اقدامهای خودمراقبتی یکی از راههای مهم برای پیشگیری از گرفتار شدن در دام سارقان است. سارقان برای اینکه به اهداف مجرمانهشان دست پیدا کنند، همه گزینههای مورد نظر را بررسی میکنند و زمانی که متوجه شوند شهروندان نسبت به اقدامهای خودمراقبتی بیتوجه هستند، نقشه خود را عملی میکنند. بخش زیادی از سرقتهایی که مدام در حال وقوع است از بیتوجهی شهروندان به همین موضوع ناشی میشود که این گونه هم به خود آسیب میرسانند و هم زحمت مضاعفی برای پلیس و ساختار قضایی ایجاد میکنند. تجربه نشان میدهد سادهانگاری رفتارهای اجتماعی همیشه نمیتواند دوام داشته باشد. بخشی از این سادهانگاری از این منظر ناشی میشود که عمده شهروندان هنوز باورشان این است که اتفاق ناگوار برای دیگران روی میدهد و آنها از این آسیب مصون هستند.
مثلاً روز گذشته دختر جوانی وارد بخش مردان قطار مترو شد و از آنجا که جایی برای نشستن نبود، یکی از مسافران جای خودش را به او داد. او ابتدا کولهپشتیاش را باز کرد و بعد لپتاپش را بیرون آورد و لحظاتی با آن کار کرد و خیلی زود لپتاپ را داخل کوله گذاشت. بعد از داخل کولهاش یک گوشی تلفن همراه بیرون آورد و بعد از چند لحظه آن را سرجایش قرار داد و از داخل کوله، گوشی تلفن همراه دیگری بیرون آورد و برای لحظاتی با آن کار کرد و دوباره آن را داخل کوله گذاشت. دختر جوان به همین منوال از داخل کولهاش چند وسیله الکترونیکی دیگر خارج کرد و آن را سر جای خودش قرار داد. با یک حساب سرانگشتی او حداقل حامل یکصد میلیون تومان لوازم الکترونیکی بود که میتوانست گزینه مناسبی برای سارقی باشد که به دنبال سوژهای مناسب میگردد. عمده پروندههایی هم که با موضوع سرقت تشکیل میشود، خارج از این گزینه اشاره شده نیست.
براساس تجربههایی که حاصل شدهاست، سارقان رمز موفقیت خود را بیتوجهی یا بیاحتیاطی شهروندان در مراقبت از اموال خود عنوان و در فرصت مناسب نقشه خود را عملی میکنند.
در کنار سهلانگاریهای صورت گرفته، تلاش پلیس برای تولید امنیت در جامعه در جریان است. بخش مهمی از تولید امنیت اجتماعی با کمک مردم صورت میگیرد و این همراهی عمومی هم چیزی جز عمل به توصیههای پیشگیرانه پلیس نیست. بخشی از این توصیههای پیشگیرانه به صورت جبری به جامعه تحمیل میشود. مثلاً همزمان با افزایش سرقت گوشیهای تلفن همراه بسیاری از شهروندان برای مصون ماندن از دست سارقان اقدام به خرید هندزفری میکنند که این گونه، گوشیتلفن همراهشان از معرض نگاه سارقان در امان میماند و فرصت ارتکاب سرقت از آنها گرفته میشود.
در یک مقایسه ذهنی نسبت به یک دهه قبل مردم بیش از گذشته نسبت به تجهیز ساختمانهای محل زندگیشان به دوربینهای مداربسته اصرار دارند و با هزینه کردن در این حوزه، از حریم زندگی خود مراقبت میکنند و فرصت ارتکاب سرقت را از مجرمان میگیرند.
مجهز کردن ساختمانها به دوربینهای مداربسته همزمان با افزایش سرقت از منازل در حال انجام است و شهروندان با عمل به توصیههایی که در این باره مطرح میشود هم فرصت ارتکاب سرقت را از مجرمان میگیرند و هم به پلیس در تأمین امنیت بهتر کمک میکنند.
مخلص کلام اینکه بخش مهمی از ارتقای امنیت عمومی با همراهی مردم در عمل به توصیههای پیشگیرانهای حاصل میشود که بیتوجهی به آن ابتدا به فرد بیاحتیاط و سپس به جامعه آسیب میرساند؛ آسیبهایی که در سایه این بیتوجهیها ممکن است با وقوع حادثهای خونین قابلجبران نباشد.