کد خبر: 1167430
تاریخ انتشار: ۱۰ تير ۱۴۰۲ - ۰۵:۴۰
چرایی شکست «ایده سکولاریسم» در جوامع اسلامی به روایت شهید صدر (ره)
رک و پوست‌کنده تز روشنفکری مصطلح در ایران عبارت است از «ضرورت پذیرش توسعه و مدرنیته» و در میان گروه‌های مختلف روشنفکری، تنها در شیوه پذیرش و نحوه اجرای مدرنیته در ایران اختلاف نظر وجود دارد
محمد نیکزاد

رک و پوست‌کنده تز روشنفکری مصطلح در ایران عبارت است از «ضرورت پذیرش توسعه و مدرنیته» و در میان گروه‌های مختلف روشنفکری، تنها در شیوه پذیرش و نحوه اجرای مدرنیته در ایران اختلاف نظر وجود دارد. یکی از تعدیل مدرنیته به وسیله «عرفان بودا» و نه حتی «عرفان اسلامی» سخن می‌گوید! کسی دیگر از اصیل بودن تجربه بشری و تبعی بودن معرفت دینی می‌گوید! دوست دیگری ریشه مدرنیته را در آموزه‌های ایران باستان جست‌وجو می‌کند و در نهایت میخ اصلی بر تابوت اندیشه را آن می‌کوبد که می‌گوید: باید از سر تا پا فرنگی بود و حتی نباید آن را تعدیل کرد! خلاصه در قماش اینان به هر چیزی می‌توان شک کرد الا ضرورت پذیرش مدرنیته و غربی شدن همه انسان‌ها.
تاریخ دو قرن اخیر کشور‌های اسلامی و ایران حاصل یک تطبیق تاریخی است. تطبیق آنچه در دوره رنسانس در اروپای مسیحی اتفاق افتاد که در آن «مذهب» به عنوان نظام دانایی کل از هرم جامعه حذف و عقل و دانش بشری جایگزین آن شد، با جهان اسلامی که به شدت خسته و رنجور از استبداد حکام خویش بود. بن‌مایه این تطبیق مشکلاتی بود که کم و بیش در جوامع اسلامی و اروپای قرون وسطی مشترک بودند؛ مشکلاتی از قبیل: فقر، ناعدالتی، ضعف بهداشت عمومی و گسترش بی‌سوادی.
سؤال مهم این است که با وجود این مشکلات مشترک چرا این تطبیق تاریخی غلط و گمراه‌کننده است؟
نکته مهم و مغفول این تطبیق، تعمیم مسیحیت دوران قرون وسطی با تمام ادیان و از جمله اسلام است، زیرا بین مسیحیت قرون وسطی و حتی مسیحیت اصیل با اسلام تفاوتی ماهوی وجود دارد. شهید صدر در مقدمه کتاب «امامان اهل بیت مرزبانان حریم اسلام» با بیان تفاوت مفهوم توحید و محدوده مسیحیت و اسلام، به این تفاوت ماهوی اشاره می‌فرماید: مفهوم «خداوند» در انجیل مرتبه‌ای فراز شده نسبت به خداوند «تورات» است (خدای تورات، خدای جمعیت و قومی معین در برابر بت‌ها و تندیس‌هایی که دیگر مردمان به خدایی گرفته‌اند). به این ترتیب که الله ارائه‌شده از سوی شاگردان مسیح برای جهان، اللهی جهانی است که میان ملت‌ها تفاوتی در آن نیست. اما این الله از قلمرو نزدیک به ذهن محسوس انسان دور نشده و به طور کامل از عالم حس مجرد نشده است بلکه بر پیوندی بس استوار با انسان حسی باقی مانده، آنچنان که گویی پدر اوست. اما در قرآن، اندیشه یکتا‌پرستی در روشن‌ترین و گسترده‌ترین گونه ممکن از تنزیه را به دست می‌دهد؛ تنزیهی که همواره در برانگیختن انسان، توانا می‌ماند، چون این اندیشه از رنگ پدری و رابطه‌های مادی با انسان سراسر جداست.»
این تفاوت در مفهوم «الله» در بین ادیان ریشه سعه و ضیق ادیان و شرایع آنان است، به این معنی که هر اندازه که مفهوم توحید در میان پیروان یک دین توسعه پیدا کند، لاجرم شریعت و حیطه نفوذ آن دین گسترش می‌یابد، از این رو اساساً تعمیم مشکلات پیش روی مسیحیت به اسلام، یک تعمیم نابجا به غلط است. چنین می‌نماید که تطبیق مسیحیت تحریف شده و آمیخته به خرافات قرون وسطی، امری به مراتب غلط‌تر و گمراه‌کننده‌تر است. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای غربی‌ها اتفاقات قرون وسطی را که حاصل دینِ آمیخته به خرافات و به شدت جهالت‌زده مسیحیت تحریف شده بود، به همه دنیا تعمیم دادند. گناه اسلام چیست؟ گناه مسلمانان چیست؟ گناه ملت‌های اسلامی چیست؟
شهید صدر (ره) در قسمت دیگری از مقدمه کتاب امامان اهل بیت (ع) با اشاره به نکته‌ای انسان‌شناسانه می‌فرمایند: «انسان بیش از آنکه عقلانی آفریده شده باشد، حسی آفریده شده است. او بدین سان آفریده شده است که بیشتر از عقلش با حسش هم‌کنشی دارد... لذا اتفاقی نیست که اثبات حقانیت هر دینی با معجزه باشد و بیشتر معجزه‌های پیامبران نیز در سطح حس.»
در نگاه شهید صدر این حس به معنای تجربه پوزیتیویستی نیست بلکه اشاره به نظام گرایشات بشری دارد و اساساً ایشان وحی را نیز از سنخ این احساسات می‌داند: «پس ناگریز برای آنکه تربیت انسان بر پایه حس ممکن باشد، ضرورت داشت در آن حسی آفریده شود؛ حسی که ارزش‌ها، آرمان‌ها و ایده‌ها را دریابد و ازخودگذشتگی در راه آن را درک کند... این زمینه و آمادگی نهفته که باید در طبیعت آدمی آفرینش یابد، همان استعداد وحی و ارتباط مستقیم با خداوند است.
حال با بیان این مقدمات تاریخی و انسان‌شناسی ایشان در مقدمه بسیار خواندنی چاپ دوم کتاب اقتصادنا اینچنین نتیجه می‌گیرند: «حرکت همگانی امت شرطی بنیادین برای موفقیت‌آمیزبودن هر گونه رشد و مبارزه فراگیر بر ضد عقب‌ماندگی است... مثلاً در اثر تاریخ تلخ و طولانی بهره‌کشی و کشمکش، احساس روحی خاصی در میان امت اسلامی نسبت به استعمار وجود دارد که با تردید و اتهام و ترس همراه است. این احساس باعث پیدایش نوعی پرهیز از داده‌های سازمانی انسان اروپایی است... این حساسیت سبب می‌شود سازمان‌های مزبور حتی با فرض کارآمد بودن و استقلال سیاسی از استعمار، نتوانند توانمندی امت را شکوفا سازند.»
در واقع از آن جهت که انسان بالذات متأثر از نظام گرایشات و احساسات است و حس او به انسان اروپایی حس یک انسان استعمارگر است، نظامات، سازمان‌ها و ایده‌های آنان حتی در فرض کارآمدی به درد جوامع اسلامی نمی‌خورد و انسان مسلمان نمی‌تواند با آن هم‌کنشی داشته باشد. شاید جریان روشنفکری نیز این مسئله را به خوبی دریافته است که همّی جز بزک و تزئین غرب ندارد، چون می‌داند تا حس تنفر از غرب در جوامع مسلمان وجود دارد، سکولاریسم ایده‌ای از پیش بازنده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر