جوان آنلاین: «ما اینجا با ۳۰ هزار تماشاگر خوشحالیم که صعود کردیم، ولی مردم فلسطین در یک فاجعه بزرگ به سر میبرند»، این حرف سام مرسی، کاپیتان ایپسویچ تاون در جشن صعود به لیگ برتر انگلیس است. کاپیتان مسلمان و محبوب ایپسویچ تاون معتقد است که جهان باید برای جلوگیری از جنایتهای رژیمصهیونیستی در فلسطین اقدام کند و «نباید این فاجعه انسانی و نسلکشی ادامه پیدا کند». پیش از این فوتبالیستهای سرشناس دیگری از جمله کریستیانو رونالدو، کریم بنزما، محمد صلاح، محمد الننی، پل پوگبا و سادیو مانه به حمایت از مردم فلسطین و محکومیت جنایت رژیم اشغالگر قدس پرداخته بودند. گرچه نتیجه مسابقات ورزشی را با برد و باخت میسنجند، اما این فوتبالیستها- فارغ از هر نتیجهای- قطعاً برندگان تنور داغ حمایت از مردم فلسطین هستند.
انعکاس اخبار اعتراضات دانشجویی در کشورهای مختلف، به خصوص کشور حامی اصلی رژیمصهیونیستی، امریکا، وجدانهای تخدیرشده از افیون تبلیغات و پروپاگاندای استکبار جهانی را در میان قشر روشنفکر و تحصیلکرده دانشگاهی بیدار ساخت، به طوری که دانشجویان در دانشگاههای مختلف خیمه اعتراض در مقابل دانشگاهها زده و خواستار تجدیدنظر رؤسای دانشگاهها در رابطه با رژیمصهیونیستی شدهاند. آنچه جای تأمل دارد، این است که هر چه فریاد و اعتراض در جبهه به ظاهر طرفدار صهیونیستها گوش جهان را کر کرده، از این طرف برخی نخبگان سیاسی و دانشگاهی ما را سکوتی کشنده فرا گرفته است و شاهد هیچ اعتراض و اظهارنظری از آنها نیستیم. گرچه میتوان یکی از دلایلش را اینگونه حدس زد، اگر امریکا ضعیف شود، دیگر نمیتواند از اینها دفاع کند و به همین دلیل نگران شدهاند. آن کسی که استاد دانشگاه است چرا سکوت میکند و به عنوان استاد دانشگاه چرا به سرکوب دانشجویان دانشگاههای امریکا اعتراض نمیکند؟ یا آن استاد دانشگاه و گزارشگری که از آزادی بیان دانشجوها حرف میزد و همپیاله آنها در ناهار اعتراض میشد و رخت عزا میپوشید، آیا اکنون هم عزادار همکارانش است؟ یا آنها که هرازچندگاهی علیه جمهوری اسلامی توییت میزنند، مسئله فلسطین و غزه در اولویت بعدی توییتهایشان نباید باشد؟ یا فقط اجازه دارند علیه جمهوری اسلامی ایران، تندخویی و سیاهنمایی و اعتراض کنند.
در هر حال این روزها که موج حمایت از مردم مظلوم فلسطین در مقابل جنایت اسرائیل به دانشگاههای بزرگ امریکا و اروپا رسیده است، هر کس با هر مشرب سیاسی اگر سکوت کند، بازنده است و دیگر نمیتواند از این شکستها خلاصی یابد، چون قطعاً در بین مردم ایران هم شکست خواهد خورد و از نگاه مردم میافتد.
نخبگان فرهنگی که قلم و رسانه را در دست دارند، چه روزنامهنگار و اهالی مطبوعات باشند و چه استاد دانشگاه، در شکلدهی به اخلاق جامعه تأثیرگذارند، به شرطی که به ارزشهای اخلاقی پایبند باشند و خیانت پیشه نکنند، اما اگر با جامعه همراه نباشند، ممکن است منزوی شوند. این روزها که اعتراض دانشجویان امریکایی و دیگر نقاط دنیا به کشتار پیران، زنان و کودکان جهان را احاطه کرده است و یک اعتراض انسانی است، آیا اصلاحطلبان یا آن استادانی که همواره علیه کوچکترین مسئله سیاسی و اجتماعی توییت میزنند، نباید محکومیت رفتار حیوانی با این اعتراضات انسانی را به صورت شفاف و ملموس و با صدای رسا بیان کنند. آیا نباید به طور شفاف اعلام کنند که غرب از ارزشهای خودش عدول کرده و این طرز برخورد با دانشجو و استاد که یک مسئله جهانی و انسانی را فریاد میزند، نیست؟ البته شاید هم دارند جنایات رژیمصهیونیستی را توجیه میکنند که بحث دیگری است.