
به گزارش خبرگزاری فارس، سعدالله زارعی کارشناس مسایل سیاسی در یادداشت مفصلی با اشاره به سایت ویکیلیکس و چیستی آن به احتمالات مطرح شده درباره انتشار این اسناد درباره ایران و دیگر کشورها و بررسی آن پرداخته است.
این مطلب به جهت جامعیت در گردآوری تحلیلهای متفاوت و بررسی آن به خوانندگان محترم توصیه می شود.
انتشار مجموعه اسناد سایت آمریکایی ویکیلیکس(wikileaks) طی ماههای اخیر به موضعگیریهای ضد و نقیض-موافق و مخالف- درباره سندیت آن، دلایل نشر و اهداف دستاندرکاران آن در فضای بینالمللی و منطقهای منجر شده و در ایران نیز با گمانهزنیهای متفاوت توام گردیده است. جدای از درست یا نادرست بودن اسناد، این اقدام آنقدر اهمیت داشته که اکثر رهبران دولتها را به اظهار نظر درباره آن وا داشته است.
این قلم در این یادداشت پس از مروری بر ماجرا، احتمالات متعدد در این خصوص را بر میشمارد تا راهی به تحلیل دقیقتر این واقعه مهم خبری بگشاید:
* ویکی لیکس چیست؟
براساس آنچه گفته شده، ویکیلیکس یک «مؤسسه غیرانتفاعی رسانهای» است که در سال 1386ش با راهاندازی یک «وب سایت» شروع به فعالیت کرده است. این سایت از همان آغاز فعالیت اعلام کرد که آمادگی دارد هر مدرکی را که جنبه خبری داشته باشد با ذکر یا بدون ذکر نام کسی که آن مدرک را ارائه داده است، روی سایت بگذارد. روند مطالبی که در این سایت به نمایش در آمد این تلقی را ایجاد کرده که «ویکی لیکس یک سایت ضد جنگ (آنتیوار) است».
این سایت در اواسط فروردین ماه سالجاری یک نوار ویدئویی را روی خروجی خود گذاشت که نشان میداد نظامیان آمریکا در سال 2007 در عراق افراد غیرنظامی و از جمله چند روزنامهنگار را هدف قرار داده و کشتهاند. سه ماه بعد -ماه جولای- این سایت نزدیک به 77000 سند - اکثرا - محرمانه مربوط به درگیریهای نیروهای ایساف با مردم افغانستان را منتشر نمود و سه ماه بعد - ماه اکتبر - 400000 سند محرمانه - اکثرا - مربوط به درگیریهای آمریکا در عراق روی این سایت قرار گرفت که طبعا نمیتوانست توسط افراد برای این سایت ارسال شده باشد.
* تاکنون تنها 700 سند توسط ویکیلیکس منتشر گردیده است
گفته شد که ویکیلیکس در 28 ماه نوامبر سالجاری هم 251 هزار سند از مکاتبات دیپلماتیک 274 سفارتخانه و کنسولگری آمریکا با وزارت خارجه این کشور در نقاط مختلف دنیا که حداقل 15000 مورد آن دارای «طبقهبندی محرمانه» است را منتشر خواهد کرد که تاکنون تنها 700 سند آن منتشر گردیده است. این طبعا نمیتواند توسط یک یا چند نفر تهیه شده باشد.
* شائبه حزبی بودن انتشار اسناد با اتفاق نظر مقامات سابق و فعلی آمریکا درباره تضاد آن با منافع آمریکا از بین رفته است
تاکنون این انتشار اسناد سه موج - آوریل، جولای و نوامبر - را پشت سر گذاشته است. مقامات سابق و فعلی آمریکا هیچکدام صحت این اسناد را زیر سؤال نبردهاند بلکه تلویحا صحت آن را تایید کرده و در عین حال اینکه انتشار این اسناد با منافع آمریکا و امنیت نظامیان آن و نیز اعتبار آینده این کشور منافات دارد متفقالقول بودهاند بنابر این شائبه حزبی و رقابتی بودن انتشار اسناد یاد شده از بین رفته است.
*اسناد موج دوم و سوم ویکیلیکس ابتدا در پنج روزنامه آمریکا و غربی درج گردید
نحوه انتشار این اسناد بدینگونه بود که اسناد موج اول در سایت یاد شده آمد ولی اسناد موج دوم و سوم ابتدا در پنج روزنامه معتبر واشنگتن پست، نیویورک تایمز، گاردین، لوموند وال پائیس متعلق به 4 کشور غربی - آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسپانیا درج گردید.
گفته میشود این روزنامهها انبوه اسناد تحویل داده شده توسط مسئولین ویکیلیکس را گزینش و سپس منتشر کردهاند پس از آن دو پایگاه خبری فرعی ویکیلیکس در اروپا و آمریکا همان اسناد منتشره در 5 روزنامه یاد شده را باز نشر دادهاند که البته این دو سایت فرعی هم با گزینش جدید به این کار مبادرت ورزیدهاند و لذا بعضی از اسناد منتشره در آن نیامده است.
*نمونهای از اسناد منتشر شده که اصلا در ویکی لیکس وجود نداشت
در یک نمونه، نیویورک تایمز مدعی شده بود براساس اسناد ویکیلیکس ایران موشک خاصی را - از مجموعه موشکهای بالستیک - از کره شمالی خریداری کرده است. پس از چندی «گریت پورتد» یکی از محققین این روزنامه طی یادداشتی در این روزنامه نوشت: در مجموعه اسناد ارائه شده توسط ویکیلیکس چنین سندی وجود ندارد. در یک مورد دیگر «تری میسان» نویسنده مشهور فرانسوی مدارک مربوط به فیلم یک هلیکوپتر که به غیر نظامیان در عراق شلیک میکرده را بررسی کرده و نشان داده که این فیلم ساختگی است و واقعیت ندارد البته هلیکوپترهای آمریکایی در فاصله سالهای 2003 تا 2007 - زمان نهایی اسناد - صدها بار به غیر نظامیان شلیک کرده و هزاران نفر را به قتل رساندهاند ولی این فیلم ساختگی است.
* ویکی لیکس برای بررسی برخی اسناد خود چطور به اسناد رسمی دست پیدا کرده است؟
در یک مورد ویکیلیکس مدعی است برای تحقیق در مورد صحت یا سقم تیراندازی یک هلیکوپتر آمریکایی به سوی غیرنظامیان عراقی و روزنامهنگاران هیاتی را به عراق اعزام کرده و آنان از طریق مصاحبه با شاهدان عینی، بررسی اسناد بیمارستانی و بررسی اسناد پزشکی قانونی از صحت نوار ویدیویی دریافتی اطمینان حاصل کرده است و اضافه میکند که این روش برای بررسی هر سند اعمال شده است.
اگر دست ویکیلیکس درباره هزاران سند مربوط به رفتارهای سوء ماموران آمریکایی در عراق آنقدر باز بوده که صحت اسناد را با حضور در صحنه وقوع جرم و در تماس با مراکز رسمی - نظیر بیمارستان و پزشکی قانونی - مورد بررسی قرار داده است دو احتمال وجود دارد:
1- این اسناد و روند تحقیق درباره آن امنیتی نبوده و از اهمیت خاصی هم برخوردار نبوده است
2- حدود 150 هزار نیروی امنیتی آمریکایی مستقر در عراق و حدود 150 هزار نیروی نظامی آنان متوجه جمعآوری این اطلاعات و اعزام هیئتهای تخصصی برای بررسی صحت یا سقم اسناد ویکیلیکس نبودهاند.
احتمال اول درست نیست چراکه هم گردانندگان سایت این اسناد را «محرمانه» و امنیتی خواندهاند و هم مقامات ارشد سابق و فعلی آمریکا انتشار این اسناد را سبب به خطر افتادن جان نظامیان ایالات متحده در عراق و افغانستان اعلام کردهاند. «پیتر کینگ» نماینده و رئیس کمیته امنیت ملی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرده است: «ویکی لیکس خطر حاضر و مشهودی است که امنیت ملی آمریکا را تهدید میکند.»
مقامات آمریکایی در واکنش به نشر این اسناد تنها سردبیر 27 ساله ویکیلکیس را بازداشت کردهاند ولی کاری به ادامه انتشار اسناد نداشتهاند و حال آنکه تاکنون تنها نزدیک به 10 درصد از اسنادی که از آن حرف زده میشود، انتشار یافتهاند.
*مهمترین تأثیر بیرونی انتشار اسناد ویکی لیکس بروز اختلاف جدی میان مقامات کشورهای آسیایی است
مهمترین تأثیر بیرونی انتشار اسناد ویکی لیکس بروز اختلاف جدی میان مقامات کشورهایی است که این اسناد آن را به چیزهایی متهم کرده است و در مجموع تمرکز این اختلافات در قاره آسیا - کشورهای عربی، روسیه، ترکیه، ایران، چین و .... است. این اسناد به روابط میان دولتهای یاد شده آسیب میزند. هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا به تاثیر انتشار این اسناد در بروز اختلافات گسترده بینالمللی اشاره کرد و گفت: «نتیجه انتشار این اسناد، ایجاد اختلاف بین کشورهای جهان خواهد بود.» در اینجا این سؤال وجود دارد که این اختلافات آیا منافعی هم دارد؟ اگر دارد برای چه کشور یا کشورهایی است؟
*اسناد منتشر شده ویکیلیکس به ندرت در برگیرنده «نکته جدیدی» است
اسنادی که تاکنون منتشر شدهاند در عین حال به ندرت در برگیرنده «نکته جدیدی» است و اکثر این اسناد پیش از این به گونهای در رسانههای معتبر بینالمللی آمده بود با این تفاوت که اینک مطالبی که تاکنون بنام یک کارشناس یا به نام یک مرکز غیر دولتی تحقیقاتی مطرح شده بود، ذیل نام یک مقام رسمی و یا یک نهاد رسمی بیان شدهاند و حال آنکه همه میدانند - بعنوان مثال - N.H.K بازتاب دهنده نظرات دولت ژاپن و گاردین منعکس کننده دیدگاههای دولت انگلیس است.
وقتی اسناد مربوط به افغانستان - در فروردین 89 - منتشر شدند، اوباما اعلام کرد: «این اسناد، اطلاعات تازهای را ارائه نمیدهد ما این مشکلات را میدانستیم و درحال رفع آنها بودیم». حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان نیز ضمن ابراز تأسف از وقوع جنایات علیه غیر نظامیان در افغانستان - که اسناد ویکیلیکس بیانگر آن بود - اعلام کرد که همه از این مسایل خبر داشتند».
اگر از این منظر به موضوع نگریسته شود، اسناد انبوه ویکی لیکس «آورده اطلاعاتی» به حساب نمیآید اما هر چند این اسناد تصویری از واقعیت پیش چشم باشند، ارزش استنادی دارند و حداقل برای ثبت تاریخی وقایع مهم به حساب میآیند.
*برخی ابهامات و چند سوال درباره اسناد ویکیلیکس درباره ایران
اسناد ویکیلیکس درباره ایران نیز در هالهای از ابهام قرار دارد. از یک طرف هنوز هیچکس نمیداند که
1- چند درصد اسناد به ایران مربوط است؟
2- چند درصد از اسناد مربوط به ایران منتشر شدهاند؟
3- چند درصد از این اسناد به ضرر ایران است؟
4- چند درصد از اسنادی که علیه ایران است ماهیت امنیتی دارند؟
تا اینجا این اسناد، اطلاعات خاصی که جنبه آورده اطلاعاتی داشته باشد درباره ایران به ما نمیدهد. ماحصل آنچه ما دیدهایم این است که
1- کشورهایی در دنیا و در منطقه علیه ایران توطئه کردهاند
2- سرویسهای اطلاعاتی، رفت و آمدهای رسمی و غیررسمی ما را در منطقه زیر نگاه گرفتهاند
3- در محافل خصوصی اسرائیلیها و آمریکاییها اعتراف شده است که سندی درباره تلاش ایران برای دستیابی به بمباتمی وجود ندارد
4- مقامات آمریکایی در جلسه خصوصی اعلام کردهاند که دکتر احمدینژاد برنده واقعی انتخابات بوده است
5- آمریکا و اسرائیل قبل از انتخابات - از اگوست 2007 - توافق کرده بودند که از طریق تحریک دانشجویان، اقوام و .... نظام سیاسی ایران را تغییر دهند
6- مقامات وزارت دفاع آمریکا در مذاکره با وزیر خارجه ایتالیا گفتهاند که ایران به طالبان سلاح نمیدهد
7- دیپلماتهای آمریکایی در اجلاس سران اروپایی گفتهاند آمریکا علیرغم ارسال پیام دوستانه تبریک نوروزی به مردم ایران همچنان سیاست فشار در قبال ایران را دنبال میکند و صحبت از تعامل تنها برای کسب وجهه است.
در همه این موارد قبلا دهها و صدها سند در رسانههای معتبر آمریکایی، اروپایی و صهیونیستی از زبان رسانهها و حتی مقامات رسمی بیان شده بود و همه از آن خبر داشتهاند بنابراین اسنادی که تاکنون درباره ما منتشر شده اند -که البته اهمیت خاص خود را دارند- مشکلی برای ایران به وجود نمی آورد. البته این فقط بخشی از ماجراست.
*هدف از انتشار اسناد ویکیلیکس چیست؟
بررسی احتمالات:
1- علت جمعآوری و انتشار این اطلاعات و اسناد یک ماجراجویی شخصی یا رسانهای است و از قبیل رویدادهایی است که روزانه در اطراف ما اتفاق میافتند بدون آنکه لزوما از یک مهندسی خاص خبر دهند از این رو این اسناد اعتبار چندانی ندارند و از دقت کافی برخوردار نیستند چراکه هدف اصلی ماجراجویی بوده نه ارائه حقیقت و خدمت به آن.
2- علت جمعآوری و نشر این اطلاعات در «فروش آن به 5 روزنامه معتبر بینالمللی» نهفته است بنابراین ماجرا در واقع «تجارت اطلاعات» است و بدین لحاظ این اسناد از ارزش متوسط برخوردارند چرا که ادامه این تجارت جز با تضمین سطحی از صحت اطلاعات میسر نیست.
3- انتشار این اطلاعات محصول «تکنولوژی نوین اطلاعاتی» است به این معنا که دوره حفظ اطلاعات و سپس انتشار آن در 50 سال بعد سپری شده و انتشار سریع اطلاعات از توانمندی اطلاعاتی خبر میدهد و لذا این یک مانور اطلاعاتی برای کشوری است که آنها را منتشر میکند. از این منظر آمریکاییها با نشر این اطلاعات خواستهاند دیگران را به میدان ارائه اطلاعات بکشانند و یک رقابت ارائه اطلاعات را راه بیاندازند همانگونه که با انتشار لیست تعداد و نوع تسلیحات حساس و استراتژیک خود، رقیب را وادار به ارائه لیست مینمایند و رفتار او را مدیریت میکنند. این گزینه میگوید ویکیلیکس سایتی دولتی است و انتشار اسناد آن اقدامی هوشمندانه است.
4- نشر این اطلاعات محصول فضای غیرقابل کنترل کامپیوتر و اینترنت است. امروزه یک «هکر» میتواند با استفاده از ابزار به سایتهای حساس وارد شود و اطلاعات آن را تخلیه کند. یک فلش میتواند حاوی چندین مگ اطلاعاتی شود و لذا از آنجا که امروزه اینترنت، تلفن همراه و... که توسط مقامات رسمی - حتی اطلاعاتی - مورد استفاده قرار میگیرند در دسترس هکرها قرار دارند، جمعآوری این اطلاعات کار سادهای است. از این رو امروزه سیستمهای اطلاعاتی موضوع حفظ اطلاعات دشوار و پیچیده شده است.
5- جمعآوری و نشر این اطلاعات محصول نارضایتی افراد در درون سیستم اجرایی ایالات متحده است. خبرهای زیادی منتشر شدهاند که از نارضایتی نظامیان آمریکایی مستقر در افغانستان و عراق خبر میدهند. این نظامیان به سیاستهای رسمی کشورشان اعتماد ندارند. اظهارات ژنرال مک کریستال این نارضایتی را حتی در سطوح بالایی ارتش به نمایش گذاشت. حجم وسیع نظامیان آمریکایی که حداقل یک بار «خودکشی» را تجربه کردهاند هم از این موضوع حکایت میکند. برای چنین نظامیانی دیگر مفهومی به نام «منافع ملی» و «امنیت ملی» کشور وجود خارجی ندارد. پس هیچ عجیب نیست که اطلاعات محرمانه ارتش و سفارتخانههای آمریکا در خاورمیانه توسط آنها به ویکیلیکس داده شده باشد. از این منظر نشر اسناد محرمانه ارتش آمریکا نشان دهنده فروپاشی امنیتی این کشور میباشد.
6- انتشار این اسناد ناشی از فضای رقابت دو حزب جمهوریخواه و دمکرات است. نگاهی به اسناد نشان میدهد که اکثر اسناد افشا شده درباره آمریکا مربوط به عملکرد ارتش این کشور در فاصله سالهای 2001 تا 2007 است که نئوجمهوریخواهان بر ارتش فرمان میدادهاند. انتشار این اسناد در آستانه و حوالی انتخابات میان دورهای کنگره از جناحی بودن انگیزه انتشار اسناد خبر میدهد. از همین منظر بعضی هم گفتهاند از آنجا که انتشار این اسناد به روابط خارجی دولت آمریکا با کشورهای خارجی لطمه میزند این یک اقدامی داخلی برای تضعیف جناح اوباما میباشد.
7- انتشار این اسناد از فروپاشی درونی آمریکا حکایت میکند. کشوری که نتواند اطلاعات حساس خود را حفظ کند قادر به مدیریت تحولات نیست. نگاهی به درجا زدن دولت آمریکا در حل بحران مالی، شکست آمریکا در سیاست مهار چین، شکست سیاست آمریکا در بازنگری N.P.T، شکست آمریکا در پرونده فلسطینی، ناتوانی آمریکا در کنترل رژیم تلآویو، عدم توانایی آمریکا در همراهسازی اعراب منطقه علیه ایران، ناتوانی آمریکا در حل برنامه هستهای ایران، زود هنگام شدن رویگردانی مردم آمریکا از حزب حاکم، شکست آمریکا در پروژه عراق، شکست آمریکا در پروژه افغانستان،؛ شکست آمریکا در مهار رژیم سودان، شکست آمریکا در تضعیف مقاومت لبنان و... همه از فروپاشی درون آمریکا حکایت میکنند در این شرایط نافرمانی اطلاعاتی و از هم گسیختگی امنیتی این کشور عجیب نیست.
8- انتشار این اسناد نشان میدهد که آمریکا روند کنونی جهان را به نفع خود ارزیابی نمیکند و درصدد تغییر آن است از این طریق آمریکاییها خواستهاند بازی موجود در صحنه بینالمللی را به هم بزنند. دو سال پیش 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا طی گزارش 400 صفحهای که خطاب به کنگره منتشر کردند فضای بینالمللی در سال 2025 را به گونهای ترسیم کرده بودند که آسیا در نیمه دهه سوم قرن جاری میلادی محور اقتصاد و تجارت بینالملل خواهند بود، چین بزرگترین اقتصاد خواهد داشت، روسیه موقعیت خود را به عنوان یک قدرت سطح اول باز مییابد و ایران و هند هم به سطح قدرتهای ردیف اول دنیا راه مییابند در نقطه مقابل آن از موقعیت آمریکا، فرانسه و انگلیس کاسته میشود. اگر به مجموعه اسنادی که منتشر شده نظری بیاندازیم درمییابیم که نوعی به هم ریختگی سیاسی در روابط دولتهای بالفعل و بالقوه قدرتمند آسیا به صورت خطی تعقیب شده است. روسیه، چین، ایران و کشورهای عربی در این تصاویر در نقطه مقابل هم قرار دارند و علیه هم به توطئه مشغولند. از این منظر ویکیلیکس ماموریت دارد که از طریق ارائه اسناد، یک شورش و آنارشی اطلاعاتی راه بیاندازد تا همه دریابند شرایط فعلی حالت انفجاری دارد و باید برای آن فکری کرد در این شرایط ساختارهای موجود بین المللی که آمریکا چهره شاخص آنهاست نوعی مرجعیت سیاسی پیدا میکند.
9- لابی صهیونیستی آمریکا دنبال ایجاد فضایی است تا چهرههای موثر داخل آمریکا و بیرون آن به این جریان تمکین بیشتری داشته باشند. در این خصوص باید «همه» احساس عدم امنیت کنند و درصدد «حل و فصل جامع» برآیند. براین اساس در این ماجرا همه مسئلهدار شدهاند و در عین حال اسرائیلیها احساس امنیت میکنند. نتانیاهو میگوید: «اسناد ویکیلیکس ثابت میکند که مهمترین مسئله خاورمیانه، فلسطینی نیست، ایران است.» همزمان با آن شایع میشود که در مجموعه اسناد ویکیلیکس هیچ سندی درباره رژیم صهیونیستی وجود ندارد. اگر این خبر درست باشد میتواند یک سرنخ تلقی شود. صهیونیستهای آمریکایی در گذشته هم برای تغییر فضا به نفع اسرائیل، تئوری «نیاز به راه حل جامع» را به اجرا گذاشتهاند.
10- در خارج از آمریکا، ایالات متحده رقبایی دارد. بخصوص دولتهایی که در دوره بوش با آمریکا هماهنگ بودهاند از سیاستهای اوباما نگران هستند دو کشور انگلیس و فرانسه در خط مقدم این کشورها قرار دارند اگر اخبار اقدامات انگلیس را پیگیری کنیم درمییابیم که Mi6 - سرویس جاسوسی انگلیس - بشدت فعال شده است. انگلیسیها در پشت اقدامات جامع علیه ایران و روسیه قرار دارند و خبرها بیانگر آن است که در این میدان از امریکاییها تندتر هستند. این مسئله آنقدر عیان است که در فضای عمومی منطقه قابل لمس میباشد. بعضی از خبرها از نقش محوری انگلیس در ترورهای اخیر ایرانی خبر میدهد. علاوه بر انگلیس، فرانسهی سارکوزی هم انگیزه زیادی برای ورود در یک پروژه ضد اوباما دارد. این روزها خبرهای فراوانی وجود دارند که از اختلافات عمیق میان فرانسه و آمریکا خبر میدهند. همین دیروز رسانهها نوشتند در جریان مذاکرات 1+5 و ایران برای اولین بار شاهد موضعگیری فرانسه در مقابل آمریکا بودیم.
*تجزیه و تحلیل دلایل نشر اسناد
در مورد اهداف یا هدف واقعی از انتشار این اسناد هنوز نمیتوان با قاطعیت حرف زد چراکه تنها کمتر از 10 درصد از اسناد در دسترس قرار گرفتهاند و کمتر از یک سوم اسنادی که در دسترس قرار دارند، با اهمیت میباشند. در عین حال در مورد احتمالات دهگانهای که ذکر شد، میتوان قضاوت اولیهای ارائه داد:
1- گزینه ماجراجویی شخصی با توجه به حجم اسناد و نیازی که برای جمعآوری و انتشار آن به همکاری دارد و انتشار کاملا برنامهریزی شده آن در مهمترین روزنامههای غرب منتفی به نظر میرسد اگر هم گزینه ماجراجویی درست باشد این یک ماجراجویی جمعی و توافقی شده است.
2- بحث تجارت اطلاعات نمیتواند درست باشد چرا که تجارت اطلاعات در یک کانال رسمی صورت میگیرد یعنی یک دولت اطلاعاتی را به دولت دیگر میفروشد نه اینکه چند رسانه اطلاعاتی را به حراج میگذارند البته اگر کشوری در صدد ضربه زدن به کشور یا کشورهای دیگر از طریق انتشار اطلاعات باشد بحث دیگری است که به آن فروش اطلاعات نمیگویند.
3- با توجه به اینکه اطلاعات منتشر شده - به فرض دقیق بودن- مربوط به دولتهاست و بخصوص مربوط به بخشهای امنیتی و نظامی آنان است و طبعا دولتها اسناد خود را در سایتهای مفتوح و مشترک قرار نمیدهند یعنی یک مقام اطلاعاتی هم به همه اطلاعات یک سرویس دسترسی ندارد تا بتواند از طریق ورود به یک شبکه رایانهای همه اطلاعات را تخلیه و بعد هم در روی یک سایت شخصی قرار دهد و سپس رسما به چند روزنامه بفروشد. بنابراین فرضیه محصول تکنولوژی نوین اطلاعاتی هم بعید بنظر میرسد.
4- اما فرضیه محصول غیرقابل کنترل بودن کامپیوتر و اینترنت و اینکه یک هکر بتواند به جمعآوری اطلاعات محرمانه نظامی و ... دست پیدا کند هم قابل قبول نیست چرا که اولا هکرها خود را معرفی نکرده و فعالیت آشکار ندارند. ثانیاً سیستمهای اطلاعاتی به محض مواجه شدن با یک هکر وارد عمل شده و اطلاعات را از دسترس خارج مینمایند. بنابراین نمیتوان پذیرفت که یک یا چند هکر 4-3 سال مشغول تخلیه فایلهای اطلاعاتی باشند ولی سازمان مربوطه حساس نشده باشد.
5- فرضیه نقش ناراضیان منطقی بنظر نمیرسد؛ افراد یک ارتش، صرف عضو بودن به شبکههای مختلف اطلاعاتی دسترسی ندارند و حفاظت و واحدهای ضد جاسوسی در این سیستمها این دسترسیها را کنترل میکنند و وقتی هم که یک سری اطلاعات نشت میکند، مسئولان ارشد وارد عمل شده و با شدت با متخلفین برخورد مینمایند. بنابراین گستردگی اسناد احتمال این گزینه را کاهش میدهد.
6- از آنجا که این اسناد برای امنیت ملی کشورها - از جمله آمریکا- ضرر داشته، گزینه حزبی بودن نشر اطلاعات نمیتواند قابل پذیرش باشد اگر چنین بود حزب رقیب از موضع مدعی وارد میدان میشد و علیه حزب دیگر به دادگاه شکایت میکرد که تاکنون این اتفاق نیافتاده است.
7- گزینه «فروپاشی درونی آمریکا» در این ماجرا قابل تامل است میتوان مواردی را نشان داد و بر اساس آن فروپاشی درونی را نتیجه گرفت در عین حال با نگاه به ماجرای 11 سپتامبر 2001 که آمریکاییها هزینهها و اتهاماتی را در فضای داخلی و بینالملل پذیرفتند تا بتوانند فضای بینالمللی را تغییر بدهند. اگر کسی در دو ماه اول پس از وقوع ماجرای برجهای دوقلو میخواست نظر بدهد فروپاشی اطلاعاتی آمریکا را بعنوان یک احتمال جدی مطرح میکرد و حال آنکه بعدا ماجرا معنای دیگری پیدا کرد. ما فعلا در ماههای اول انتشار اسناد ویکی لیکس هستیم و آمریکا احیانا در مرحله پرداخت هزینه قرار دارد و ماجرا میتواند وجه با اهمیتتر دیگری داشته باشد که زمان رؤیت آن فرا نرسیده است.
8- در اینکه روند تحولات به نفع آمریکا نیست نوعی اجماع نظر در سطح بینالمللی و در سطح داخلی ایالات متحده وجود دارد. گزارشهای رسمی از جمله گزارش 16 سازمان اطلاعاتی در سال 2008 از این موضوع خبر میدهند. اینکه آمریکاییها اهل بهم زدن کافه باشند و با تأسی به روش اسلاف خود مانند یک «کابو» وارد صحنه بشوند قابل پذیرش است. از سوی دیگر آمریکاییها برخلاف اروپاییها، روسها، چینیها و ... ریسکپذیرند در طول 10 سال گذشته آمریکاییها 4 جنگ را در خاورمیانه به راه انداختهاند و چندین پروژه دیگر را نیز دنبال کردهاند. هیچ بعید نیست که نشر اسناد ویکی لیکس در حکم «یک 11 سپتامبر اطلاعاتی» باشد. از قضا بعضی از رسانههای غرب به این نکته اشاره کردهاند.
9- نقش رژیم صهیونیستی و لابی صهیونیستی در آمریکا بعید به نظر نمیرسد ولی برای اثبات آن دلایل قوی یا اسناد غیرقابل انکار نیاز دارد.
10- نقش رقبای اروپایی هم مانند نقش قایل شدن برای لابی صهیونیستی نیاز به دلیل محکم و یا سند قابل تامل دارد در عین حال میتوان برای دولتهای آمریکا و انگلیس در این ماجرا نقش مکمل و نقشه مشترک هم قایل شد.
نکته نهایی:
اسناد ویکی لیکس هرچه باشد و از هر نقشهای برخاسته باشند میتوانند تؤامان فرصتها و تهدیداتی را به وجود آورند. میتوان با هوشمندی به آنان نظر انداخت. آموزه قرآنی به ما میگوید سخن کفار درباره مؤمنین قابل استناد نیست ولی سخن کافر علیه کافر قابل استناد میباشد. اسناد ویکی لیکس وقتی از آمریکا و عملکرد نیروهای آن خبر میدهند قابل استناد و حتی پیگیری است ولی زمانی که این اسناد راجع به محیط منطقهای ما حرف میزنند و بیم آن وجود دارد که توطئه ای در راستای بهم ریختن روابط طبیعی کشورها باشد قابل استناد نیست.