شهید مرتضی مطهری در کتاب نظام حقوقی زن در اسلام درباره مسئله اجازه پدر در ازدواج دختران اینگونه توضیح میدهد:
مسئلهای که از نظر ولایت پدران بر دختران مطرح است این است که آیا در عقد دوشیزگان-که برای اولین بار شوهر میکنند- اجازه پدر نیز شرط است یا نه؟
از نظر اسلام چند چیز مسلم است:
پسر و دختر هر دو از نظر اقتصادی استقلال دارند. هر یک از دختر و پسر اگر بالغ و عاقل باشند و بهعلاوه رشید باشند، یعنی از نظر اجتماعی آن اندازه رشد فکری داشته باشند که بتوانند شخصاً مال خود را حفظ و نگهداری کنند، ثروت آنها را باید در اختیار خودشان قرار داد. پدر یا مادر یا شوهر یا برادر یا کس دیگر حق نظارت و دخالت ندارد.
مطلب مسلّم دیگر مربوط به امر ازدواج است. پسران اگر به سن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند، خود اختیاردار خود هستند و کسی حق دخالت ندارد، اما دختران: دختر اگر یک بار شوهر کرده است و اکنون بیوه است، قطعاً از لحاظ اینکه کسی حق دخالت در کار او ندارد، مانند پسر است و اگر دوشیزه است و اولین بار است که میخواهد با مردی پیمان زناشویی ببندد، چطور؟
در اینکه پدر اختیاردار مطلق او نیست و نمیتواند بدون میل و رضای او، او را به هرکس که دلش میخواهد شوهر بدهد، حرفی نیست. چنانکه دیدیم پیغمبر اکرم (ص) صریحاً در جواب دختری که پدرش بدون اطلاع و نظر او، او را شوهر داده بود، فرمود: اگر مایل نیستی میتوانی با دیگری ازدواج کنی. اختلافی که میان فقها هست در این جهت است که آیا دوشیزگان حق ندارند بدون آنکه موافقت پدران را جلب کنند ازدواج کنند یا موافقت پدران به هیچ وجه شرط صحت ازدواج آنها نیست؟
البته یک مطلب دیگر نیز مسلم و قطعی است که اگر پدران بدون جهت از موافقت با ازدواج دختران خود امتناع کنند، حق آنها ساقط میشود و دختران در این صورت- به اتفاق همه فقهای اسلام- در انتخاب شوهر آزادی مطلق دارند.
راجع به اینکه آیا موافقت پدر شرط است یا نه، چنانکه گفتیم میان فقها اختلاف است و شاید اکثریت فقها خصوصاً فقهای متأخر موافقت پدر را شرط نمیدانند ولی عدهای هم آن را شرط میدانند. قانون مدنی ما از دسته دوم- که فتوای آنها مطابق احتیاط است- پیروی کرده است. چون مطلب یک مسئله مسلم اسلامی نیست، از نظر اسلامی درباره آن بحث نمیکنیم ولی از نظر اجتماعی لازم میدانم در این باره بحث کنم. به علاوه، نظر شخصی خودم این است که قانون مدنی از این جهت راه صوابی رفته است.