از عنوان کتاب شروع کنیم، جنگ ترکیبی به چه معناست؟
بحث جنگ ترکیبی، یکی از کلیدواژههای پرتکرار سالهای اخیر است. حضرت آقا هم در یکی، دو سال اخیر، قریب به پنج یا شش بار به جنگ ترکیبی اشاره فرمودهاند. جنگ ترکیبی از نظر مفهومی ترکیبی از چند نوع جنگ است که شامل جنگهای سنتی، جنگ اقتصادی مانند تحریمها، ترور و تروریسم و جنگ رسانهای نیز میشود. در این بین جنگ رسانهای از اهمیت ویژهای برخوردار است. نقش رسانه و تأثیر آن بر افکار عمومی یکی از مباحث اصلی در جنگ ترکیبی است. کشور ما در این سالها با اشکال مختلفی از این جنگ ترکیبی و تهدیدها مانند ترور، تحریم اقتصادی و جنگ سایبری روبهرو بوده که بخشی از آن در جنگ رسانهای است.
به اهمیت نقش رسانه در جنگ ترکیبی اشاره کردید. رسانه در این جنگ چه عملکردی پیدا میکند؟
بحث اثری است که رسانه بر افکار عمومی و تأثیر منفی آن بر زائل کردن اراده عمومی میگذارد. ما در مقاطع مختلف درگیر این نبرد هستیم و دشمن هدفگذاری مستقیمی در این جنگ داشته و دلیل آن تبعات کمی و تأثیرگذاری وسیع آن است. اگر بتوانند بر ارائه عمومی در جایی که هدفگذاری شده، تمرکز کنند و آن را از بین برده و اعتمادش را از بین ببرند، عملاً در سایر حوزهها هم موفق شدهاند. این همان نکتهای است که حضرت آقا سالهاست در قالب «شبیخون فرهنگی» و «جنگنرم» به آن اشاره و فرمایشاتی نیز داشتهاند.
اهمیت پرداختن به این موضوع در قالب کتاب حاضر چه بود؟
به نظرم رسید میتوان اکنون که بحث جنگ ترکیبی مطرح است، پردازشی درباره نقش رسانهها داشت، بهخصوص اینکه در ادبیات جنگ ترکیبی در کشورمان در حوزههای نظامی مقالات زیادی تولید شده است، اما به این بخش از جنگ ترکیبی کمتر پرداخته شده و حداقل من ندیدم کتابی درباره آن منتشر شده باشد و تلاش کردم کاری برای تبیین آن انجام دهم.
تصور عامه درباره خبر و ارتباطات یک پدیده خنثی است که تلاشی برای سودهی به افکار عمومی ندارد، در حالی که فیلترهای رسانه و بحث سوگیری در انتشار اخبار از مباحث مهم رسانهای است. چه شد که در این شرایط روی نقش ارتباطات در جنگ ترکیبی تمرکز کردید؟
بخشی از حوزه فعالیت تخصصی من در سالهای گذشته همین موضوع بوده است، از سوی دیگر هم به نظرم میآید بحث تأثیر رسانهها، پایهای برای شناخت ابعاد دیگر جنگ ترکیبی خواهد بود. همانطور که اشاره کردم اگر اراده یک ملت ذائل شود، قطعاً تحریمها علیه آن تأثیرگذار خواهد بود و بحث تروریسم هم تأثیرگذار خواهد شد. در اینجا ما بحث شناختی را دنبال میکنیم. فرسایش اعتماد و فروریختن اعتماد یک ملت باعث پیروز شدن در سایر عرصهها خواهد شد و این موضوع را سالهاست که دلسوزان انقلاب اسلامی هشدار دادهاند. تاریخ انقلاب اسلامی به کرات شاهد چنین نمونههایی بوده است. البته در سطح بینالملل نیز ما شاهد چنین تأثیری در جنگ ترکیبی هستیم؛ لذا به نظرم رسید این پایه از جنگ ترکیبی مقدم بر دیگر بخشهاست، تا جایی که اراده یک ملت از بین نرفته باشد، میتواند در مقابل جنگ مقاومت کند، ولی زمانی که ارادهاش از بین رفت، آن ملت فرو خواهد پاشید.
سال گذشته شاهد برخی ناآرامیها بودیم، به نظر شما در حادثه سال ۱۴۰۱، کدام بخش از جنگ ترکیبی بیشتر ظهور داشت؟
چند بار این مثال را برای دوستان زدهام که شما فکر میکنید چرا دشمن در رویارویی با نظام جمهوری اسلامی مستقیماً حمله نمیکند، اما میرود تمرکز میکند با سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری شبکه رسانهای راهاندازی میکند. این دقیقاً پاسخ به سؤال ماست. آنها با سرمایهگذاری کمتر و تأثیرگذاری بیشتر به آنچه میخواهند میرسند. در آشوبهای سال گذشته نیز مشاهده کردید که نقش اصلی و میداندار را رسانههای معاند داشتند. همانطور که حضرت آقا در سخنرانی چند سال پیش در روز ۱۴ خرداد اشاره کردند «جای جلاد و شهید را عوض میکنند». این همان اثرگذاری ادراکی است. ارزیابی من این است که پایه اتفاقات سال گذشته، نقشآفرینی رسانهای معاند بود که به فضل الهی مردم قضیه را جمع کردند.
به بحث شناخت تأثیر رسانهها در جنگ ترکیبی اشاره کردید، پس از مرحله شناخت مرحله مقابله است، برای این بخش چه تدبیری باید اندیشید؟
البته این کتاب کمحجمی است که در آن تلاش کردهام به این سؤال شما پاسخی بدهم. بخشی از کتاب تبیین مفهومی این مسئله است و بخش دیگر آن تبیین ابزارهای آن و روشهای مبارزه با آن است. وقتی ما وارد جنگ ترکیبی میشویم باید در مقابلش دفاع ترکیبی داشته باشیم. حتماً باید مرکز فرماندهی داشته باشیم و ارتباطات در سطح ارتباطات راهبردی عمل کند. الان نمیخواهم وارد این بحث شوم که آیا به این نقطه رسیدهایم یا رسانههای ما در این عرصه موفق عمل کردهاند یا نه، ولی در کتاب چند مدل را مانند مدل ناتو، مدل روسیه و مدل اتحادیه اروپا برای مقابله با جنگ ترکیبی آوردهام تا در کنار تبیین جنگ ترکیبی، مدلهای روز مقابله با آن را معرفی کنم و به آن بپردازم. در مجموع به نظرم میرسد اگر بتوانیم در حوزه رسانه در مقابل فشار همهجانبه بینالمللی درست عمل کنیم تا حد زیادی میتوانیم تأثیر رسانهای در جنگ ترکیبی را خنثی کنیم.