سرویس تاریخ جوان آنلاین: در نظری کلی به تاریخ، «بیداری اسلامی» عمدتاً به واکنش جهان اسلام به تهاجم فکری-فرهنگی مدرنیته اطلاق میشود. پس از دورهای طولانی از حاکمیت فرهنگی/ سیاسی/ اقتصادی غرب بر این کشورها، بسا نخبگان و دانشوران دینی و ملی آن، اندیشه کردند که چگونه میتوان در برابر این موج بنیانبرافکن ایستاد؟ این جریان دفاعی، به اشکال گوناگون خودنمایی کرد که هر یک، در جای خویش درخور بررسی است. این فرآیند، اما در ایران، تاکنون مراحلی چهارگانه را پشت سر نهاده که اثری که هماینک در معرفی آن سخن میرود، در صدد تحلیل این چهار مرحله است. «انقلاب فرامدرن و تمدن اسلامی» عنوان اثری است که به قلم دکتر موسی نجفی اصفهانی آمده و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر، آن را منتشر ساخته است. ناشر در بخشی از دیباچه این اثر، در باب محتوای آن، چنین آورده است: «بیداری اسلامی در آغاز، خیزش پراکندهای از ناحیه مسلمانان کشورهای اسلامی، در مواجهه با غرب و مدرنیته بود. بنابراین، پیشینه این جریان را باید به نخستین سالهای این مواجهه- یعنی هنگام حمله ناپلئون به مصر- بازگرداند. البته، پایه بیداری اسلامی با نفوذ بیشتر مدرنیته در کشورهای اسلامی ابعاد تازهای به خود گرفت، همانطور که در ایران از دوره جنگهای ایران و روس با شکل خاصی از بیداری روبهرو میشویم. به طور کلی بیداری اسلامی در ایران را میتوان به چهار موج تقسیم کرد: دو موج نخست، به دوران قبل و بعد از مشروطیت، موج سوم، همزمان با روی کار آمدن رضاخان و نظام پهلوی، و موج چهارم، همزمان با به وجود آمدن انقلاب اسلامی، ایجاد شد. موج چهارم که همان بیداری اسلامی است، حدود دو قرن است که بانگ هویتبخشی و حرکت را در دنیای اسلام سر داده است».
این مقدمه، فصول گوناگون این پژوهش را، به شرح ذیل شرح داده است: «کتاب «انقلاب فرامدرن و تمدن اسلامی، موج چهارم بیداری اسلامی»، چهار موج بیداری اسلامی را در چهار بخش مطرح و در باره آنها بحث و اظهار نظر میکند. در هر یک از این چهار بخش، بیداری اسلامی در گستره تاریخ ایران، نظریهپردازی و انقلاب اسلامی ایران، فلسفه مدنی ایران و تمدن اسلامی، به ابعاد مختلف و مراحل گوناگون بیداری اسلامی پرداخته میشود. مؤلف در بخش نخست که با عنوان «بیداری اسلامی در گستره تاریخ ایران» آمده است، به اندیشه سیاسی در نهضتهای اسلامی تاریخ معاصر ایران و قیام تنباکو پرداخته و با نگاهی به مشروطیت از فراز تاریخ، تمدن اسلامی و تلاقی آن را با سه دوره تاریخی غرب بررسی کرده است. تلاقی سنت و تجدد، عدالتخواهی به عنوان اساس نهضت مشروطه و جنبش ملی در همین بخش آمده است. بخش دوم را به نظریهپردازیها درباره انقلاب اسلامی اختصاص داده است. وی ابتدا با طرح پرسش از غرب در ساحت بیداری اسلامی فلسفه قیام عاشورا را با فلسفه انقلاب اسلامی مقایسه میکند و سپس انقلاب اسلامی را به عنوان بنیاد شالودهشکنی در نظریهپردازی غرب مطرح میکند. در بخش سوم که با نام فلسفه مدنی ایران آمده است ابتدا جوهره سیاست مقدس و فلسفه مدنی اسلامی مرور میشود و سپس شهرسازی و مدنیت اسلامی و نسبت آن با هویت ملی مقایسه میشود. تکوین هویت ملی ایرانیان و ذات این هویت و نیز بررسی اندیشه محافظهکاری در ایران مباحث پایانی این بخش را تشکیل داده است. نجفی در تمدن اسلامی به عنوان بخش پایانی، به راهکارها و چالشهای پیش روی تمدنسازی اشاره کرده و وضع تمدن اسلامی را بررسی میکند. مباحث دیگر این بخش «نقدی به نظریه استنفورد در فلسفه تاریخ و مبانی روش تحقیق در علوم اجتماعی» و نیز «انقلاب فرامدرن» هستند».