کد خبر: 871676
تاریخ انتشار: ۲۱ شهريور ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
نگاهي به ۳ فيلم در حال اكران «ماجان»، «نگار» و «من و شارمين»
جبار آذين *
جبار آذين *
 
«ماجان»، «نگار» و «من و شارمين» حاصل سينماي بيمار كشور هستند؛ «ماجان» فيلمكي به شدت سردستي و سرهم بندي شده، «نگار» فيلمي به شدت بي‌ارزش كه رامبد جوان آن را تنها براي تقديم به همسرش ساخته و «من و شارمين» يك جنگ ناموفق از انواع ژانرها و مضامين تكراري خانوادگي و اجتماعي و عاشقانه از روي آثار داخلي و خارجي است! انتظار طراوت گل‌هاي خوش آب و رنگ بهاري در قالب فيلم‌هاي سينمايي از سينماي بيمار ايران كه افزون بر درمان خود بعضي مديران و هنرمندان آن هم به معالجه فرهنگي و اصلاح‌سازي عملكرد سينمايي خود نياز دارند توقعي طبيعي نيست. از همين رو سه فيلم تازه اكران شده «ماجان»، «نگار» و «من و شارمين» هم محصولاتي بيمارگونه از درخت آفت‌زده و به كرم نشسته سينماي ايران است.
«ماجان» نخستين تجربه سينمايي رحمان سيفي آزاد فيلمنامه‌نويس و كارمند سازمان صدا و سيما، فيلمي سردستي، سطحي و ناپخته از ماجراها و داستان‌هاي قوام‌نيافته‌اي است كه از دوران دهه ۶۰ پا به سينماي حرفه‌اي ايران گذاشته است. «ماجان» پر است از كاراكترها و حوادث پرداخت نشده و مضاميني كه جايي در درام شكل‌نيافته سينمايي اين فيلم ندارند. ساخته سيفي آزاد اثري احساس‌گرا است كه در متن كوشيده با سرهم بندي گره‌هاي داستاني ريز و درشت بجا و نابجا ضعف‌هاي دراماتيك فيلمنامه را بپوشاند و در اجرا با تصويرسازي‌هاي دم‌دستي جمع و جور شود. اين كار در متن و اجرا و بازي‌ها و كارگرداني هيچ حرفي جز تكرار و خام‌دستي ندارد و فقط يك تجربه براي سازنده‌اش است كه در قالب فيلم‌نمايي به نام «ماجان» از سر شكم سيري ساخته شده است.
 
رامبد جوان بازيگر، مجري و كارگرداني كه هنوز سينما و ابزار سينمايي را به درستي نفهميده و نشناخته و تجربه نكرده است در فيلم‌نماي جديد خود پا در مسير توليد آثار موسوم به پست‌مدرنيسم گذاشته و به خيال خود براي دورشدن از كليشه‌هاي رايج فيلم‌هاي ايراني نوآوري و خلاقيت به خرج داده است. «نگار» فيلم‌گونه‌اي آشفته و انفجاري از يادمانده‌هاي سينمايي ذهن پريشان جوان در قالب كاراكتري به نام نگار است كه با تركيبي نامتناسب و درهم آثاري چون «هملت»، «تلقين»، «قيصر»، «گاوخوني» و... را در تابلويي بدون شكل و قواره در جاي جاي خود رديف كرده است. «نگار» در مضمون و محتوا ميان انواع ساختارهاي سينمايي سرگردان مانده است و سازنده‌اش چون تصور كرده پست‌مدرنيسم يعني درهم و برهم‌سازي و بي‌هدفي، هرچه از ذهنش عبور كرده و دور و اطرافش بوده را در ظرف غيرجذاب «نگار» ريخته است.
 
اين فيلم صرفاً يك تجربه ناموفق سينمايي از رامبد جوان است كه براي تقديم به همسرش بوده است. «نگار» براي بلندپروازي بدون دانش و عجولانه سينمايي تجربه‌هاي جاري سينما را هم ناديده گرفته و در نتيجه ملغمه‌اي غريب و ناهمگون از شبه‌فيلم شده است. بيژن شيرمز سينماي حرفه‌اي را با فيلم پاره نابساماني به نام «من و شارمين» تجربه كرده است. «من و شارمين» هم در روزگار تب داغ فيلم‌هاي عاشقانه تجارتي با نگاه به گيشه و استفاده از بازيگران گيشه‌ساز ساخته شده است. «من و شارمين» يك فيلمك شبه كمدي-رمانتيك است كه نه از فيلمنامه‌اي با مضامين درست پرداخت شده و ساختارمند برخوردار است و نه در چارچوب‌هاي حداقلي استاندارد سينماي تجاري ايران مي‌گنجد.
 
افزون بر اين موارد نويسنده و كارگردان آن به خيال خام خود از آثار كمدي و رمانتيك كه هيچ كدام از اصول و مختصات آنها را به درستي نمي‌شناسد سعي كرده يك كمدي شلوغ و اثري عاشقانه و شاعرانه بسازد كه دست برقضا فيلم در بخش‌هاي كمدي و عاشقانه و شاعرانه هم موفق نيست. «من و شارمين» يك جنگ ناموفق از انواع ژانرها و مضامين تكراري خانوادگي و اجتماعي و عاشقانه از روي آثار داخلي و خارجي است. اوضاع فيلم‌ها و سينماي جاري ايران نشان مي‌دهد چنانچه فيلم‌هاي جذاب، استاندارد، بامحتوا و مردمي مي‌خواهيم بايد خواهان اصلاح و درمان سينماي بيمار كشور باشيم و تا زماني كه سينماي عقب‌مانده و كلنگي ما درمان نشود، محصولات آن هم بيمارگونه خواهند بود. ما اين فيلم‌ها و سينماي عقب‌مانده را درخور شأن خود نمي‌دانيم و اميدواريم مسئولان سينماي كشور تدبيري جدي براي جلوگيري از ساخت اين نوع آثار نازل داشته باشند.
 
* منتقد و مدرس سينما
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار