چرا آنقدر از هم عصبانی هستیم؟ چرا آنقدر طلبکاریم؟ چرا آنقدر بیدلیل طلبکاریم؟ چرا با طلبکاری دنبال جنگ و دعوا هستیم؟ در رانندگی طلبکاریم، در موتورسواری طلبکاریم، از رئیس طلبکاریم، از همکار طلبکاریم، از پدر و مادر طلبکاریم، از خواهرو برادر طلبکاریم، از فامیل، همسایه، از قوم و خویش همسر، رفیق و دوست طلبکاریم، از وزیر و سفیر و نماینده مملکت طلبکاریم، از خدا و امام و معصوم هم طلبکاریم. این طلبکاری گویی تمامی ندارد... از زمین و زمان و هر چه هست طلبکاریم!
مدتهاست فرهنگ مدارا، صبر و گذشت در جامعه ما کمرنگ شده است. اینجاست که شاید گفته شود سنگ روی سنگ بند نمیشود. وقتی هیچ کسی گذشت نکند و از خطای دیگری نگذرد و همواره طلبکار باشد، چه بلایی بر سر آن جامعه و افراد خواهد آمد؟! طلبکاریم، چون اشتباه را حق خود میدانیم و معتقدیم این ما هستیم که باید اولویت باشیم. اصلاً و ابداً خطای خود را گردن نمیگیریم. برعکس فکر میکنیم این دیگران هستند که دچار قصور یا تقصیر میشوند.
چرا همیشه خاطرجمع هستیم که ما درست میگوییم و حق با ماست. پرواضح است که همه ما حقوق خود را به خوبی میدانیم و نسبت به حقوق خود از محیط و افراد آگاهیم، اما اغلب طلبکار هستیم، این موضوع سبب بسیاری از بیاخلاقیها و عدمتعامل میشود، در حالی که اگر هر یک از ما از حقوق طرف مقابل اطلاع داشته باشیم و از اطلاعات خود نیز سوءاستفاده نکنیم، دیگر ادعا نمیکنیم حق با ماست، میگوییم حق طرف مقابل ما این است. در واقع قانون آمد تا بیقانونی باعث طلبکاری و بدهکاری افراد نشود تا هر کس حق و حقیقت را به نفع خود مصادره نکند.
انواع رفتارهای طلبکارانه
طلبکارها دستههای مختلف اجتماعی را شامل میشوند. یکسری افراد هستند که بدهکارند، اما طوری رفتار میکنند که شما را بدهکار میکنند. یکسری افراد هم هستند که انگار طلبکار به دنیا آمدهاند. هر آنچه برای آنان اتفاق بیفتد، انگار به همه ربط دارد، همه مقصر هستند الا خود آنها. عدهای دیگر به قول عامیانه گربهصفت و در برابر بهترین محبتها هم همیشه طلبکار هستند. گاهی طلبکاری یک ویژگی شخصیتی است. گاهی نیز طلبکاری ما در عرف و روزمرگیهاست، به این معنی که فکر میکنیم همه باید بهخط باشند تا آنچه ما میخواهیم محقق شود. همه باید تسلیم شرایطی باشند که میل ماست.
زندگی در شهرهای بزرگ که حاوی استرسهای خرد و کلان است، از سویی انرژی فراوانی را از افراد میگیرد و از سوی دیگر حجم اطلاعاتی که ذهن باید مرتباً آنها را پردازش کند و در واقع تراکم کارکرد روانی، خودبهخود باعث پایین آمدن سطح تحمل افراد میشود.
خشونتهای خانوادگی و پرخاشگری در میان ارتباطات روزمره و معمولی که ناشی از عکسالعملهای بدون تأمل هستند، گاهی اوقات سبب بروز حوادثی غیرقابل جبران میشوند.
بدهکاران همیشه طلبکار
دوستی تعریف میکرد که خانمی در اتوبوس پای وی را لگد میکند، اما به جای عذرخواهی کردن با لحن تندی میگوید «خانوووووم پاتو جمع کن»، یعنی حتی قصور خود در لگد کردن پای دیگران را هم نمیپذیریم.
دوست دیگری میگفت: نمیدانم چرا در عمق ناراحتی با همسرم درست در جایی که حق با من است، ورق طوری برمیگردد که من بدهکار میشوم.
از طلبکاریهای رانندگی که هر چه بنویسیم کم نوشتهایم. گویی طلبکاری سبکی ثابت در رانندگیها شده است. جالب این است که حتی وقتی تخطی از قانون داریم، از ماشینی که حق تقدم با اوست طلبکاریم. موتورسوارها سالهاست مثل ویروسی شدهاند که شهرهای بزرگ به خصوص پایتخت را مریض کردهاند. کسی که موتور سوار میشود ورود ممنوع میرود، از پیادهرو رد میشود و هیچ قانونی را رعایت نمیکند و در نهایت هم از سایر رانندگان و حتی عابر پیادهها طلبکار است.
شخصیت طلبکار کیست؟
گاهی طلبکاری تبدیل به مدل و سبک شخصیتی افراد شده است. طبق آنچه روانشناسان نوشتهاند: شخصیت طلبکار محدوده مشترک از چند اختلال شخصیت مانند پرخاشگر، منفعل، وسواسی، مرزی، نمایشی و خودشیفته است و اساس این ویژگیهای شخصیتی را روانرنجوری و ویژگیهای عصبی همراه با برخی ویژگیهای روانآزاری تشکیل میدهد.
به اعتقاد روانشناسان شخصیت طلبکار تقریباً در اکثر مواقع عصبی و ناراضی است. گویی جهان و عالم به او بدهی دارند و قصد ادای این دین به وی را نیز ندارند! احساس میکنند حقی از آنان ضایع شده و مورد ظلم و ستم قرار دارند و حتی زمانی که مشغول تلافی میشوند، باز هم از عمق وجود شاد نمیشوند. ویژگیهای افسرده و نمایشی آنجا خودنمایی میکند که فرد قادر به درک شادی واقعی نیست و از چیزی لذت نمیبرد و بیشتر بروز هیجاناتش مصنوعی و نمایشی است. به شدت و به طرز نامعقولی از دیگران انتظار دارد و برآورد کردن این انتظارات را وظیفه دیگران میداند.
ویژگی اصلی شخصیت طلبکار نارضایتی و شکایت دائمی از هر وضعیتی است. غرغر کردن و نق زدن دائمیشان حتی در مطلوبترین شرایط، آنان را در دیدگاه دیگران افرادی همیشه ناراضی و غرغرو جلوه میدهد. خشمهای انفجاری ناگهانی نامتناسب، بزرگ کردن مشکلات، دونیمهسازی افراد به سفید و سیاه، تمایل به تلافی کردن و کینهای بودن، فراموش نکردن خطاهای گذشته دیگران و طلبکار بودن بر سر آن حتی اگر تلافی کرده باشند از دیگر ویژگیهای افراد دارای شخصیت طلبکارانه است. آنچه از این شخصیت برمیآید، ویژگی مهم خشم پنهان و آشکار در منش شخصیتی است که بعضاً آنان را بیرحم جلوه میدهد. در واقع افراد طلبکار از دیگران انتظار تبعیت از قوانین و مقررات خود را دارند، نه قوانین و مقررات موجود، در نتیجه کارها باید با متد و شیوههای آنان اجرا شود و اصولاً انجام کارها توسط دیگران را قبول ندارند.
افراد طلبکار نمیتوانند مسئولیت زندگی و مشکلات خود را به تنهایی بر عهده بگیرند، اما این ناتوانی خود را به شکل انتظارات زیاد و عصبیکننده بروز میدهند.
ضرورت صبر و خویشتنداری
ما در فرهنگ اسلامی احادیث و روایات فراوانی داریم که اشاره به رعایت صبر، خویشتنداری، حلم و بردباری و پرهیز از خشم دارد که توجه و عمل به آنها در زندگی فردی و اجتماعی میتواند در کاهش درگیریها و نزاعها و افزایش آستانه تحمل مردم مؤثر باشد. امام محمد باقر (ع) میفرمایند: «کمال انسان در سه چیز است. فراگرفتن علم و دین و شکیبایی در پیشامدها و ناگواریها و اندازه نگه داشتن در زندگی». امام علی (ع) نیز میفرمایند: «صبر و شکیبایی و اخلاق نیکو و حلم و بردباری از اخلاق پیامبران است.» ایشان همچنین در جای دیگری میفرمایند: «بپرهیزید از خشم، آغاز آن جنون و فرجامش پشیمانی است.»
آنچه امروز به شیوه خشم پنهان در کف خیابان و روزمرگیها شاهدیم، نتیجه نادیده گرفتن خطاهای خود و تمرکز بر اشتباهات دیگری است. گاهی مواقع باید تمرین کرد که حتی با فرض خطای دیگران، از اشتباه صورتگرفته چشمپوشی و به این فکر کنیم که خطای صورتگرفته تعمدی نبوده است و شاید این اشتباه از سمت ما هم اتفاق بیفتد. صائب تبریزی مینویسد: چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش!