واقعیت این است که هیچ کادری دوست ندارد تیمش ببازد. اما برای کسب موفقیت باید به بررسی دلایل شکستها و ناکامی بپردازیم. باید ببینیم چرا از ۱۰ کشتی که برابر روسها و امریکاییها داشتیم همه را جز یکی (برد عموزاد مقابل حریف امریکایی) باختیم؟ این یک ضعف بزرگ است.
بله، ما نایب قهرمان شدیم، اما دو طلای سال گذشته به یک طلا کاهش یافت. تنها چهار سهمیه کسب کردیم و در برخی مبارزات کشتی گیران ایران در ثانیههای پایانی برد را با باخت عوض کردند که از جمله آنها میتوان به گلیج و رحمان عموزاد اشاره کرد. گلیج را هیچ وقت تا این اندازه در میدان ناآماده ندیده بودیم. این بهترین زمان براین نتیجهگیری او بود، اما تیم ایران در بحث فنی خوب عمل نکرد. کشتی گیران شتاب زده بودند و تمرکز خوبی نداشتند. تیم عجول بود و بچهها آنطور که باید در بحث فنی تمرکز نداشتند.
تیم کشتی آزاد ایران یک تیم مدعی است. یعنی نمیتوانیم بگوییم در این وزن ضعیف هستیم. یونس امامی مدعی طلاست. امامی و رضا اطری جزو کشتی گیران مدالدار هستند با سالها تجربه. امیرمحمد یزدانی عالی بود و استحقاق رفتن روی سکو را داشت. بیتجربه تیم ما والیزاده بود که نشان داد ظرفیت خوبی دارد و برای قهرمان شدن کشتیهای خوبی میگیرد. والیزاده نه فقط جسارت خوبی دارد که در فنون هم خوش فکر است و آینده خوبی در انتظار اوست. یعنی ما بضاعت کسب موفقیت را داریم، اما وقتی در رسیدن به آن ناکام میمانیم باید بنشینیم و بررسی کنیم که چرا چنین اتفاقاتی رخ میدهد.
باید دقیق شویم مسابقات را از زوایای مختلف بررسی کنیم. ببینیم چرا حسن یزدانی که به حیثیت کشتی آزاد ایران تبدیل شده به تیلور میبازد. یزدانی کشتیگیری است که رکورد تختی خدا بیامرز را هم شکسته و ۹ سال است که دارد مدال میگیرد. به همین دلیل هم هست که همه انتظار دارند او یک دستی همه را ببرد. توقعی که به ضرر او تمام شده و به لحاظ روحی این کشتیگیر را تحت تأثیر قرار داده است. یزدانی خیلی تلاش میکند و سال به سال این تلاش بیشتر هم میشود، اما او به شدت از سوی حریفان آنالیز میشود به هین دلیل قطعاً برای کسب موفقیت باید حرکت اضافه کند. حسن یزدانی یک کشتی گیر زیرکتف کار بود که کنار آن، زیرهای هم چپ و هم راست سر به بیرون هم میگرفت. اما در این رقابتها دیدیم که هم زیرکتف و هم زیرگیری او ضعیف شده است.
این درحالی بود که گفته شده بود مربی روس آوردهاند برای کار کردن روی سر و گردن، اما آنچه که ما دیدیم این بود که حسن یزدانی در مصاف با تیلور دو بار سر و گردن حریف دستش آمد، اما هیچ کاری نتوانست بکند و پوئنی از این فرصت پیش آمده کسب نکرد. این برمیگردد به اردوها و زمانی که گذاشته شده است. ما براساس آنچه که گفتند و دیدهایم صحبت میکنیم. یعنی حتی اگر برنامه تمرینی هم در این راستا در اردوها برگزار شد آن کیفیت لازم را نداشته که نکته مثبتی را شاهد نبودیم. برای نمونه در همین بحث سر و گردن اگر براساس گفتهها و ادعاهای مطرح شده کاری در این زمینه انجام شده باید نتیجهای در پی داشته باشد. یعنی باید نقاط ضعف برطرف و نقاط قوت تیم و نفرات آن تقویت شود. اما آیا اینطور بود؟
البته دیدیم که نخودی سر و گردن میگیرد، اما او از جوانی چنین ظرفیتی را داشت که خب خیلی بهتر شده بود، اما او باید زیرهای استارتی را هم اضافه کند. یونس امامی هم همینطور. در واقع کشتی گیران ما باید برای کسب موفقیت سال به سال تکنیکهای جدیدی را اضافه کنند تا بتوانند به خوبی از عهده حریفانی که آنها را آنالیز میکنند برآیند. کشتی ما ظرفیت خوب و زیادی دارد و اینطور نیست که بگوییم بضاعت ما همین است. اما واقعیت این است که اگر ایرادها را نپذیرفته و درصدد جبران برنیاییم، در المپیک به مشکل میخوریم. چون در قهرمانی جهان بلگراد به وضوح دیدیم که نسبت به دو سال قبل عقبگرد داشتیم.
فدراسیون کشتی باید قبل از هرچیزی تک تک مسابقات و دلایل ناکامی کشتیگیران و حتی موفقیتهای آنها را بررسی کرده و برنامهای برای حل و فصل مشکلات فنی بریزد تا در المپیک با مشکلاتی این چنینی که در بلگراد یقه تیم را گرفت مواجه نشویم.