ابوالفضل ابراهيمي پژوهشگر حوزوي، در يادداشتي به موضوع سخنان رئيسجمهور در نقد معصوم پرداخته است كه بخشي از يادداشت او كه به تعريف واژه «نقد» ميپردازد، در ادامه میآید: «ابنفارس متوفاي ۳۹۵ هـ. ق در كتاب معجم مقائيس (معجم مقائيس اللغه؛ ج۵، ص: ۴۶۷) كه از معتبرترين كتب لغت در زبان عربي ميباشد در معناي «نقد» ميگويد: يدلُّ علي إبراز شيء و بُروزه. كلمه نقد بر آشكار كردن يا آشكار شدن شيئي دلالت ميكند. بعد شواهدي در اين باب از استعمالات ذكر ميكند، سپس ميگويد: از همين باب است «نقد الدرهم» و اين زماني به كار ميرود كه بخواهيم بدانيم آن درهم كه سكه نقره ميباشد از نظر خالص بودن در چه درجهاي است و درهم نقد به درهمي ميگويند كه حالش مشخص شده كه از نقره خالص ميباشد.
در كتاب صحاح اسماعيل بن حماد جوهري (الصحاح - تاج اللغه و صحاح العربيه؛ ج۲، ص: ۵۴۴) كه متوفاي سال ۳۹۳ هـ. ق ميباشد در معناي لغت نقد آمده است: و نَقَدْتُ الدراهم و انْتَقَدْتُهَا، إذا أخرجْتَ منها الزَيفَ. و الدراهمُ نَقْدٌ، اي وازنٌ جيدٌ. درهمها را نقد كردم يعني درهمهاي ناخالص و تقلبي را جدا كردم.
با توجه به اين معناي لغوي، نقد كلام كسي يعني قسمتهاي نادرست و تقلبي كلام شخص را جدا كنيم، لذا در صحاح در معناي فلاني را نقد كردم ميگويد: و نَاقَدْتُ فلاناً، إذا ناقشتَه في الأمر. يعني در امر فلاني مناقشه كردم و خدشه وارد كردم. در اصطلاحات عرفي و علمي نيز اين معناي لغوي حفظ شده است و نقد كلام شخص يعني اشتباهات كلامش را خارج كنيم.
با توجه به اين معنا از لغت نقد آيا ميتوان گفت چنين مفهومي در مورد كلام اهل بيت عليهمالسلام و افعال ايشان متصور است؟»