کد خبر: 509090
تاریخ انتشار: ۰۹ بهمن ۱۳۹۱ - ۰۶:۱۱
گزارش خبري تحليلي «جوان» از جرياني كه ديگر كانون توجه مردم نيست
 كم نبوده وقت‌هايي كه دانش‌آموز مغضوب همكلاسي‌ها و معلم، بيرون كلاس مانده و روي بازگشت به كلاس را نداشته باشد و نخواهد هم كه تاوان دسته گل به آب داده را بپردازد و حداقل عذرخواهي‌اي كند و در نتيجه، دست به ايجاد شلوغي تصنعي‌اي بزند و درست وسط شلوغي، سرش را بيندازد پايين و بي سر و صدا به كلاس بازگردد؛ آنقدر بي سر و صدا كه اهالي كلاس ناگاه نگاه مي‌كنند و مي‌بينند كه او هم سر كلاس نشسته و حتي در مباحث هم حضور دارد و انگار نه انگار دسته گلي به آب داده و حتي خبر از اتفاقي دارد! شايد حتي با اين ژست كه اصلاً مگر اتفاقي افتاده است؟! 

حال و روز اين روزهاي اصلاح‌طلبان هم كم بي‌شباهت به دانش‌آموز مثالي كه زده‌ايم، نيست. هم دسته گل به آب داده‌اند؛ هم مغضوب عام شده‌اند؛ هم مي‌خواهند باز به صحنه برگردند؛ هم مي‌خواهند طوري به صحنه باز گردند كه تاوان كار كرده را نپردازند و. . . فقط مشكل آنجاست كه اصلاح‌طلبان و اعوان و انصار رسانه‌اي‌شان، صداقت و سادگي دانش‌آموزي را ندارند! 

تنفس مصنوعي اصلاح‌طلبان به خود!
شكي نيست كه در آستانه انتخابات رياست جمهوري يازدهم، اصلاح‌طلبان خواهان حضور در عرصه سياسي جامعه هستند. آنها براي اثبات حيات خويش و حل بحران موجوديتي كه با آن دست به گريبان هستند، راهي جز حضور در انتخابات ندارند. اين حضور اگر نباشد، انگار كه ديگر اصلاحاتي نيست و اين جريان با باختن پشت سر هم هفت انتخابات به رقباي اصولگرايش (دو انتخابات شوراها، دو رياست جمهوري و سه مجلس) عملاً از چرخه سياسي كشور حذف مي‌شود و بايد به جاي نقشه‌ريختن براي ستادهاي انتخاباتي، به فكر مراسم تدفين خويش باشد! بنابراين اصلاح‌طلبان، نه براي به دست گرفتن كرسي رياست جمهوري نظام كه خود مي‌دانند در شرايط كنوني و با سابقه سؤال برانگيزشان، خيال خامي است، بلكه براي دادن تنفس مصنوعي به خويش، نيازمند چنين حضوري هستند. اوج تجلي چنين نيازي را مي‌توان در شركت بي سر و صداي محمد خاتمي در انتخابات مجلس، پس از ماه‌ها كوفتن بر طبل تحريم انتخابات به عيان مشاهده كرد. 

قصه بسيار ساده است؛ آنها نمي‌خواهند يك جريان مرده سياسي باشند؛ پس بايد در انتخابات شركت كنند. اما آنها در كارنامه خود، فتنه ۸۸ را هم دارند كه هر قدر معتقد باشيم از خارج كشور هدايت مي‌شد (كه معتقديم مي‌شد) باز هم ننگ زمينه‌چيني و همراهي و ميدان دادن به فتنه بر دامان جريان اصلاحات خودنمايي مي‌كند. ننگي كه هيچ وقت از آن برائت نجستند و هيچ وقت بابت آن عذرخواهي نكردند و مي‌خواهند بي سر و صدا و بدون دادن تاوان عملكرد منفي شان به عرصه سياسي بازگردند. 

غوغازيستي اصلاح‌طلبان
تحريم انتخابات، گرچه شايد در نگاه اول، ژست سياسي سودمندي براي كساني باشد كه شانس برد ندارند؛ اما براي اصلاح‌طلبان كه حنايشان پيش ملت رنگي ندارد، بازي تكراري و نخ نما شده‌اي است كه بيشتر آنان را به قهقرا مي‌برد. دلخواه آنان نيز اين است كه بي سر و صدا به سياست بازگردند. شايد براي همين است كه از هر موجي استفاده مي‌كنند تا فضا شلوغ شود و در ميانه شلوغي بتوانند بي‌هيچ جلب توجهي، به سياست بازگردند. موج هدفمندي، موج مرتضوي، موج اختلافات سران قوا، موج مباحث عادي طرح شده بين دولت و مجلس، موج مواضع جديد عسگراولادي و. . . به هر چيزي دست مي‌اندازند و در آن مي‌دمند تا پررنگ‌تر شود و اوضاع را شلوغ كند و ناگاه كه نگاه كني، ببيني كه اصلاح‌طلباني كه قدر انتخابات شوراها هم پايگاه اجتماعي ندارند، در وسط بحث نشسته‌اند و دارند از جايگاه ملت ايران نظر هم مي‌دهند! 

اصلاح‌طلبان در اين جايگاه، شكاف و تفرقه ميان اصولگرايان را مديريت مي‌كنند و مي‌كوشند فضا را به گونه‌اي پيش ببرند كه با يك تير چند هدف‌شان تأمين شوند. در اين مسير گرچه هدف اصلي بروز و ظهور در عرصه سياسي است؛ اما اين ابراز با حضوري كه شكاف ميان اصلاح‌طلبان را رقم زند، پيگيري مي‌شود. يعني هم ميان اصولگرايان را بهم زده يا حداقل وجود اختلاف ميان اصولگرايان را القا مي‌كنند و هم مي‌گويند ما هم هستيم! حضور داريم! خيلي قبل‌تر و زمان دولت اصلاحات بود كه رهبري از كساني در سخنراني شان گفتند كه «غوغازيست» هستند. . . 

تناقض‌هاي سؤال برانگيز اصلاح‌طلبان
اصلاح‌طلبان اما نمي‌توانند بي‌سر و صدا به عرصه سياست بازگردند؛ آنها در باب عملكرد متناقض و فتنه آلودشان مورد سؤال هستند. آنچه از عملكرد آنان بروز يافت، صرفاً يك دسته گل به آب دادن ساده نبود كه حالا بتوانند سر به زير بيندازند و بي سر و صدا به جايگاه سابق خويش بازگردند. مردم به همين سادگي، آنها را نخواهند پذيرفت و مجدداً اعتمادشان را خرج اصلاح‌طلبان نخواهند كرد. فتنه ۸۸ و دميدن‌هاي بي‌سند و واهي بر رمز آشوب «تقلب» و اميدوار كردن دشمنان نااميد شده و باز كردن دهان آنان به روي ملت ايران و خون‌هاي ريخته شده و مال‌ها و آبروهاي بر باد رفته و. . . چيزي نيست كه بتوان به سادگي از آن گذشت و ملت ايران هم با جهت‌گيري خويش در انتخابات مجلس نهم (اولين انتخابات پس از فتنه ۸۸) به سوي رقباي اصلاح‌طلبان، نشان داد كه از آن نگذشته است.
اصلاح‌طلبان براي بازگشت با سؤالات بسياري مواجهند كه عدم پاسخگويي شان به آنها، بازگشت به عرصه سياسي را به جاي برد، به شكست سياسي ديگري براي آنان تبديل خواهد كرد. چه آنكه چنين حضوري تناقضات آنها را عيان‌تر به پيش چشم خواهد آورد. اولين تناقض حل نشده هم همين است كه چطور شمايي كه انتخابات گذشته را قبول نداشتيد و آن را كودتاي حكومت عليه مردم دانستيد، باز آهنگ شركت در آن را داريد؟! روند برگزاري انتخابات كه تغييري نكرده است! از همين رو است كه اصلاح‌طلبان راهي جز فرافكني ندارند؛ اين فرافكني را مي‌برند سمت آنكه ما از فتنه حمايت نكرديم، اصلش هم فتنه تقصير ما نبود؛ شما مردم (مردم؟!) را عصباني و ناراضي كرديد كه در خيابان بريزند؛ باب اهانت را هم شما در مناظرات گشوديد!

اصلاح‌طلبان و پياده نظام رسانه‌اي شان زماني متوجه خواهند شد كه چنين فرافكني‌هايي هم تأثيري بر وجهه خراب شده‌شان نزد مردم نخواهند داشت كه ديگر راهي براي جبران نخواهند داشت؛ زماني به اندازه صبح روز پس از انتخابات، دير و غيرقابل جبران! آيا بهتر نيست همين حالا كه هنوز پنج ماه تا انتخابات مانده، از راه گذشته بازگشته و با برائت از فتنه و عذرخواهي از آنچه كرده‌اند، به آغوش ملت بازگردند؟!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار