای ساخت این مستند دست پیدا کردهاید؟
من فکر میکنم مستند در حال انجام کار و وظایفش است و امیدوارم موفقتر از گذشته عمل کند و بتواند در تغییر ذهنیت جامعه و متخصصان کمککننده باشد. یکی از بچههای علوم پزشکی خراسانشمالی با من تماس گرفت و گفت میخواهند یک جشنواره ملی هنر در مامایی برگزار کنند و خوب است که مستند شما هم در آن شرکت کند. بعد از مدتی با من تماس گرفتند و گفتند مستند شما برنده جایزه ویژه این جشنواره شده است. من جایزهام را در حضور معاون مامایی وزارت بهداشت دریافت کردم. نکته جالب این بود که قبل از اهدای جوایز یکی از مسئولان جشنواره هنر در مامایی گفت آثار متقاضی حضور در جشنواره یک بار از نظر علمی و یک بار از نظر فرمی و هنری مورد بررسی کارشناسان قرار میگیرند و آثاری که از این دو فیلتر عبور کنند، در بخش رقابتی جشنواره شرکت داده میشوند و جالب اینجا بود که مستند خاله سکینه از این فیلترها عبور و جایزه ویژه آن را هم کسب کرد.
مستند خاله سکینه قرار بود از شبکه افق هم پخش شود، اما نهایتاً هر بار به تأخیر افتاد، مشکلی در این زمینه وجود داشت؟
واقعیت این است که دوستان یک ملاحظاتی داشتند و میخواستند من بخشهایی از مستند را که به زعم آنها ضدوزارت بهداشت و سیاستهایش بود، حذف کنم ولی حاضر به انجام آن نشدم. نهایتاً بعد از اینکه وزارت بهداشت به مستند جایزه داد تازه آنها برای پخش مستند مجدداً به من زنگ زدند و نهایتاً با این شرایط از شبکه افق پخش شد.
تولید مستند خاله سکینه با در نظر گرفتن کارهای تحقیقاتی و پژوهشی آن چقدر زمان برد؟
تمام کارهای تحقیقات و ساخت مستند چیزی حدود سه ماه به طول انجامید. تقریباً شروع کارمان از اواخر سال ۹۹ بود و حدود تیرماه سال ۱۴۰۰ مستند آماده نمایش شد.