دوم فروردین، ۲۲ مارس، روزی است که در سراسر جهان برای جلب توجهها و افزایش آگاهیها در رابطه با آب، مورد استفاده قرار میگیرد. برنامههایی متنوع، از برگزاری فستیوالها تا نشر گسترده محتواهایی در فضای مجازی در آستانه این روز، به کمک دیده شدن آب میآیند. در کشور ما نیز که انبوهی از چالشها در بخش آب وجود دارد، استفاده از این فرصت، میتواند جایگاه ویژه داشته باشد به ویژه که این روز، در تعطیلات نوروزی و زمان فراغت عموم خانوادهها قرار گرفتهاست. افسوس که این فرصت نیز با پیامهای کلیشه ای، تبریکهای بیمعنا و حرفهای کلی به هدر میرود و کماکان آب، در تصمیمها، چه فردی، چه گروهی و چه در مقیاس کلان در اولویت قرار نمیگیرد. اما واقعیت این است که با فراموشی و کلیشههای ما، آب از اولویت نمیافتد؛ نه به این خاطر که امسال هم در سالی نسبتاً خشک و کم بارش قرار داریم و نه صرفاً به این خاطر که میزان آب پشت سدها، کم است؛ اینها همگی قله کوه یخی چالشهای آبی است و خالی از لطف نخواهد بود، اگر دقایقی را برای مرور دوباره و دوباره مسئله، به بهانه روز جهانی آب اختصاص دهیم:
نخست آنکه بخش مهم و اصلی مشکل، کمبارشی یا خشکسالی نیست. ما آنقدر در طول دههها و حتی همین الان، چکهای بیمحل از منابع آب خصوصاً آبهای زیرزمینی کشیدهایم که سالهای پربارش هم مثل آنچه در ۹۹- ۹۸ تجربه کردیم؛ مسئله را حل نشدهگذاشتهاند. بدتر آنکه هنوز هم روند تصمیمات غلط در بخش آب ادامه دارد. در همین سالی که گذشت، انبوهی چاه جدید حفر شدند. نهتنها به صورت غیرمجاز، بلکه چاههایی که پروانه حفر و بهرهبرداری داشتند. آن هم در دشتهایی که دهههاست از ممنوعهشدنشان میگذرد.
دوم آنکه در حالی که همه ما زوال زاینده رود یا کم شدن آب دریاچه ارومیه یا مشکلات کیفی آب در کارون را میبینیم، اما گروه اندکی، این درک را نسبت به منبعی که بیش از ۵۰ درصد بار تأمین آب ما را به دوش میکشد، داریم: آبخوانها. منابعی که از ۶۰۹ محدوده تعریف شده در کشور، بیش از ۴۰۰ تا از آنها، سالها و اغلب دهههاست که تعادل خود را از دست دادهاند و برداشت از آنها از ورودی و تغذیه آنها کمترشده و هر سال دارند پایینتر و پایینتر میروند، اما بیصدا. دقیقاً همین در معرض دید مستقیم نبودن آبهای زیرزمینی است که باعث شده و میشود، فکر کنیم میتوانیم فشار خود را به آنها، یواش و بیسر و صدا مثلاً با حفر چاههای جدید اضافه کنیم. این فکر اشتباه که با دهها توجیه و آسمان ریسمان بافتن ادامه دارد، بدهی بزرگی روی دست ما گذاشته و قاعدتاً همین بدهی است که تا وقتی مورد توجه جدی قرار نگیرد، با فاصله و به اشکال گوناگون، خود را در نقاط مختلف نشان میدهد؛ و در آخر اینکه تمرکز بر راه حلهای اصطلاحاً سازهای مثل ساخت سد و تأسیسات، کشیدن خطوط انتقال آب، حفاری چاههای جدید ولو با رؤیای (خام) آبهای ژرف؛ اشتباهی است که ما را به این نقطه رسانده و با عوض شدن مصداقها، اما باقیماندن روح کلی حاکم بر روش مدیریت منابع آب، تنها صرف سرمایهها و از دست دادن فرصتها را به همراه دارد.
امسال، پیام روز جهانی آب، تمرکز بر تغییر است. شتابی که در تغییر رویهها باید ایجاد کنیم و تغییراتی که از خودمان، هر چند کوچک، آغاز و توسعه دهیم. فرصتها به سرعت در حال سپریشدن هستند و بدون این تغییر، قلهها و بدنههای جدیدی از کوه یخی مسئله آب نمایان خواهند شد. سعی کنیم جلویش را بگیریم.