هر چند موضوع دستيابي به دانش و فناوري هستهاي در كشور به يك مطالبه ملي تبديل شده و راه طي شده تاكنون، راهي بازگشتناپذير است، لكن به سؤالاتي كه در فضاي عمومي جامعه و به ويژه در محيطهاي علمي و دانشگاهي در خصوص فعاليتهاي هستهاي مطرح ميشود، بايد پاسخ مستدل و منطقي داده شود. اين نوشتار كوتاه در پي آن نيست كه مشخص نمايد ماهيت طرحكنندگان اين سؤالات و اهداف آنان چيست، به هر حال بايد به سؤالاتي كه در خصوص موضوعات مهم كشور از ناحيه هركس و با هر نيتي در فضاي عمومي و رسانهها انتشار مييابد، پاسخي معقول و باورپذير داد.
طي سالهاي گذشته و به ويژه در ماههاي اخير كه مباحث هستهاي به دليل مذاكرات ايران با گروه 1+5 در فضاي عمومي كشور داغتر شده، سؤالات و ابهاماتي در قالب تحليل به صورت زير در جامعه و عمدتاً در محيطهاي دانشگاه انتشار يافته است:
- آيا ايران با توجه به در اختيار داشتن منابع بسيار زياد و غني نفت و گاز، به انرژي هستهاي نياز دارد؟
- انرژي هستهاي خوب است، اما آيا به هزينههايش با توجه به فشارها و تحريمها ميارزد؟
- پافشاري بر موضوع هستهاي، حمله نظامي امريكا را در پي دارد. آيا هزينههاي حمله امريكا به ايران، بسيار سنگينتر و بيشر از سود دستاوردهاي هستهاي نخواهد بود؟
براي پاسخ به سؤالات و ابهامات مذكور و موارد مشابه، بايد نگاهي علمي، واقعبينانه و منصفانه داشت. براي رسيدن به پاسخهاي دقيق و باورپذير براي سؤالات مورد نظر، مبتني بر نگاه علمي و منصفانه، بايد ابتدا به اين سؤالات پاسخ داد:
1- دانش و فناوري هستهاي چيست و جايگاه آن در توسعه علمي يك كشور كجاست؟
2- انرژي هستهاي و تمامي فرآوردهها از فرآيند چرخه سوخت، داراي چه نوع كاربردهايي در حوزههاي مربوط به زندگي مردم است؟ به عبارت ديگر، موارد مصرف و استفاده از انرژي هستهاي در توليد برق، در صنعت،در پزشكي، در دامپزشكي، در كشاورزي و تأمين امنيت غذايي و... چگونه است؟
3- به چه دليل كشورهاي غربي، با دستيابي ايران به چرخه سوخت مخالفت ميكنند؟
4- به چه دليل چند كشور با سابقه استعماري، تلاش ميكنند تا انحصار دانش و فناوري هستهاي براي آنان حفظ شود و از تكثير اين دانش و فناوري در جهان جلوگيري ميكنند؟
اگر به سؤالات چهارگانه اخير، جواب منطقي و صحيح داده شود، آن گاه مشخص ميشود كه تلاش و هزينه كردن براي رسيدن به دانش و فناوري هستهاي و ايستادگي در برابر فشارها و تحريمها،قابل دفاع است يا خير؟ كساني كه برخورداري ايران از ذخاير نفت و گاز را براي رفع نيازهاي كشور كافي دانسته و بر اين اعتقادند كه ايران نيازي به انرژي هستهاي و چرخه سوخت ندارد، از انرژي هستهاي و موارد كاربرد آن در حوزههاي گوناگون بياطلاع هستند. آنان تصور ميكنند اولاً انرژي هستهاي فقط براي توليد برق است و ثانياً ميپندارند ايران تا ابد و آخر دنيا از اين ذخاير برخوردار بوده و نفت و گاز ايران پايانناپذير است!