کد خبر: 1108876
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
وحدت اسلامی دغدغه‌ای مشترک از شیخ عبدالجلیل قزوینی تا امام خمینی
اختلاف و تفرقه میان مسلمانان، قطعاً نتیجه‌ای جز متضرر شدن و شکست امت اسلام و در مقابل، پیروزی و تسلط دشمن بر کشور‌های اسلامی ندارد
انوشه میرمرعشی

اختلاف و تفرقه میان مسلمانان، قطعاً نتیجه‌ای جز متضرر شدن و شکست امت اسلام و در مقابل، پیروزی و تسلط دشمن بر کشور‌های اسلامی ندارد. بنابر این پرواضح است که راهبرد گسترش «وحدت» میان مذاهب، اقوام و کشور‌های اسلامی، بهترین روش برای ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان اسلام است. اما اینکه این راهبرد در طول تاریخ اسلام، چه منادیانی داشته است؟ و چه کسانی برای تحقق همبستگی و وحدت میان مسلمین تلاش کرده‌اند؟ و این هدف در زمانه ما به چه نقطه‌ای رسیده است؟ را در مقال پی‌آمده مورد بررسی قرار داده‌ایم. امید آنکه علاقمندان را مفید و مقبول‌آید.

وحدت در قرآن و حدیث
فرمان پرهیز از اختلاف و برخورداری از وحدت از سوی خداوند در قرآن کریم در آیات زیادی بیان شده است. چنانچه، آیه ۴۶ انفال: «وَأَطِیعُوا الله وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ» (و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با یکدیگر نزاع و اختلاف نکنید که سست می‌شوید و قدرت و شوکت‌تان از میان می‌رود) یا آیه ۱۰۳ سوره آل عمران که دستور می‌دهد برای عدم تفرقه به ریسمان الهی چنگ بزنید از جمله این دستورات است.
همچنین از آنجا که قرآن و اهل‌بیت (علیهم السلام) از هم جدا نیستند، سیره و رویکرد آن‌ها برای وحدت مذاهب اسلامی، مبنای عمل ما برای گسترش راهبرد همبستگی میان مسلمانان است. بر حسب شواهد، امام صادق (ع) روابط گسترده و برادرانه‌ای با اهل سنت داشتند. ایشان همۀ مسلمانان را فرزند اسلام و برادر یکدیگر می‌خواندند و وقتی یکی از یاران امام صـادق (ع) از حضرت می‌پرسد: «ما شیعیان در معاشرت با اقوام و عشیرۀ خود، یا سایر طبقات مردم که در سلک مذهب ما نیستند، چـه وظـیفه‌ای داریم؟» پاسخ می‌دهند: «به رهبران خود بنگرید که مقتدای شما هستند و بـا مـردم [منظور غیر شیعیان]، به همان گونه معاشرت کنید که رهبران شما معاشرت می‌کنند، به خدا سوگند که رهـبران شـما از بـیماران مردم عیادت می‌کنند، جنازه‌هایشان را تشییع می‌کنند، در محضر قضاتشان حاضر می‌شوند و به سـود و ضـرر آن‌ها [هرچه حق باشد]، گواهی می‌دهند و امانت آنان را نگهداری می‌کنند و باز پس می‌دهند (۱) ...».
منع علامه حلّی از بدگویی به صحابه
شیخ عبدالجلیل قزوینی رازی یکی از علما و بزرگان شیعه بود که در دوره سلجوقیان زندگی می‌کرد. او اصالتاً قزوینی بود، اما در «ری» درس خوانده و از علمای بزرگ امامیه این شهر شیعی در زمانه خود محسوب می‌شد. ایشان یکی از اولین پرچم‌داران وحدت شیعه و سنی در ایران است. شیخ عبدالجلیل اعتقاد به وحدت شیعه و سنی داشت و عموم علمای اهل سنت هم عصرش، احترام زیادی برای وی قائل بودند. به طوری که تعدادی از علمای اهل سنت، بر دو کتاب «ایمان عُمر» و «تنزیه عایشه» او تقریظ نوشته و از روی این دو کتاب، نسخه برداری می‌کردند. البته ایشان در عین حال، مروج مذهب شیعه هم بود و کتاب «البراهین فی امامة امیرالمومنین» را برای همین منظور نوشت. در ضمن شیخ نسبت به اهانت به عقاید دیگران، بسیار حساس بود و در مقابل آن می‌ایستاد. مثلاً در زمانه شیخ عبدالجلیل یکی از علمای اهل تسنن کتابی نوشته بود، به نام «فضایح الروافض». این کتاب در رد عقاید شیعه نگاشته شده بود و نویسنده آن در برخی از فصول کتاب، به مبانی شیعه توهین‌های زیادی کرده بود! در مقابل شیخ در سال ۵۵۹ هجری قمری، یعنی چهار سال بعد از نوشته شدن فضایح الروافض، در کتابی با عنوان «بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضایح الروافض» معروف به النقض، به شکل مفصل به تهمت‌ها و بدگویی‌های آن عالم ناصبی پاسخ داد (۲).
اما یکی دیگر از علمایی که معتقد به همراهی علمی با مشایخ اهل سنت بود، خواجه‌نصیر طوسی است. این عالم بزرگ شیعه که نقش مهمی در حفظ جان مسلمانان در مقابل وحشی‌گری مغولان داشت، در دوره هلاکوخان و پس از ساخت رصدخانه مراغه، گروهی از علمای شیعه و سنی را گرد هم جمع کرد و زمینه را برای گفتگو‌های علمی میان آن‌ها فراهم نمود. خواجه همچنین بدون تبعیض، اهتمام زیادی برای حفظ آثار علمی مذاهب گوناگون، اعم از شیعه، سنی و اسماعیلی داشت و همین رفتار و عمل او، موجب کمرنگ شدن اختلافات شیعه و سنی در ایران شده بود. پس از خواجه نصیرالدین طوسی، علامه حلی که در دوره الجایتو (سلطان محمد خدابنده) زندگی می‌کرد نیز معتقد به گفت‌وگوی علمی با علمای اهل سنت بود. جالب است که علمای سنی هم عصر او، همچون شهاب‌الدین بن‌عبدالله شافعی مذهب، درباره شیوه سلوک وی در برخورد با مذاهب دیگر می‌نویسد: «علامه هرگز به راه تعصب بحث نمی‌کرد و اگر کسی درباره یکی از صحابه کلمه بد به زبان می‌آورد از آن منع می‌کرد...». (۳).
استعمار و لزوم وحدت در برابر آن
با گسترش دامنه سلطه کشور استعمارگر انگلیس بر سرزمین‌های اسلامی و آگاهی برخی از علما از توطئه‌های روباه پیر برای ایجاد تفرقه در میان مسلمانان، روند تازه‌ای برای وحدت شیعه و سنی آغاز شد. شاید بتوان گفت در تاریخ معاصر بیش و قبل از دیگران، این «سیدجمال الدین اسدآبادی» بود که متوجه خطر تفرقه مذهبی میان مسلمانان شد. سید معتقد بود «سهم و بهره هر قوم و ملتی از بقا و نیرومندی، به میزان وحدت و یگانگی آن ملت بستگی دارد...». به همین دلیل، هم در بخش نظر و هم در بخش عمل، در راه «اتحاد اسلام» گام برداشت. او طرح اتحاد کشور‌های اسلامی، حول محور قرآن را دنبال کرد و با سفر به کشور‌های مختلف اسلامی، این هدف را پی‌گرفت که البته با برخورد و سرکوب انگلستان و دولت‌های دست نشانده یا وابسته به آن‌ها در کشور اسلامی، در نهایت نتواست به نتیجه مورد نظر برسد (۴).
اما یکی از علمایی که بعد از سیدجمال الدین اسدآبادی، به دنبال هدف وحدت امت اسلام بود، علامه هبة الدین شهرستانی قلمداد می‌شود. ایشان از علمای بزرگ عراق است که در سال ۱۳۰۱ قمری - برابر با ۱۲۶۳ شمسی و همزمان با اواسط سلطنت ناصرالدین شاه در ایران- در شهر سامرا به دنیا آمده بود. این عالم بزرگ عراقی علاوه بر فعالیت‌های علمی و مذهبی، روحیه شدیداً ضداستعماری داشت. وی تحت تأثیر تفکرات سیدجمال‌الدین اسدآبادی، سخت طرفدار وحدت امت اسلام در برابر دشمنان بود. علامه شهرستانی برای ایجاد وحدت میان همه علمای اسلام (چه شیعه و چه سنی)، سفر‌هایی به ایران، بحرین، یمن، هندوستان و... داشت و در این سفرها، ضمن یادآوری توطئه‌های دشمنان اسلام، اهمیت وحدت امت اسلام را در برابر استعمارگران به مردم مسلمان کشور‌های مختلف گوشزد می‌کرد. او به همین دلیل نیز مورد غضب انگلیسی‌ها قرار گرفت. اما در نهایت با شعله‌ورشدن آتش جنگ جهانی اول، عملاً تلاش‌های ایشان در زمینه وحدت امت اسلام بی‌نتیجه باقی ماند (۵).
آیت‌الله‌العظمی بروجردی و شیخ شلتوت
بعد از جنگ جهانی دوم، یکی دیگر از منادیان وحدت شیعه و سنی، زعیم و مرجع تقلید بزرگ شیعیان، آیت‌الله العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی بود. بعد از ورود ایشان به حوزه علمیه قم در سال ۱۳۲۳. ش، کم‌کم تغییرات بزرگی در نحوه اداره مدارس ایجاد شد. همچنین خوش فکری و ابتکارات ایشان موجب شد، تا تحولی بزرگ در زمینه تبلیغ و ترویج دین توسط طلاب در کشور پدید آید. اما یکی از دغدغه‌های آیت‌الله بروجردی، مسئله وحدت میان مذاهب اسلامی بود. ایشان به جدّ از حرکت‌هایی که سمت و سوی وحدت آفرینی داشت، حمایت می‌کرد. در سال ۱۳۲۷ شمسی، مرکز «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه»، به ابتکار متفکر ارجمند مرحوم شیخ محمدتقی قمی و با همیاری عالمان سرشناس جامع‏الازهر مصر و برخی روحانیان شیعی تأسیس شد. آیت‏الله بروجردی اگرچه جزو مؤسسان آن نبود، اما از ابتدای فعالیت این مرکز، به حمایت جدی از آن برخاست و حتی از کمک مالی به آن دریغ نورزید. به علاوه اینکه خود ایشان مکاتبات برادرانه و عالمانه‌ای با شیوخ بزرگ الازهر، همچون عبدالمجید سلیم و بعد از او با شیخ محمود شلتوت داشت. مکاتباتی که رابطه جهان تشیع را با دنیای اسلام، هر چه مستحکم‏تر ساخت و بسیاری از سوء‌تفاهم‏ها و بدبینی‏ها را به دوستی و محبت تبدیل کرد. آیت‏الله بروجردی هرگز به نظریات و آرای اهل‏سنت، با دید منفی نمی‏نگریست، بلکه بیشتر سعی داشت تا به ادله آن‌ها دست یابد و موضوع را به‏طور صحیح ریشه‏یابی کند. برای مثال در وجوب ادای نماز در اول وقت - که اغلب اهل‏سنت ملتزم به آن هستند و تأخیر نماز را از اول وقت، بدون عذر جایز نمی‏دانند- می‏فرمود: «فتوای اهل‏سنت از این‌جا نشئت گرفته که پیامبر اکرم (ص)، امام جماعت بود و امام جماعت باید در وقت معین حضور یابد و پیغمبر، اول وقت را انتخاب کرده بود و صحابه و تابعین نیز عمل پیامبر را ملاک قرار داده بودند که بعداً در مذاهب اهل‏سنت منعکس گردید، در حالی که رسول اکرم (ص) گاهی در حال اختیار، اول وقت را رعایت نمی‏کرد و اهل‏بیت هم بدان تصریح کردند و همین امر ملاک فتوای معروف شیعه قرار گرفته است...».
در واقع آیت الله بروجردی با درک صحیح از موقعیت جهان اسلام، سعی می‌کرد از عواملی که وحدت مسلمانان را به خطر می‌اندازد، جلوگیری کند. برای نمونه زمانی که آیت‌الله بروجردی در بستر بیماری بودند و نزدیک به ارتحالشان بود، آقای شیخ محمدتقی قمی در ایران نبود. در آن موقع روابط ایران و مصر، به دلیل اختلافات محمدرضا شاه و جمال عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر، قطع شده بود از این‌رو ایشان در همان حال کسالت فرمودند: «شیخ محمد تقی، وقتی به ایران آمد، به او بگویید پیغام مرا به شیخ شلتوت برساند و بین ایران و مصر را اصلاح کند، می‌ترسم زحمات چندین ساله‌ام از بین برود...». به هر حال با تلاش‌های بسیار آیت الله بروجردی و یارانش برای نزدیکی مذاهب و معرفی مکتب اهل بیت (ع) به بزرگان و شیوخ الازهر مصر، در نهایت شیخ شلتوت رئیس الازهر و مفتی اعظم مصر، تشیع را به رسمیت شناخت و فتوا داد: «آیین اسلام هیچ یک از پیروان خود را به پیروی از مکتب معینی ملزم نکرده، بلکه هر مسلمانی می‌تواند از هر مکتبی که به طور صحیح نقل شده و احکام آن در کتب مخصوص به خود مدون گشته، پیروی کند و هر کسی که مقلد یکی از مکتب‌های چهارگانه باشد، می‌تواند به مکتب دیگری، هر مکتبی که باشد، منتقل شود. مکتب جعفری معروف به مذاهب امامی اثنی عشری، مکتبی است که شرعاً پیروی از آن، مانند پیروی از مکتب‌های اهل سنت جایز است (۶) ...».
وحدت کلمه، رمز پیروزی
از آنجا که یکی از دغدغه‌های امام خمینی (ره) از ابتدای شروع نهضت اسلامی، استکبار ستیزی و مقابله با چپاولگری‌های دشمنان اسلام در کشور‌های اسلامی بود، ایشان در هر فرصت ممکن و مفید، خطر تفرقه و دشمنی در میان امت اسلام را شدیداً به مردم گوشزد می‌کردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی اما، امام خمینی در سخنرانی‌ها و پیام‌های خود، مسلمانان جهان را به «وحدت کلمه» فرا می‌خواند و مثلاً در ۷ مهر ۱۳۵۸. ش و در پیام به مسلمین در ایام حج خطاب به حجاج و همه مسلمین جهان فرمودند: «از جمله وظایف در این اجتماع عظیم [حج]، دعوت مردم و جوامع اسلامی به وحدت کلمه و رفع اختلافات بین طبقات مسلمین است که خطبا و گویندگان و نویسندگان در این امر حیاتی اقدام نمایند و کوشش کنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفین که با وحدت جبهه و وحدت کلمه و شعار لااله‌اله‌الله از تحت اسارت قدرت‌های شیطانی، اجانب و استعمارگران و استثمارگران بیرون آیند و با اخوت اسلامی، بر مشکلات غلبه پیدا کنند...‌ای مسلمانان جهان و‌ای پیروان مکتب توحید! رمز تمام گرفتاری‌های کشور‌های اسلامی، اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است و رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است... اعتصام به حبل‌الله بیان هماهنگی جمیع مسلمین است...». (صحیفه امام، جلد ۱۰، ۱۵۹ و ۱۶۰).
اما دو سال بعد از آن و در تاریخ ۸ دی ۱۳۶۰. ش (برابر با دوم ربیع‌الاول ۱۴۰۲. ق)، امام خمینی در حضور ائمه جمعه و جماعت استان‌های کرمانشاه و ایلام، فاصله ۱۲ ربیع‌الاول که میلاد حضرت رسول اکرم (ص) براساس روایت اهل سنت تا ۱۷ ربیع که میلاد پیامبر (ص) به روایت شیعه است را به عنوان «هفته وحدت» نامیدند و فرمودند: «ما فریاد می‌زنیم که باید همه با هم باشیم، هفته وحدت داشته باشیم، دین ما یکی است، قرآن ما یکی است، پیغمبر ما یکی است...». (صحیفه امام، جلد ۱۵، ص ۴۵۶). به این شکل سنتی حسنه برای گفتگو میان علمای اسلام در مذاهب گوناگون و همبستگی تمام امت اسلام در برابر استکبار پایه‌گذاری شد.
اولین کنفرانس وحدت اسلامی، در هفته وحدت در سال ۱۳۶۵. ش، با حضور علمای اسلام از حدود ۲۰ کشور برگزار شد. تا چهار سال بعد، این کنفرانس زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد. اما بعد از رحلت امام خمینی و تشکیل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی به فرمان مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۹. ش، این کنفرانس زیر نظر این مجمع برگزار می‌شود. تا به حال ۳۴ دوره این کنفرانس، با حضور علما و کارشناسان اسلامی از بیش از ۹۰ کشور جهان با هدف همبستگی میان مسلمانان، گفتگو‌های علمی و فقهی، نزدیک‌سازی دیدگاه‌های فرهنگی و اجتماعی و مهم‌تر از همه حل مشکلات جهان اسلام برگزار شده است. جالب است که مجمع جهانی تقریب مذاهب در طی سه دهه، بیش از ۵۰۰ عنوان کتاب به زبان‌های فارسی، عربی و انگلیسی با موضوع وحدت اسلامی و مسائل جهان اسلام منتشر کرده است.
آزادی فلسطین در گــرو وحــدت مسلمین.
اما به واقع می‌توان گفت که مسئله «فلسطین» و اشغال آن توسط صهیونیست‌ها و رنجی که امت اسلام از اشغال این پاره تن به یغما رفته می‌برد، یکی از بهترین بهانه‌ها برای وحدت جهان اسلام است. این موضوع از همان سال‌های ابتدایی تشکیل دولت جعلی اسرائیل، مورد نظر علمای جهان اسلام اعم از شیعه و سنی بود. اما با گذشت زمان و وقوع جنایت‌های بی‌سابقه اسرائیل علیه فلسطینیان، این موضوع از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. چنانچه مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از مسئولان و شرکت کنندگان کنفرانس وحدت اسلامی، در تاریخ ۲ آبان ۱۴۰۰. ش فرمودند: «وحدت اسلامی یک امر اصولی است، نه امر تاکتیکی و مخصوصِ شرایط خاص و این هم‌افزایی موجب قوی شدن مسلمانان می‌شود تا در ارتباطات با کشور‌های غیر اسلامی نیز با دست پُر وارد تعامل شوند... شاخص اصلی برای اتحاد مسلمانان، قضیه فلسطین است و هر چه جدیت بیشتری برای احیاء حقوق فلسطینیان به خرج داده شود، اتحاد اسلامی تقویت می‌شود...»؛ و این در حالی است که با مطرح شدن سیاست عادی‌سازی روابط برخی کشور‌های عربی با اسرائیل، لزوم وحدت امت اسلام حول موضوع فلسطین از سوی مردم و علمای آگاه جهان اسلام بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است.
منابع:
۱- جوادی آملی، عبدالله، «مفاتیح الحیاة»، مرکز نشر اسراء (قم)، چاپ پنجاه و دوم ۱۳۹۱. ش، بخش نیکی به برادران اهل سنت ص ۲۹۸،
۲- بیگ باباپور، یوسف، مقاله «النقض و ضرورت انتشار مجدد آن با معرفی اجمالی انتشار ویرایش جدید و برخی آثار مرتبط با آن»، دو ماهنامه آینه پژوهش، شماره ۱۳۵ و ۱۳۶، آبان ۱۳۹۱. ش
۳- معاونت بین‌الملل حوزه‌های علمیه، «طلایه‌داران تبلیغ بین‌المللی تاریخ تشیع»، انتشارات بوستان کتاب، چاپ اول ۱۳۹۷. ش، ص ۵۶، ۵۷ و ۶۴،
۴- لطیفی، سیدروح الله، مقاله «تحول در انگیزه‌های وحدت و نقش علما در وحدت اسلامی با تأکید بر نقش سیدجمال الدین اسدآبادی»، فصلنامه مکاتبه و اندیشه، شماره ۳۷، زمستان ۱۳۸۹. ش
۵- علامه شهرستانی، هبة الدین، «از دجله تا گنگ» - یادداشت‌های سفر علامه هبة‌الدین شهرستانی-، ترجمه محمدرضا مروارید، انتشارات سپیدباوران، چاپ اول ۱۳۹۴. ش، ص ۱۵،
۶- ابوالحسینی، رحیم، مقاله «پیشگامان تقریب: آیت‌الله بروجردی آیت اخلاص»، فصلنامه اندیشه تقریب، شماره ۵، زمستان ۱۳۸۴. ش

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار