کد خبر: 1291863
تاریخ انتشار: ۲۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۰۰:۰۰
بگذارید از کودکی‌های‌مان شروع کنیم. از خانه‌های خشتی که اهالی خانه صبح زود در صف نانوایی می‌ایستادند و بوی عطر نان فضای خانه را پر می‌کرد.
مرضیه بامیری

جوان آنلاین: در مصر باستان نان نه‌تنها غذای اصلی به‌حساب می‌آمد، بلکه در مراسم مذهبی نیز استفاده می‌شد، حتی به‌عنوان هدیه به خدایان تقدیم می‌شد یا طبق شواهد باستان‌شناسی نان از ۱۴ هزار سال قبل در جوامع انسانی بوده و حتی در دوره نوسنگی غذای اصلی به‌حساب می‌آمد، اما نه اینجا مصر باستان است و نه زمان، زمان هخامنش. اینجا ایران است در بدو ورود به هزاره جدید، حالا نان کجای فرهنگ ما قرار دارد، چه مفهومی دارد و با آن چه برخوردی می‌شود؟ 
بگذارید از کودکی‌های‌مان شروع کنیم. از خانه‌های خشتی که اهالی خانه صبح زود در صف نانوایی می‌ایستادند و بوی عطر نان فضای خانه را پر می‌کرد. مگر می‌شد با آن بوی مست‌کننده در رختخواب ماند و تا لنگ ظهر خوابید؟ مگر می‌شد آبگوشت روز جمعه را با نان سنگک تریت فراموش کرد؟ یا صف‌های طولانی نان سنگک و بربری حوالی اذان مغرب و بحبوحه گسترانیدن سفره افطار را. انگار همه باهم می‌خواستند وقت افطار نان‌شان داغ و تازه باشد. نان در فرهنگ ما نشانه برکت و روزی ا‌ست، برای همین بزرگ‌تر‌ها اگر تکه نانی روی زمین می‌دیدند، خم می‌شدند و آن را از جلوی پای رهگذران برمی‌داشتند و کناری می‌گذاشتند. معتقد بودند بی‌حرمتی به نان برکت را از خانه می‌برد یا آنقدر نان حرمت داشت که اگر کسی نان‌ونمک کسی را می‌خورد، دیگر نمی‌توانست به آن کس آسیبی برساند و دشمنی کند. نان سفره کسی را که می‌خوردند، باهم عهد برادری می‌بستند و همیشه پشت هم بودند. توی سفره عقد هنوز هم نان به نشانه برکت و رزق پابرجاست، ولی ما چه کردیم؟ با این برکت و نعمتی که حاصل تلاش و زحمت انسان‌های سختکوش است. کشاورزی که سخاوتمندانه دانه را به دست زمین می‌سپارد و با مراقبت‌هایی چندماهه آن را به خوشه‌های طلایی می‌رساند یا نانوایی که در نهایت آن خوشه‌های بهشتی را در گرمای تنور تبدیل به نان می‌کند، ولی این روز‌ها حال نان در سرزمین ما خیلی مساعد نیست. دل از بی‌رحمی و بی‌توجهی آدم‌های شهر پر است؛ آدم‌هایی که نان را دیگر نه برکت بلکه ابزاری برای تفریح می‌دانند؛ هر وقت اراده کنند در اولین نانوایی سر راه‌شان توقف می‌کنند، نانی تازه می‌خرند و هوس‌شان که خوابید آن را گوشه خیابان رها می‌کنند. قسمت دردناکش می‌دانید کجاست؟ وقتی رستوران‌ها برای مشتری‌شان غذا را همراه با بسته‌های نان می‌فرستند؛ غذایی که اصلاً با نان سرو نمی‌شود، ولی رستوران موظف است روی غذا‌ها بگذارد. یک‌بار می‌بینی ده‌ها و شاید صد‌ها نان کنار غذا‌ها حیف‌ومیل می‌شود. نه خورده می‌شود و نه برای استفاده دوباره‌اش تدبیری اندیشیده می‌شود. نانی که خیلی‌ها برای زنده‌ماندن محتاج همان هستند، به‌راحتی توی پاکت نان خشک روانه می‌شود. تازه اگر شانس بیاورد و گیر آدم باوجدان بیفتد و آن را از زباله‌های دیگر تفکیک کند و همراه ته‌مانده‌های غذا توی سطل زباله نریزد. 
یک عده هم عاشق نان تازه‌اند. فکر می‌کنند اگر هر صبح‌شان را با خرید نان تازه آغاز کنند، آدم‌های خفن و سحرخیزی هستند. هر روز نان تازه می‌خرند. یک روز بربری، یک روز سنگک و یک روز... بعد هم نان‌های قبلی بیات می‌شود و در بهترین حالت توی کیسه نان خشک‌ها خالی می‌شود یا بعضی بانوان که دغدغه اسراف‌نکردن دارند، نان‌ها را به قول خودشان تازه کهنه کرده و توی کیسه یا فریزر می‌گذارند. نکته جالبش این است که تا جای ممکن نان تازه می‌خرند و بالاخره یک روز آن نان‌های فریزری راهی کیسه نان خشک می‌شود. 
بعضی‌ها هم بهانه‌های خاص خودشان را دارند و به قولی روی نان حساسند؛ سنگک داغش می‌چسبد، بربری بماند خمیر می‌شود. لواش کهنه، خشک می‌شود و تافتون هم لبه‌های ضخیمش اغلب دورریز می‌شود و قابل‌خوردن نیست. با همین چند مثال ساده حدس بزنید روزانه چقدر نان هدر می‌رود؟ دغدغه‌های فرهنگی و اعتقادی برای بی‌تفاوتی به نان یک طرف، چه سرمایه هنگفتی در جامعه هدر می‌رود؟ در کشوری که با تهدیدات کم‌آبی و کمبود انرژی مواجه است، در نهایت تمام این هزینه‌ها و زحمات جمعی انسان‌های شریف راهی کیسه نان خشک می‌شود و روی دست دوره‌گرد‌های شهر از این گاری به آن گاری نقل‌مکان می‌کند، تازه آن هم اگر شهروند دغدغه‌مندی باشد و ضایعات نان را به خریدارش بدهد و همان‌طور کنار سطل زباله رها نکند. 
نان فقط نان نیست. یک فرهنگ ناب است که حتی توی شعر و ادبیات ما حضوری پررنگ و تأثیرگذار دارد. فقط هم برای ایرانی‌ها نیست. همه جوامع نان برای‌شان یک ماده غذایی ارزشمند است و اسراف‌کنندگان موظفند بهای سنگینی بدهند. بعضی جوامع هم کار‌های جالبی کرده‌اند که از اسراف نان جلوگیری کنند. به‌عنوان‌مثال در کشور فرانسه قانونی وجود دارد که سوپرمارکت‌ها را از دورریختن مواد غذایی منع کرده و به جایش آنها را موظف کرده مواد غذایی و نان نزدیک به انقضا را به‌جای دورریختن به خیریه‌ها اهدا کنند تا بین افراد بی‌خانمان توزیع شود یا در کپنهاک یک مؤسسه خیریه، فروشگاهی به نام وی فود تأسیس کرده که مواد غذای نزدیک به انقضا را با ۳۰ تا ۵۰‌درصد تخفیف به مشتریان کم‌درآمد عرضه می‌کند. 
ژاپن هم قدم بزرگ‌تری برداشته و اهمیت نان را از آموزش در مدارس آغاز کرده و به کاهش اسراف و تغذیه سالم کمک می‌کند. بد نیست بدانید دولت ژاپن کمپینی برای کاهش ۵۰ درصدی دورریختن مواد غذایی تا سال۲۰۳۰ آغاز کرده و این در حالی است که در ایران سالانه حدود ۲ میلیون تن ضایعات نان تولید می‌شود که باعث هدررفتن چیزی حدود ۳۰۰ میلیون دلار از منابع سالانه می‌شود. 
آمار ۳۰ درصد ضایعات از کل تولید نان رقم نگران‌کننده‌ای است. آیا وقت آن نرسیده که به آموزش نانوا‌ها و کیفیت نان تولیدشده بپردازیم و محصولی دست مشتری بدهیم که بهانه‌ای برای ضایعات کردن نان نداشته باشد.

برچسب ها: نان ، مصر ، فرهنگ
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار