موضوعي كه انگار قرار نيست مورد موافقت طرفين قرار بگيرد و باعث شده كه نشستها براي دست يافتن به مدلي سازنده براي حل مسائل موجود در پرونده فعاليتهاي صلح آميز هستهاي ايران، به تأخير بيفتد.
تمام اينها در حالي است كه در تمام هفت سالي كه مذاكرات ميان ايران و گروه ۱+۵ ادامه داشت، اين روند با كارشكني غربيها و فشارهاي يكسويه آنان در همان پله اول باقي مانده است و گويا قرار نيست پيشرفتي در آن صورت بگيرد. موضوعي كه منجر به انجام تحريمهاي يكسويه و غير قانوني خارج از دستور كار شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران شده است.
سكوت از خرداد مسكو
در عين حال اين گروه به تعهد خود در آخرين دور مذاكرات در مسكو در خرداد ۹۱ كه بر ادامه مذاكرات ميان طرفين تأكيد داشت، نيز پايبند نماند. گرچه در داخل نيز به دليل برگزاري انتخابات ايالات متحده و مشخص نبودن سياست رئيسجمهور آتي اين كشور در قبال كشورمان و از سوي ديگر افزايش فشارهاي اقتصادي كه رهبر معظم انقلاب آن را «وحشيانه» خطاب كردند، ديدگاه چندان مثبتي در خصوص پيشرفت دور تازه مذاكرات وجود ندارد.
در مرداد ماه بود كه جمهوري اسلامي با ارسال نامهاي به كاترين اشتون مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا خواستار از سرگيري مذاكرات هستهاي ميان طرفين شد تا از اين طريق ضمن به دستگيري ابتكار عمل در اين عرصه، عملاً اشتياق خود را براي پايان دادن به اين بازي پيچيده نشان دهد؛ موضوعي كه در ادامه منجر به ديدار تابستانه ميان سعيد جليلي و كاترين اشتون در استانبول شد، اما تأكيد اشتون به عنوان نماينده غرب بر سر مواضع خصمانه قبلي گروه ۱+۵ نگذاشت كه توافق براي دور تازه مذاكرات ميان طرفين شكل بگيرد.
غربيها دست به دامن آژانس شدند
اما پيشرفتهاي جمهوري اسلامي در موضوع هستهاي به حدي بود كه غربيها نتوانستند سكوت خود را ادامه دهند و با پيش انداختن آژانس بينالمللي انرژي اتمي، تلاش كردند تا ضمن سنجش وضعيت فني ايران، ديدگاه ديپلماتهاي كشورمان را براي ادامه مذاكرات نيز بسنجند. البته جمهوري اسلامي همواره آمادگي خود را براي رفع شبهات فني آژانس اعلام كرده بود و حتي چندين مرتبه با پذيرش بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي و صدور اجازه بازديد از مناطق حساس هستهاي كشورمان شرايط رفع اين ابهامات را فراهم كرده بود؛ اگرچه به رغم تمام اين همكاريها آژانس بار ديگر تحت فشار كشورهاي غربي صحبت از عدم همكاري ايران به ميان آورد. بهانه آنها هم در اين ميان عدم اجازه ايران براي بازرسي از منطقه نظامي پارچين است. منطقهاي كه قصهپردازيهاي زيادي در خصوص انجام آزمايشات هستهاي در آن شده است. اگرچه ايران چند سال قبل نيز بر اساس همين قصه پردازيها اجازه دوبار بازرسي كامل از اين تاسيسات نظامي را صادر كرد اما هر دوبار نيز آنها به صراحت اعتراف كردند كه نتوانستند هيچ سرنخي در خصوص انجام آزمايشهاي هستهاي در اين منطقه به دست بياورند و در همان سال پرونده اين منطقه را بسته اعلام كردند. حالا نيز بار ديگر غربيها كه حالا تمام فشار خود را بر روي تحريمهاي اقتصادي عليه ايران قرار دادهاند، با پيش انداختن آژانس بينالمللي انرژي اتمي و به ميان كشيدن دوباره موضوع بازرسي از پارچين به دنبال آن هستند كه بدانند اين تحريمها تا چه حد روي كشورمان تأثيرگذار بوده و عاملي براي تغيير ديدگاه ايران براي متوقف كردن برنامه هستهاي صلح آميزش شده است يا خير؟
غرب چشم انتظار انتخابات ايران
اما به رغم تمامي اين كش و قوسها در خصوص زمان و مكان مذاكرات كه هر بار با كارشكني غربيها به تأخير ميافتد، غربيها نيم نگاهي نيز به انتخابات ايران دارند تا ببيند چه كساني قصد حضور در انتخابات را دارند و كدام گزينه نزديكي بيشتري به آنها دارد. واقعيت آن است كه انتخابات در ايران همواره براي غربيها جذاب بوده و آنها هربار كوشيدهاند با روشهاي مختلف در اين روند تأثيرگذاري كنند. اين بار نيز با افزايش فشارهاي اقتصادي و در كنار آن تهديدات ريز و درشتي كه در خصوص اقدام نظامي عليه كشورمان انجام دادهاند، ميخواهند گزينهاي كه نزديكي بيشتري به غرب دارد بر مسند بيايد. شايد همين دستور كار براي غرب بود كه پس از مذاكرات دور سوم در مسكو، و به رغم عزم جمهوري اسلامي، انجام مذاكرات تازهاي در دستور كار قرار نگرفت و سطح مذاكرات به سطح كارشناسان تقليل يافت؛ مذاكراتي كه اگرچه خبري از آن به بيرون درز نكرده اما منابع آگاه آن را چندان اميدبخش ندانستند.
علاوه بر اين نكتهاي ديگر كه بيارتباط به تعلل غرب در خصوص مذاكرات نيست، تلاش براي بررسي ميزان اثرگذاري تحريمها بر اقتصاد ايران است. آنها بسيار مشتاق هستند تا بار ديگر با افزايش تحريمها و تنگتر كردن فضا براي جمهوري اسلامي، عملا ايران را وادار به تن دادن به خواستهاي آنان در مذاكرات كنند. به عبارت بهتر تحريمها وجه المصالحه توافق ايران و غرب بر سر برنامه هستهاي شود. ماجرايي كه از نخستين روزهاي طراحي تحريمها عليه جمهوري اسلامي مد نظر غربيها بود. مويد اين موضوع نيز اجراي موج تازهاي از تحريمهاي امريكا از نيمه بهمن ماه است كه طي آن محدوديتهاي شديدتري در خصوص درآمدهاي نفتي ايران در دستور كار قرار دادهاند. بنابراين بايد منتظر ماند تا پس از انجام تحريمهاي جديد، غرب با زمان و مكان مذاكرات جديد با ايران به توافق برسند.