جوان آنلاین: اگر چرخ تولید بایستد، تحریمها گلوی اقتصاد را میفشارند، اما اگر به حرکت درآید، این فشارها بیاثر و حتی بیمعنا میشوند. این جمله، نه صرفاً یک شعار، بلکه عصاره واقعیتی تلخ و در عینحال راهگشا درباره مواجهه کشورمان با تحریمهاست. دشمنان این ملت، سالهاست با طراحی پیچیدهترین نظام تحریمی تلاش کردهاند ستونهای اقتصادی کشورمان را فرو بریزند، اما تجربه نشان داده است در این جنگ اقتصادی، تنها بخشی از اقتصاد که ایستاد و حتی رشد کرد، همان حوزههایی بودند که بر پایه تولید داخلی، سرمایهگذاری واقعی و تکیه بر توان بومی شکل گرفته بودند. تحریم ابزار فشار است، اما زمانی کارآمد است که نقطه اتکای اقتصاد بر واردات، خامفروشی و وابستگی باشد. وقتی زیرساخت تولید در کشور تقویت شود، دشمن عملاً اهرم فشار خود را از دست میدهد. آنگاه تحریم به جای آنکه ابزار تهدید باشد، به عاملی برای جهش و خوداتکایی تبدیل میشود. تجربه صنایع دفاعی، کشاورزی، داروسازی و دانشبنیانها گواهی روشن است بر اینکه تولید، نهتنها پادزهر تحریم است، بلکه شاهکلید استقلال اقتصادی است.
تحریمها اگرچه برای ضربه زدن به ستونهای اقتصادی کشورمان طراحی شدهاند، اما اثربخشی آنها مشروط به یک چیز است: ضعف در تولید. دشمن روی نقاط وابستگی ما تمرکز کرده است؛ از واردات کالاهای راهبردی گرفته تا مواد اولیه، تجهیزات صنعتی، قطعات و فناوری. وقتی کشور در این بخشها ضعف داشته باشد، تحریم مانند گرهای در گلوی تولید عمل میکند، اما آنجا که چرخه تولید بومیسازی شود و متکی به ظرفیت داخلی باشد، تحریم مثل خمیری در دست صنعتگر ایرانی نرم میشود. نمونه روشن این مسئله در صنایع دفاعی، داروسازی و بخشهایی از کشاورزی دیده شده است. هرجا که سرمایهگذاری بلندمدت، علممحور و بومی بوده، فشار خارجی نهتنها کاری از پیش نبرده بلکه کشور را به خودکفایی رسانده است. این یعنی «تحریمشکن واقعی» کسی است که کارخانه میسازد، نه کسی که مذاکره میکند.
سرمایهگذاری در تولید
در نگاه اقتصاد مقاومتی، سرمایهگذاری در تولید نهفقط یک انتخاب اقتصادی، بلکه یک موضع راهبردی برای دفاع ملی است. هر ریالی که به جای سوداگری و واردات صرف ایجاد یک خط تولید یا توسعه فناوری بومی شود، در واقع سپری است که اقتصاد کشور را در برابر ضربههای دشمن مقاوم میکند. امروز ایران ما دارای ظرفیتهای عظیم در حوزه نیروی انسانی، بازار داخلی، منابع طبیعی و فناوریهای نوظهور است. اگر دولت بسترهای حمایتی فراهم کند، بخش خصوصی نیز حاضر است سرمایه خود را به جای ارز، طلا یا زمین به چرخ کارخانهها گره بزند.
عوامل اصلی موفقیت در این مسیر عبارتند از:
* ثبات سیاستگذاری اقتصادی
* تضمین خرید محصولات تولیدی
* دسترسی به تسهیلات مالی ارزان و بلندمدت
* کاهش بوروکراسی و مجوزهای دستوپاگیر
* تسهیل صادرات کالاهای ایرانی
وقتی کارخانه به جای نفت میفروشد
چند دهه تکیه بر نفت، کشورمان را به اقتصادی تکمحصولی تبدیل کرد؛ کالایی که بیش از هر چیز، هدف تحریم قرار گرفت، اما تجربه سالهای اخیر نشان داد با تقویت تولید غیرنفتی، میتوان بخش مهمی از درآمد ارزی را از مسیر صادرات محصولات صنعتی، کشاورزی و حتی دانشبنیان تأمین کرد. برای مثال، صادرات محصولات پتروشیمی، فولاد، مصالح ساختمانی، تجهیزات پزشکی و محصولات غذایی در سالهای اخیر توانستند بخشی از فشار کمبود ارز را جبران کنند. جالب آنکه بیشتر این صنایع زمانی شکل گرفتند که بخش خصوصی جسارت کرد، دولت همراهی و تحریم، انگیزه خودکفایی را شعلهور کرد. یعنی برخلاف تصورات رایج، تحریم همیشه مخرب نیست گاهی اگر درست تحلیل شود، میتواند به فرصت جهش تبدیل شود.
نقش شرکتهای دانشبنیان در دور زدن تحریم
یکی از مهمترین برگهای برنده در نبرد اقتصادی با تحریم، شرکتهای دانشبنیان هستند. این شرکتها به کمک دانش بومی و نخبگان داخلی توانستهاند فناوریهای پیچیدهای را که به واسطه تحریم در دسترس نیست در داخل تولید کنند؛ از تولید مواد پیشرفته و قطعات هایتک گرفته تا تجهیزات صنعتی و فناوریهای نو. برنامه توسعه اقتصاد دانشبنیان که در سالهای اخیر دنبال شده، نمونهای موفق از سرمایهگذاری در تولید غیرنفتی است. امروز بیش از ۷هزار شرکت دانشبنیان در کشور فعالند که بخشی از آنها مستقیماً در خنثیسازی آثار تحریم ایفای نقش میکنند. حمایت از این شرکتها، یعنی حمایت از مغزهای ایرانی، خلق ارزش افزوده بالا، اشتغال نخبگان و قطع وابستگی به خارج.
تولید، اشتغال و امنیت پایدار
سرمایهگذاری در تولید تنها به معنای رشد اقتصادی نیست، بلکه بسترساز امنیت اجتماعی و ثبات سیاسی نیز است. هر کارخانهای که راه میافتد، دهها تا صدها شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میکند. اشتغال پایدار یعنی افزایش درآمد خانوار، کاهش آسیبهای اجتماعی، امید به آینده و اعتماد به حاکمیت. در سالهایی که کشور با بحرانهای ارزی یا تورمی روبهرو بوده است، تولیدکنندگانی که روی پای خود ایستادهاند، نهتنها بیکار نماندهاند، بلکه با افزایش بهرهوری و صادرات، به ثبات بازار کمک کردهاند. یعنی حتی در اوج تحریم، تولید داخلی میتواند نبض اقتصادی کشور را تنظیم کند. دولتها اگر میخواهند معضل بیکاری، فقر و تورم را مهار کنند، باید به جای سیاستهای مقطعی و وارداتی، سرمایهگذاری بلندمدت در تولید را جدی بگیرند.
تولید، سرریز قدرت در سیاست خارجی
وقتی کشوری از نظر اقتصادی مستقل باشد، در عرصه سیاست خارجی هم حرف برای گفتن دارد. کشوری که چرخ کارخانههایش میچرخد، سرنوشتش را پشت میز مذاکره گره نمیزند. به همین دلیل است که بسیاری از کشورها در برابر فشارهای غرب، با اتکا به اقتصاد تولیدمحور توانستهاند ایستادگی کنند. اگر کشورمان نیز به جای واردات و مصرف، روی تولید و صادرات تمرکز کند، نهتنها تحریمها را پشت سر میگذارد، بلکه در تعاملات جهانی نیز قدرت مانور بیشتری خواهد داشت.
فرصت تاریخی برای سرمایهگذاران
امروز تحریم، تهدیدی است که به یک فرصت برای جهش درونی تبدیل شده است. با حمایت دولت و جسارت بخش خصوصی، میتوان نقطه پایان بر اقتصاد وابسته و نفتی گذاشت و به سمت اقتصادی تولیدمحور، پویا و مقاوم حرکت کرد. سرمایهگذاری در تولید، مسیر دشواری دارد، اما نتیجهاش ماندگار، ملی و راهبردی است. ایران با این سرمایه انسانی، منابع خدادادی و بازار منطقهای، مستعد یک جهش اقتصادی بینظیر است. فقط باید اراده و عمل را جایگزین شعار کرد.