جوان آنلاین: اثری که هماینک در معرفی آن سخن میزود، مفهوم «اصولگرایی در اندیشــــــــــه امــــامخمینی» را بازخوانـــده و شناسانده است. این پژوهش از سوی مریم سالاری و عباس کاکایی تدوین یافته و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن اهتمام ورزیده است. تارنمای ناشر در معرفی این کتاب نکات ذیل را از نظر دور نداشته است: «انقلاب اسلامی ایران در مسیر تکاملی خود همواره موجد مفاهیم تازهای است که نشان از پویایی آن دارد. مفهوم اصولگرایی هرچند در سالهای اخیر به یکی از پارادایمهای انقلاب اسلامی مبدل گشته در گذشتهای نه چندان دور با واژههایی دیگری همراه بود. هماکنون مفهوم اصولگرایی در ابعاد وسیعتری به ویژه در تضاد و تقابل با اندیشه لیبرال دموکراسی، فضاهای جهانی را جستوجو میکند. اصولگرایی نیز همانند سایر مفاهیم از مکتب امامخمینی ظهور کرد و خاستگاه آن انقلاب اسلامی است. اصولگرایی بازتولید ارزشهای انقلابی و اسلامی در همه زمانهاست. انقلاب اسلامی در زیرینترین لایههای خود، ریشه در نگرش کلگرایانه توحیدی امامخمینی دارد و در اندیشه توحیدی امام، یک نگاه سیستمی و یکپارچه به همه عالم از جمله دین و سیاست وجود دارد. در نتیجه ذات حرکت سیاسی و اجتماعی در اندیشه امامخمینی، توحیدی است و جهت دینی دارد. اصولگرایی رویکردی حداکثرگرایانه به دین است که در آن سعی میشود همه پدیدههای اجتماعی و عرفی در کلیت دینی و توحید تعریف شوند و همه پدیدهها در مسیر تربیت انسان ساماندهی میشوند. حتی واژه سیاست که تعریف مرسوم آن صرف اعمال قدرت از منظر جامعهشناسان سیاسی است، در رویکرد اصولگرایانه جهت اصلاحی و تربیتی به خود میگیرد. از این منظر، هدف حکومت و سیاست تربیت انسان برای رسیدن به خدا و تقرب به اوست. هدف از تشکیل حکومت اسلامی در مکتب امامخمینی، اجرای احکام اسلام است و به همین دلیل انقلاب اسلامی در مقایسه با سایر انقلابها از گفتمان مخصوص به خود برخوردار است که آن را از دیگر حرکتهای مشابه متمایز میسازد، بنابراین اصولگرایی در مکتب امامخمینی در واقع احیای اسلام ناب محمدی است که رکن اصلی آن توحید و رکن دوم آن وحدت مردم براساس محوریت توحید و رکن سوم آن، رهبری فقیه جامعالشرایط در عصر غیبت امام معصوم (ع) است. عناصر و مؤلفههای چنین دیدگاهی بهطور مفصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ظهور و بروز یافته است که در واقع محصول مبارزات طولانی مردم ایران به رهبری امامخمینی و اسقاط رژیمسلطنتی پهلوی به شمار میرود. به این ترتیب اصولگرایی در واقع ظهور ماهیت انقلاباسلامی و مکتب امامخمینی است و به یک حزب یا جناح سیاسی خاصی منحصر نمیشود و به همین دلیل دارای ویژگیهای مشخص است که محوریت آن حاکمیت اسلام ناب محمدی (ص) و مبارزه با طاغوتهای داخلی و استکبار جهانی میباشد....»
این کتاب در بخشی از خود، در باب مفهوم استقلال سیاسی در مکتب امامخمینی آورده است: «به نظر حضرت امام منظور از استقلال سیاسی، اراده آزاد تصمیمگیری ملت برای تعیین سرنوشت خود و عدم سلطه یا دخالت اجانب در سرنوشت مردم ایران بود. از مصادیق این استقلال میتوان به مبارزه و ایستادگی ملت در برابر قدرتهای زمان و وابستگان خارج و داخل آنها و عدم اتکا به یکی از قطبهای شرق و غرب و پیمودن صراط مستقیم اشاره کرد.».