جوان آنلاین: برای نسلی که دنیایش گوشی همراه و تبلت و لپ تاپ و فضای مجازی شده است حتماً قابل درک نیست اگر بگوییم روزگاری نه چندان دور مردم با صدای ضرب شیرخدا که از رادیو پخش میشد از خواب بیدار میشدند. آنها که سحرخیزتر بودند با نوای گرم او میل میگرفتند و شنا میرفتند و...، خلاصه عالمی بود برای خودش، عالمی تکرار نشدنی، عالمی که نسل امروز هرگز نمیتواند لذت آن را درک کند، لذت ورزش زورخانهای صبحگاه و صبحانه دور هم خانواده.
نسل امروز حتماً درکی از زورخانه ندارد. جایی که عصرها و شامگاهها محلی بود برای جمع شدن عدهای مرد که با میل و کباده و سنگ قدرتنمایی میکردند و با چرخ زدن هنرنمایی و بعد مینشستند تا گرهای از کار خلق خدا باز کنند. تا گلریزانی بگیرند برای باز کردن گره آنکه به چه کنم چه کنم افتاده یا آنکه به جبر روزگار پشت میلهها رفته. اینگونه بود که زورخانه و مرشد برای خودشان حرمتی داشتند و جایی قابل احترام با آدمهایی محترم و قابل اتکای یک محل.
نسل امروز قطعاً درکی از این همه زیبایی ندارد، چون دیگر زورخانهای وجود ندارد. اگر هم با ضرب و زور و تلاشهای برخی آدمهای دلسوز چیزی باقی مانده باشد نگاه به آن صرفاً نگاهی سرگرم مآبانه است، نه نگاه به یک فرهنگ اصیل و راه و رسم زندگی و جوانمردی. به همین راحتی همه چیز به فراموشی سپرده شد، همه چیز فدای ماشین و تکنولوژی شد تا امروز حسرت آن روزگاران را بخوریم.