کد خبر: 1173720
تاریخ انتشار: ۰۴ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۰
 
کانال تلگرامی «آیت‌الله سیدمحمد ضیاء‌آبادی (ره)» بخشی از بیانات این عالم فرزانه اخلاق را به اشتراک گذاشت. مرحوم ضیاء‌آبادی فرموده‌اند: مطلب مهم این است که امام حسین (ع) همه قصدش این بود که بفهماند‌ای پیروان من، شما که این قدر برای من به سر و سینه می‌زنید، بدانید من برای چه جانم را با خطر مواجه کردم و زن و بچه‌ام را به اسارت انداختم. 
اگر آن حضرت شعار جاودانه «هیهات منّا الذلّه» را سر داد مگر مقصودش این نبود که من نمی‌خواهم ذلیل بشوم، من نمی‌خواهم تسلیم بشوم؟! اگر هدف این بود پس چرا امام سجاد (ع) اسیر شد؟ مگر اسارت، ذلت به این معنا نیست؟ اگر قرار بود امام حسین (ع) شخصاً در مقابل یزید سر فرود نیاورد که امر مهمی نبود و این کار را افراد عادی هم انجام می‌دهند. اشخاصی هستند که دارای طبع بلندی می‌باشند و نمی‌خواهند در مقابل کسی سر فرود بیاورند و تسلیم او شوند. حاضرند کشته بشوند، ولی تسلیم نشوند. مطلب این نیست. 
خاندان عصمت (ع) نه اینکه نمی‌خواستند در مقابل کسی خم نشوند، بلکه هدفشان این بود که نمی‌خواستند دین به ذلت کشیده شود. اگر بنا بود که خودشان به اسارت بیفتند و به زنجیر کشیده شوند، ولی نتیجه آن به احیای دین منجر شود حاضر بودند و هر مصیبتی را در این راه تحمل می‌کردند، همچنان که امام سجاد (ع) حاضر شد دست و پای مبارکش به غل و زنجیر کشیده شود. امام زین‌العابدین (ع) هم مانند امام حسین (ع) می‌توانست فریاد بکشد و بگوید من اجازه نمی‌دهم غل و زنجیرم کنند و با آنان بجنگد تا سرانجام کشته شود. چنین چیزی ممکن بود. حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) ۲۵ سال سکوت کرد. کدام فرد عادی حاضر است ببیند وحشیانه به خانه‌اش بریزند و هجوم بیاورند و همسر عزیزتر از جانش را مورد اهانت قرار دهند؟ ولی امیرالمؤمنین علی (ع) که یک جوان ۳۳ ساله بود به محض اینکه این صحنه دلخراش و ناراحت‌کننده را دید در عین قدرتمندی بر خویشتن خویش مسلط شد و حتی غلاف شمشیر و طناب آوردند و به گردنش انداختند و نگفت من ذلیل شما نمی‌شوم. او را روی زمین کشیدند و به همین حال به مسجد بردند. چون امام (ع) تشخیص داد اگر اینگونه رفتار کند نتیجه آن احیای دین است. امام (ع) دید اگر بخواهد دست به شمشیر ببرد و در مقابل آن‌ها بایستد حیات دین و اساس دین به خطر خواهد افتاد. امام (ع) راضی به رضای الهی و تسلیم امر اوست. هر چه را که به صلاح دین است عمل می‌کند. برای امام حسین (ع) مصلحت الهی بر این بود که باید در مقابل ظالم زمان و حاکم غاصب فاسد مفسد بایستد و کشته شود. 
اگرچه مثال مؤمن، مثال سُنبل است که پیامبراکرم (ص) فرمود: «تُحَرِّکُّهَا الرّیحُ، تَقْعُدُ تَارَة وَ تَقُومُ اُخری»؛ انسان مؤمن کامل مانند سنبل گندم است که وقتی باد می‌وزد خم می‌شود و بعد می‌ایستد، اما درخت چنار در مقابل باد و طوفان راست می‌ایستد تا آنجا که ریشه‌کن می‌شود. مؤمن با بررسی شرایطی که در آن قرار گرفته وظیفه خود را تشخیص می‌دهد، جایی که لازم است بایستد می‌ایستد و مقاومت می‌کند تا کشته شود و در جایی هم که شرایط اقتضا می‌کند، عکس‌العمل نشان ندهد و صبور باشد حتی زنجیر و طناب هم به گردنش بیفکنند، می‌پذیرد و مقاومت نمی‌کند. 
مثلاً امام موسی بن جعفر (ع) را ۱۴ سال در زندان هارون‌الرشید حبس می‌کنند و او سخت‌ترین شرایط را تحمل می‌کند. پس عبارت «هیهات مِنَّا‌الذِلّة» معنایش این نیست که من تسلیم نمی‌شوم و همیشه در مقابل شما می‌ایستم، بلکه مفهوم آن این است که من در شرایطی که امر حاکم موجب ذلت دین شود کوچک‌ترین انعطافی از خود نشان نمی‌دهم، ولی در جایی که حیات دین بسته به انعطاف است، انعطاف از خود نشان می‌دهم و صبوری می‌کنم. 
منبع: کتاب از حسین گفتن تا حسینی شدن / آیت‌الله ضیاءآبادی / ص ۱۹- ۲۲
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار