لزوم تعامل با ورزش جهان و داشتن دیپلماسی ورزشی موضوعی است که مدتهاست ضعف در آن مورد انتقاد رسانهها بوده است. سالهاست که ورزش ایران حتی در بدیهیترین مسائل به راحتی مغلوب تصمیمگیریهای مغرضانه میشود و کوچکترین کاری نمیتوان انجام داد.
این شرایط وقتی سختتر میشود که شاهد حقخوریهای آشکار در مورد ورزشکاران و تیمهای ملی کشورمان هستیم و نمیتوانیم برای احقاق حقمان کاری انجام دهیم. از اصلیترین عوامل بروز این اتفاقات تلخ شاید نداشتن کرسیهای بینالمللی در مجامع جهانی ورزش باشد، اما نباید از نداشتن تعامل با سران، فدراسیونها و مجامع بینالمللی غافل شد که این دومی هیچ ربطی به مورد اول و داشتن کرسیهای جهانی ندارد. همین حالا میتوان بسیاری از کشورها را دید که با همین تعامل بدون داشتن حتی یک کرسی جهانی در ورزش حرف خود را پیش میبرند و بسیار جلوتر از ما گام برمیدارند.
این دیپلماسی ورزش است، چیزی که ما تاکنون کوچکترین بهرهای از آن نبردهایم. سفر وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک میتواند نقطه عطفی برای آغاز استفاده از این فرصت باشد، به شرط آنکه این سفر محدود به رسانهای شدن چند عکس و همین چند دیدار دوستانه نشود. اتفاق مهمی که در جریان این سفر رخ داد، نشست سلطانیفر، وزیر ورزش با اینفانتینو بود تا این مسئله و تابوی فیفا برای ورزش ایران شکسته و ثابت شود که میتوان در عالیترین سطح با فیفا به صحبت نشست و خواستههای خود را مطرح کرد.
اتفاق خوبی رخ داده تا مسئولان ورزش کشور در دیدار با مقامات کمیته بینالمللی المپیک شرایط و وضعیت ورزش ایران را تشریح کنند. البته نباید فراموش کرد که این اتفاق و این دیدارها باید ادامه داشته باشد و تصور اینکه تنها با چند دیدار گذرا و موقت بتوان حق ورزش ایران را گرفت، اشتباه است. ضمن اینکه باید نگاه مسئولان ورزش کشور در جریان این دیدارها نگاهی ر وبه جلو باشد و تلاش کنند تا بتوانند در فدراسیونهای مختلف کرسی جهانی به دست آورند.
به دست آوردن کرسیهای بینالمللی بدون تردید یک پیروزی و موفقیت بزرگ محسوب میشود، اما باید توجه داشت که این موفقیت در سایه تداوم روند تعامل با بزرگان و تصمیمگیرندگان ورزش جهان محقق میشود و اینگونه نیست که ما سر جایمان بنشینیم و توقع داشته باشیم که ورزش جهان با ما به تعامل برسد. از یاد نبریم که بسیاری از مشکلات قهرمانان و مدالآوران ورزش کشورمان به سبب کوتاهی مسئولان ورزش در برقراری همین تعاملات و نداشتن دیپلماسی ورزش است.
حالا که به نظر میرسد مسئولان ورزش کشور راه درست را پیدا کردهاند و سعی در ادامه دادن آن دارند بد نیست که به آنها یادآوری کنیم که در نشستها و جلساتتان صرفاً به لبخند و گرفتن عکسهای یادگاری اکتفا نکنید. در این نشستها میتوان مسئله رویارویی ورزشکاران ایرانی با نمایندگان رژیم صهیونیستی را برای همیشه تمام کرد. میتوان به مشکلات ایجاد شده برای ورزش کشور به سبب تحریمهای ظالمانه رسیدگی کرد و با شعار جدایی ورزش از سیاست که خود آنها سر میدهند گرفتاریهای ورزش کشور در این خصوص را برطرف کرد. میتوان به تضییع حق تیمهای باشگاهی فوتبال در میزبانی از تیمهای دیگر پایان داد و به هزاران مشکل ریز و درشت بینالمللی رسیدگی کرد.
تمامی اینها در حالی تحقق پیدا میکند که مسئولان ورزش کشور قدر موقعیت ایجاد شده را بدانند و با تداوم آن و گامهای محکمی که در آن برمیدارند به رشد و پویایی ورزش کشور کمک کنند، والا صرف مسافرت و تحویل لبخند به مسئولان ورزش جهان مشکلی از ورزش ایران حل نمیکند.