کد خبر: 1186484
تاریخ انتشار: ۳۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۵:۲۰
دکتر میلاد محقق، پژوهشگر و استاد دانشگاه:
خانواده و آموزش‌و‌پرورش، دو نهاد مهم و اثربخش در هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند که اگر سرمایه‌گذاری‌های درست و سازنده‌ای روی آن‌ها انجام شود، می‌توانند نقش ارزنده‌ای در بهبود مهندسی رفتار‌های فردی و اجتماعی افراد و اقشار جامعه داشته باشند.

نهاد آموزش‌و‌پرورش در تعامل صحیح و مستمر با خانواده‌ها می‌تواند به تنهایی پاسخگوی مشکلات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور باشد، اما چگونه؟!
وقتی فرزندان میهن‌مان از هفت سالگی وارد مدرسه می‌شوند و تحت تعلیم‌و‌تربیت نظام آموزش‌و‌پرورش قرار می‌گیرند، بخش قابل توجهی از مهندسی پندار، گفتار و کردار دانش‌آموزان که چارچوب‌های رفتاری آن‌ها را تشکیل می‌دهد، از سوی مدیران و معلمان مدارس شکل می‌گیرد.
در اینجا ممکن است این موضوع مطرح شود که مقدار زمانی که دانش‌آموزان با مدارس سروکار دارند، به اندازه‌ای نیست که بتوان همه مسئولیت‌ها را بر عهده آموزش‌و‌پرورش دانست. در پاسخ باید گفت اگر سازو‌کار‌های آموزشی وپرورشی مدارس کشور آنچنان کارآمد باشد که می‌باید، قادر خواهد بود حتی زمان‌هایی که دانش‌آموزان در بیرون از مدرسه هستند، جو تعلیمی و تربیتی آنان را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.
حال این پرسش مطرح می‌شود که سازوکار‌های مورد اشاره باید چگونه تعیین و تبیین شوند؟
پاسخ به این پرسش بسیار واضح و روشن است، زیرا اصلی‌ترین وظیفه آموزش‌و‌پرورش ساختن شخصیت فرزندان این مرز و بوم است و تشکیلاتی که با این وظیفه سنگین و مهم روبه‌رو می‌شود، باید خود دارای شخصیت سنگین و وزینی باشد تا بتواند شخصیت‌های بزرگی را تحویل جامعه دهد و خود نیز از فضایی که به وجود می‌آورد، برخوردار و بهره‌مند شود.
تعیین و تبیین چگونگی برخورداری و بهره‌مندی از شخصیت‌های مهم و برجسته در جامعه را که حاصل تلاش‌های آموزش‌و‌پرورش کشور باشد، می‌توان از اینجا آغاز کرد که اساساً چه رویکرد شخصیتی را می‌توان برای افراد و اقشار جامعه در نظر گرفت تا متناسب با تعاریفی باشد که کشورمان به آن اهمیت می‌دهد.
همانگونه که در ابتدا به آن اشاره داشتم، خانه و مدرسه در شکل‌گیری شخصیت فرزندان میهن نقشی بسزا دارد و به همین دلیل باید قدرت و توان مهندسی رفتاری پدران و مادران و همچنین مدیران و معلمان را تا حداکثر ممکن افزایش دهیم.
مهم‌تر از این موضوع، همکاری و هماهنگی بین دو نهاد خانواده و مدرسه است چراکه اگر این همکاری و هماهنگی صورت نگیرد، آنان نمی‌توانند از وضعیت دانش‌آموزان به خوبی آگاه شوند و برای رفع چالش‌های آنها، به طراحی و اجرای برنامه‌های مفید و مؤثر بپردازند، به همین منظور و برای ایجاد و برقراری هماهنگی و همکاری مابین خانه و مدرسه، نهاد مشترکی به نام انجمن اولیا و مربیان شکل گرفت.
این نهاد در سال۱۳۲۶ هجری شمسی با نام «انجمن خانه و مدرسه» تأسیس شد و در مهرماه۱۳۴۶ به «انجمن ملی اولیا و مربیان» تغییر نام داد و اکنون نیز با نام «انجمن اولیا و مربیان» در حال فعالیت است.
تأسیس این نهاد با الگوبرداری از نظام آموزش‌و‌پرورش فرانسه صورت گرفت، زیرا این کشور تجارب خوبی در این زمینه داشت و توانسته بود با ایجاد التزام برای پدران و مادران دانش‌آموزان، همکاری و هماهنگی خوبی را بین خانه و مدرسه، ایجاد و برقرار کند.
اما آیا این نهاد در کشور ما توانسته است تجارب خوبی به دست آورد؟ به نظر من و بر اساس مطالعات انجام‌شده در این زمینه، فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب بسیار زیاد است و انتظار این بود نهاد مذکور بتواند بسیاری از مشکلات موجود بر سر راه فعالیت‌های آموزشی و پرورشی مدارس و همچنین بحران‌های خانوادگی را حل کند که اینچنین نیست.
حال باید دید علت ناکارآمدی این نهاد در شناسایی و رفع مشکلات خانه و مدرسه در ایران چه بوده است؟
تفاوت‌ها و مغایرت‌های فرهنگی بین خانواده‌ها را می‌توان یکی از موضوعات مهم در این بحث دانست و مهم‌تر از آن، میزان توانمندی‌های مدیریتی در اینگونه تشکل‌ها نیز بی‌تأثیر نیست، زیرا این نوع تفاوت‌ها و مغایرت‌ها باعث می‌شود هنجار‌ها و ناهنجار‌ها باهم یکسان نباشد و در نوع روابط آن‌ها از نظر کمی و کیفی تأثیرات عمیقی داشته باشد و توان مدیریتی نیز بستگی به میزان شناخت اینگونه موارد دارد.
از سوی دیگر می‌توان به وجود ضعف در حاکمیت تفکر اجتماعی در مقابل حاکمیت تفکر فردی اشاره کرد که ریشه مشکلات ما در فعالیت‌های گروهی است و درک این موضوع که همیشه اولویت را باید برای سود جمعی و گروهی قائل شویم، رمز موفقیت خواهد بود.
پدر و مادر‌ها و همچنین مدیران و معلمان باید به این باور برسند که ایجاد و برقراری نظام توانبخشی برنامه‌های آموزشی و پرورشی خانه و مدرسه به سود جامعه است و همه می‌توانند از آن بهره‌برداری کنند و به همین خاطر وقتی قرار است همه از سود بهره‌مند شوند، باید در پرداخت هزینه نیز آمادگی‌های لازم را داشته باشند.
در واقع زندگی ما انسان‌ها مانند امور کشاورزی است که باید قبل از مرحله برداشت، به مراحل کاشت و داشت نیز باور داشته باشیم و قبل از مرحله کاشت و داشت، انتظار ورود به مرحله برداشت را نداشته باشیم.
اگر باور داشته باشیم محصولات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باید پس از تلاش و کوشش گروهی در دو مرحله کاشت و داشت به دست آید، پس همه باید در میدان باشند تا محصولات مرغوب‌تری برداشت شود و با یقین می‌توان گفت که مهم‌ترین اقدامات در مراحل کاشت و داشت، به نظام آموزش‌و‌پرورش مربوط می‌شود.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که در زمان تشکیل این انجمن‌ها و اعلام نامزدی اولیا و مربیان برای برگزاری انتخابات، اولویت‌ها برجسته‌سازی نمی‌شود تا همه به میزان کارایی و اثرگذاری این نهاد پی ببرند.
اگر در انتخابات انجمن اولیا و مربیان مدارس کشور به این موضوع اهمیت داده شود که قرار است مسئولیت انجمن، به کسانی سپرده شود که بتوانند سه اصل حمایت، هدایت و نظارت را در سرنوشت آموزشی و پرورشی فرزندان‌شان با سازوکار‌های کارآمد به انجام برسانند و آنگاه معیار‌ها و شاخصه‌های درست و منطقی را برای گزینش و انتخاب آینده بهتر، تعیین و تبیین کنند، ما شاهد بهترین وضعیت‌ها در مراکز آموزشی در مقاطع مختلف تحصیلی خواهیم بود.
متأسفانه اینگونه و به اشتباه در جامعه جا افتاده است که پدر و مادر‌هایی می‌توانند با انجمن اولیا و مربیان همکاری بیشتری داشته باشند که بیکار هستند و وقت بیشتری برای پرداختن به امورات مدرسه دارند و این در حالی است که پدر و مادر‌های داناتر و تواناتر باید به این واقعیت باور داشته باشند که اگر خواستار تعلیم‌و‌تربیت کارآمدتر در مدارس هستند، باید بخشی از وقت خود را برای همکاری با مدارس اختصاص دهند چراکه اگر این باور علمی و عملی وجود نداشته باشد، هرگز نخواهیم توانست به بهبود شرایط و وضعیت آموزش‌و‌پرورش کشور امیدوار باشیم.
ارتباط دو نهاد خانواده و آموزش‌و‌پرورش از طریق توانبخشی هر چه بیشتر انجمن اولیا و مربیان می‌تواند نقش مؤثری در افزایش اثربخشی تعلیم‌و‌تربیت مدارس داشته باشد و باعث کاهش ضعف‌ها و افزایش نقاط قوت اولیای خانواده و مربیان مدرسه در مسیر شخصیت‌سازی فرزندان و دانش‌آموزان شود.
اگر دانش‌آموزان، ناظر و شاهد همکاری و هماهنگی اثربخش بین والدین خود و معلمان مدارس‌شان شوند، روحیه همکاری و هماهنگی در آن‌ها نیز تقویت خواهد شد و به این ترتیب، کمترین مشکلی باقی خواهد ماند.
در اینجاست که می‌توان گفتمان‌سازی، جریان‌سازی، هدفمندسازی و نظام‌مندسازی را بر محور سبک زندگی درست و شرافتمندانه به انجام رساند و جامعه را متأثر از این جریان ساخت تا نظام‌های مدیریتی و بهره‌برداری آموزش‌و‌پرورش کشور، بیش از پیش به کارآمدی برسد.
نقش رسانه‌ها را نیز در میزان موفقیت انجمن اولیا و مربیان کشور نباید نادیده گرفت، زیرا در بسیاری از موارد درمی‌یابیم، بخش زیادی از جامعه به اهمیت این نهاد واقف نیستند و دلیل آن نیز نپرداختن رسانه‌ها به این موضوع است.
آگاهی‌بخشی گسترده درباره نقش و جایگاه مهم انجمن اولیا و مربیان از سوی رسانه‌های دیداری، شنیداری، نوشتاری و فضای مجازی می‌تواند همکاری‌های بیشتری را بین خانه ومدرسه ایجاد و برقرار کند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار