برگزاری همزمان بازیهای هفتههای پایانی، تدبیری است که در لیگهای معتبر خارجی نیز در نظر گرفته میشود و راهکاری است برای جلوگیری از هرگونه احتمال تبانی و تبعات ناشی از آن، با این حال این مورد نیز در فوتبال ما به جای ایجاد آرامش، تولید حاشیه میکند. در فاصله سه هفته مانده به اتمام فصل، تیمهای مدعی قهرمانی از سازمان لیگ خواستند همه دیدارها همزمان برگزار شود، اما سازمان لیگ با این درخواست مخالفت کرد و برگزاری همزمان مسابقات تنها مختص دو هفته آخر شد! این مسئله جنحال زیادی به پا کرد و منجر به صدور بیانیههای مختلف از سوی باشگاهها شد، حال آنکه سازمان لیگ به جای آنکه نقش اول حواشی باشد میتوانست با مدیریت موضوع از بروز هرگونه بحث و جدل جدید جلوگیری کند.
میزبانی و حضور تماشاگران در ورزشگاهها دغدغه دیگری است که در این فصل چالشبرانگیز شد. اگرچه ورزشگاه میزبان باید به تأیید نهادهای مسئول برسد، اما این مسئله از گذشته بوده و مربوط به امروز و دیروز نمیشود، در نتیجه انجام هماهنگیهای لازم باید از سوی سازمان لیگ صورت بگیرد تا دیگر جای هیچ بحثی باقی نماند. تغیر محل بازی پیکان- پرسپولیس جنجالی به پا کرد که هنوز در موردش صحبت میشود. جدا از اینکه این دیدار از ورزشگاه دستگردی به آزادی منتقل شد، تنها چند ساعت قبل از شروع بازی خبر آمد که سازمانلیگ نامهنگاریهای لازم را انجام نداده و به همین خاطر کارگران در آزادی مشغول کارند! انتشار عکسهایی از جرثقیل روی پیست تارتان همه را متعجب گذاشته بود. از طرفی یک روز قبل از مسابقه همه میدانستند ورزشگاه تغییر کرده الا مسئولان ورزشگاه آزادی! بعد از گذشت ۲۲ فصل لیگبرتر، واقعاً جای تأسف دارد که آقایان در فدراسیون و سازمانلیگ از برگزاری بدون حاشیه یا حداقل کمحاشیه بازیها عاجز هستند و با کوچکترین مسئلهای جنجال به پا میکنند.
اصولاً وقتی کار بالا میگیرد و درگیریهای لفظی بین باشگاهها شدت پیدا میکند، فدراسیون راهکاری برای حل و فصل ماجرا ندارد، جز اینکه خودش نیز وارد معرکه شود و ثابت کند چیزی از معترضان کمتر ندارد. پس از آنکه بیانیهنویسی در جریان مسابقات لیگ غیرقابل کنترل شد، فدراسیون بیانیهای صادر کرد مبنی بر اینکه هیچ باشگاهی دیگر حق صدور بیانیه علیه سایر باشگاهها و سازمانلیگ و فدراسیون ندارد. کاملاً قابل حدس بود که در فوتبال مثلاً حرفهای ما هیچ وقعی به این دستور فرمالیته داده نخواهد شد. تنها چند ساعت پس از بیانیه فدراسیون و تهدید متخلفان، باشگاههای معترض نسبت به بحث میزبانی دیدار پیکان- پرسپولیس پشت سرهم بیانیه دادند و هر کدام دلایل خود را برای مخالفت برگزاری این دیدار در آزادی بیان کردند. به رغم همه مخالفتها این بازی در آزادی برگزار شد، اما نکته مهم دهنکجی باشگاههای لیگبرتری به تصمیمات و ابلاغیههای فدراسیون بود. آنها رسماً نشان دادند هر طور دلشان بخواهد، پیش میروند و آب از آب هم تکان نخواهد خورد. عجیبتر اینکه اعتراضات کلاً تأثیری در تصمیمات ندارد. همه معترض هستند و هیچ کس از شرایط راضی نیست. فقط مسئولان سازمان لیگ هستند که از خودشان تعریف میکنند و امیدوارند زودتر فصل تمام شود تا کمی استراحت کنند.
اشتباهات داوری در فصل جاری بارها و بارها داد همه را درآورده است. بازیای نیست که برگزار شود و هیچ حرفی در مورد داوریها نباشد. هر هفته شاکیان زیادی به قضاوتها اعتراض میکنند و معتقدند حقشان خورده شده است. بسیاری هم صراحتاً بحث تبانی و بریدن سر تیمها را به میان میآورند. جدا از فرافکنیها و بهانهجوییهای گاهوبیگاه تیمها، باید اذعان داشت در این فصل اشتباهات تأثیرگذار بسیاری در بازیها رقم خورده و نتایج زیادی با همین سوتهای اشتباه تغییر کرده است. در قبال این اشتباهات چه کسی پاسخگوست؟ ضرر و زیان تیمها را چه کسی جبران میکند؟ ناامیدی و ناراحتی هواداران برای چه کسی اهمیت دارد؟ تمام این سؤالها متوجه کمیته داوران و فدراسیون فوتبال است. مهدی تاج در انتخابی سؤالبرانگیز مسئولیت داوری فوتبال کشور را به دست خداداد افشاریان داده و این تصمیم خود جای بحث و جدل بسیار دارد. نوع مدیریت افشاریان کار را به جایی رسانده که تستهای داوری کمترین تأثیر را در انتخاب داوران لیگبرتری دارد! افزایش بیرویه تعداد داوران تازهوارد در لیگ، آن هم بدون حساب و کتاب و گذراندن فیلترهای لازم، موضوعی است که اهالی فوتبال و همچنین داوری به آن معترضند، ولی رئیس کمیته داوران چنین ادعایی را اصلاً قبول ندارد. انتخابهای بیمنطق و بر اساس روابط کار را به جایی رسانده که ضعفهای داوری فوتبال ایران به حد اعلا برسد و لیگ را با حواشی متعدد روبهرو کند. اوضاع آنقدر بحرانی است که مهدی تاج، رئیس فدراسیون به تأثیرات زیاد اشتباهات سهوی داوران اعتراف کرده است! در صورتی که همه اشتباهات سهوی بوده باشد، باز هم در قبال این سوتهای اشتباه کمیته داوران متهم ردیف اول است. متأسفانه رئیس این کمیته نه تنها به قهقرا کشاندن داوری را نمیپذیرد بلکه دائماً نظرات کارشناسان مخالف خودش را نیز زیر سؤال میبرد.
بحران جزء جدانشدنی فوتبال ایران است. هر کاری هم انجام دهند و دم از حرفهای شدن نیز بزنند، باز هم مدیریتمان در حد لیگ محلات هم نیست. به جای آنکه فدراسیون با انتخابهای درست و به کارگیری افراد خبره به اعتلای فوتبال کمک کند، نفراتی را در سمتهای مهم قرار میدهد که توانایی مدیریت کارهای کوچک را نیز ندارند، چه برسد به برگزاری لیگبرتر و چینش داوران. بازیکنان، مدیران، باشگاهها و کارشناسان تا کی و کجا باید اعتراض کنند و صدای اعتراضشان به جایی نرسد؟ ضمن اینکه سوءمدیریتها خارج از زمین کار را به جایی رسانده که هر کسی به خود اجازه توهین و اعتراض و تهمت زدن به این و آن را میدهد. در آستانه پایان فصل، اتهامات زیادی علیه تیمها، داوران و سازمان لیگ مطرح است و هیچ پاسخ قانعکنندهای هم برای آنها وجود ندارد. با این شرایط چطور میتوانیم انتظار پیشرفت و موفقیت را از فوتبالمان داشته باشیم؟ آن وقت آقایان هنوز هم برای گرفتن میزبانیهای بینالمللی تلاش میکنند. کشوری که فوتبالش در تورنمنتهای معتبر آسیایی و جهانی چند داور نخبه داشته، کارش به جایی رسیده که رئیس فدراسیونش به تأثیرگذاری سوتهای اشتباه اعتراف میکند.