افزايش تعداد پايگاه هاي آمريكا در 149 كشور، تصويب بودجه 700 ميليارد دلاري و راهبرد جديد امنيتي ترامپ كه بر پايه رقابت با روسيه و چين طراحي شده است، به ديگران اين هشدار را ميدهد كه رشد شتابان نظاميگري آمريكا در سايه رئيس جمهور جنگ طلب ميتواند جهان را وارد فاز جديد از درگيري نظامي كند.
درحالي كه دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريكا در دوران تبليغات انتخاباتي گفته بود كه نيروهاي آمريكايي را از برخي كشورها خارج مي كند، اما به محض ورود به كاخ سفيد بر خلاف وعده هايش عمل كرد و سياست جنگ طلبانه را در دستور كار قرار داد. ترامپ چند روز پيش راهبرد امنيتي آمريكا را اعلام كرد، برنامه اي كه بيشتر به سمت رويارويي با كشورهاي ديگر پيش خواهد رفت و مقامات آمريكايي نيز گفته اند كه اين راهبرد موجب افزایش مداخلات نظامی واشنگتن در خارج از خاک آمريكا میشود. بر اساس همين راهبردهاي امنيتي بوده كه ترامپ در دوره رياست خود تعداد پايگاه هاي آمريكا در خارج را افزايش داده است. آمريكا با استقرار نيروهاي خود در 149 كشور كه برابر با 75 درصد کشورهای جهان است، ركورد تازه اي را از خود به جا گذاشته است. این آمار در سال 2016، 138 کشور بود و ترامپ در مدت 11 ماه رياست جمهوري خود توانسته به طور ميانگين در هر ماه يك پايگاه جديد در جهان ايجاد كند. افزايش پايگاهها و استقرار نيروهاي جديد، نگرانیهای جدی بینالمللی را در پی خواهد داشت و ممكن است به رقابت و رويارويي نظامي با ساير رقبا منجر شود.
از طرفي، تصويب بودجه 700 ميليارد دلاري براي سال 2018 كه در تاريخ آمريكا بيسابقه است، نشان ميدهد كه ترامپ خيز بلندي براي افزايش قدرت سخت آمريكا برداشته است. ترامپ در مدت كوتاه رياست جمهوري خود ثابت كرده كه از وارد شدن به درگيري نظامي هيچ ابايي ندارد و حاضر است براي منافع واشنگتن و متحدانش از گزينه نظامي استفاده كند. رویکرد امنيتي واشنگتن آشکارا در تضاد کامل با سیاست های موسوم به «قدرت نرم» باراك اوباما است که تلاش می کرد، علاوه بر حفظ توانمندی های نظامی آمريكا سیاست های خارجی خود را بر پایه دیپلماسی و تعامل به اجرا در بیاورد.
ترامپ قبل از ورود به كاخ سفيد بارها مدعي شده بود كه قصد دارد قدرت آمريكا در جهان را دوباره احيا كند و تنها راه بازگرداندن این عظمت را تقویت هر چه بیشتر توانمندی های نظامی اعلام كرده بود. آمریکا مدعی است که با حضور نظامی خود در مناطق مختلف از بخش زیادی از معاملات غیر قانونی سلاح جلوگیری کرده است اما گزارشهاي جهاني خلاف اين مسئله را تاييد ميكند. بنابر گزارش «موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم» كه هفته گذشته منتشر شد، شرکت های اسلحه سازی آمریکا توانسته اند در سال ۲۰۱۶ میزان فروش تولیدات تسلیحاتی خود را ۴ درصد افزایش داده و به بیش از ۲۱۷ میلیارد دلار برسانند. آمارها نشا می دهد بیشترین خرید تسلیحات در جهان در مناطقی صورت می گیرد که ارتش آمریکا در آن مناطق حضور فیزیکی گسترده دارد و تنشها در خاورميانه، شبه جزيره كره و شرق اروپا نمونه بارز جنگ افروزي واشنگتن در جهان را نشان مي دهد. بنابراين، اقدام نظامي گري آمريكا و تلاش رقباي اين كشور براي ايجاد موازنه با واشنگتن، جهان را در لبه پرتگاه درگيري هاي نظامي قرار داده است كه مي تواند تبعات جبران ناپذيري به همراه داشته باشد.
اگرچه آمريكا متحدان زيادي در ساير مناطق جهان دارد كه گوش به فرمان واشنگتن هستند اما با اين حال دولتمردان كاخ سفيد به اين متحدان هيچ اعتمادي ندارند و تنها روي نظاميان خود حساب باز مي كنند و ايجاد پايگاه هاي نظامي و اعزام نيروها نيز بر اساس همين برنامه انجام مي شود. آمريكا پس از جنگ جهاني دوم به بهانه از بين بردن تهديدات ادعايي و براي مدت موقت، وارد كشورهاي ديگر شده اما با وجود رفع موانع و تهديدات، نيروهاي آمريكايي همچنان در اين كشورها ماندگار شده اند و با احداث پايگاه هاي نظامي و تثبيت حضور خود چنان رفتار كرده اند كه گويي اين كشورها بخشي از خاك آمريكا به شمار مي روند.
مقابله با نفوذ روسيه
سياست هاي نظامي آمريكا بيشتر بر مناطقي متمركز شده كه رقباي اين كشور نفوذ گسترده اي در آنها دارند. تحولات خاورميانه و شروع بحران سوريه، سبب شده تا مسكو و واشنگتن مقابل هم صف آرايي كنند. به رغم حمايتهاي گسترده غرب از تروريستها در سوريه، اما در نهايت با گذشت 7 سال از اين بحران روند تحولات به نفع روسيه و متحدانش در جريان است. آمريكا با اتكا به قدرت نظامي و سازش با كشورهاي مرتجع عربي، در چند دهه گذشته به تنها قدرت هژمون در خاورميانه تبديل شده بود، اما بحران سوريه ورق تحولات را به ضرر آمريكا و به نفع رقيب سنتي اين كشور تغيير داد و روسيه با كمك محور مقاومت با شكست گروه هاي تروريستي ضربه مهلكي را به منافع آمريكا در منطقه وارد كرد.
شكست واشنگتن از مسكو در ميدان سوريه، براي آمريكاييها گران تمام شده است و دولتمردان واشنگتن قصد ندارند امور خاورميانه را به رقيب ديرينه خود واگذار كنند و به همين خاطر با احداث پايگاه هاي جديد در سوريه و عراق و اعزام هزاران نيرو به منطقه، سعي دارند حداقل بخشي از نفوذ از دست رفته خود را بازيابند و بتوانند در حالت برابر با روسيه قرار گيرند. در راهبرد جديد ترامپ، روسيه به عنوان رقيب داراي نفوذ در جهان معرفي شده است كه منافع آمريكا را به چالش مي كشد. بنابراين، دولت جديد آمريكا براي مقابله با اين رقيب از همه توان خود استفاده خواهد كرد تا بتواند منافعش را تامين كند.
آمريكا همچنين براي مقابله با روسيه، سياست نظامي گري در شرق اروپا را نيز عملي كرده است. اعزام 6000 نيروي جديد و تجهيزات نظامي به كشورهاي حوزه بالتيك و اوكراين اولين گام آمريكا براي مقابله با روسيه در مرزهاي اروپايي بود كه در واكنش به بحران اوكراين انجام شده است. بر اساس گزارشها، آمریکا تحت عنوان «طرح مدرن سازی پایگاههای هوایی خود» و به بهانه مقابله با هرگونه اقدام خصمانه از سوی روسیه، 214 میلیون دلار برای توسعه پایگاههای هوایی، مراکز آموزشی و دیگر تأسیسات نظامی ناتو در شرق و شمال اروپای شرقی اختصاص داده است. همچنين ترامپ اخيرا با فروش سلاحهاي مرگبار به اوكراين براي مقابله با تهديدات روسيه موافقت كرده است كه مي تواند آتش جنگ در شرق اوكراين را دوباره شعله ور كند.
تقابل با نفوذ ايران در منطقه
به موازات شكست تروريستها در سوريه، نفوذ ايران در منطقه نيز ارتقا يافته است و همين مسئله سبب شده تا آمريكا حضور نظامي خود را در منطقه افزايش دهد. ايران در سال هاي گذشته ضربه سختي را به منافع آمريكا در منطقه وارد كرده است و با تحميل شكست بر گروههاي تروريستي و نپذيرفتن سلطه آمريكا در منطقه، از تكميل هژموني واشنگتن جلوگيري كرده است. بنابراين اعمال تحريمها و تلاش براي منزوي كردن ايران در منطقه و جهان با هدف كاستن از نقش و نفوذ ايران انجام مي شود. حضور 5500 نيرو در عراق، بيش از 2000 نيرو در سوريه و امضاي قراردادهاي چند صد ميليارد دلاري با شيوخ عربي، اقداماتي است ترامپ براي مهار ايران در خاورميانه در پيش گرفته است. زيرا افزايش قدرت ايران در منطقه تهديدي براي متحدان عربي آمريكا و رژيم صهيونيستي است و از اينرو، در راهبرد جديد واشنگتن، ايران به عنوان تهديد اصلي براي منافع آمريكا و متحدانش مطرح شده است و دونالد ترامپ براي از بين بردن اين تهديدات واهي، خليج فارس را به انبار باروتي تبديل كرده است كه در صورت از كنترل خارج شدن، ميتواند به درگيري نظامي در منطقه منجر شود.
مهار چين و كره شمالي در شرق آسيا
جداي از تهديد روسيه و ايران در خاورميانه براي آمريكا، اما در يك هه گذشته دولتمردان واشنگتن، چين را تهديد اصلي براي پيشبرد سياست هاي جهاني خود اعلام كرده اند. رشد اقتصادي قابل توجه چين و افزايش قدرت نظامي اين كشور، زنگ خطر را براي واشنگتن به صدا درآورده است. به همين خاطر، از سال 2013 كه چين جزاير اسپراتلي را به عنوان منطقه نفوذ خود اعلام كرد، آمريكا سياست چرخش به شرق دور را با جديت بيشتري دنبال كرد. اعزام هزاران نيروي جديد به شرق آسيا و ايجاد پايگاههاي جديد و گسيل ناوهاي نظامي به شبه جزيره كره، همگي بر اين مسئله دلالت دارند كه واشنگتن خود را براي مقابله با نفوذ چين در شرق دور آماده ميكند. چين در سال هاي گذشته با هدف مدرن سازي و تقويت نيروهاي نظامي خود بودجه نظامي خود را به طور قابل توجهي افزايش داده است و از اين حيث پس از امريكا در رتبه دوم جهاني قرار دارد و همين هشداري براي واشنگتن به شمار مي رود. زيرا افزايش توان نظامي پكن قدرت مانور آمريكا در شرق اسيا را كاهش مي دهد. بنابراين، ترامپ در راهبرد خود در كنار روسيه، از چين به عنوان چالش اصلي براي منافع جهاني آمريكا ياد كرده است و بنابراين جاي تعجب نيست كه بگوييم سياست تنش آفريني ترامپ در شرق دور در راستاي مهار اژدهاي زرد انجام ميشود.
از سوي ديگر، آزمايشهاي كره شمالي بهانه اي براي ترامپ فراهم كرد تا به لشگركشي خود به شرق آسيا مشروعيت دهد. ترامپ برخلاف روساي جمهور سابق آمريكا كه در مقابله با كره شمالي جانب احتياط را رعايت مي كردند بي پرده از روي ميز بودن گزينه نظامي و حتي اتمي سخن ميگويد. اظهاراتي كه نه تنها به كاهش تنشها كمكي نكرده بلكه سبب شده تا پيونگ يانگ برنامه موشكي خود را با سرعت بيشتري توسعه دهد. ترامپ به بهانه از بين بردن تهديدات موشكي پيونگ يانگ، لشگركشي گستردهاي به شبه جزيره كره داشته است تا به بهانه حمايت از متحدانش در منطقه حضور داشته باشند. آمريكا با تهديد خواندن كره شمالي براي صلح و امنيت جهاني ميخواهد به حضور گسترده خود در شرق دور مشروعيت بينالمللي بدهد تا علاوه بر مهار چين به عنوان رقيب اصلي خود، پايگاههاي جديدي را در كشورهاي شرق آسيا براي خود دست و پا كند.
ترامپ كه رويكرد تاجر مآبانه خود را در عرصه نظامي نيز بكار گرفته است با استفاده از تهديد كره شمالي، توانسته قرادادهاي جديدي با كره جنوبي و ژاپن امضا كند تا علاوه بر تثبيت حضور نظامي خود در منطقه، تسليحات بيشتري را به متحدانش بفروشد. تحركات نظامي آمريكا و برگزاري رزمايشهاي گسترده دريايي با كره جنوبي و ژاپن، تنشها شبه جزيره كره را تشديد كرده و احتمال وقوع جنگ اتمي را بالا برده است.
سخن آخر
در مجموع، با نگاهي به سند راهبردی امنیت ملی آمریکا، ميتوان گفت كه سياست نظامي گري اين كشور در جهان با شيب تندي در حال افزايش است. راهبرد جديد آمريكا كه شالوده آن بر رقابت بيشتر با روسيه و چين و مقابله با تهديدات ايران و كره شمالي پي ريزي شده است، ميتواند جهان را در آستانه جنگ جهاني سوم قرار دهد. بنابراين، با توجه به افزایش بیسابقه بودجه نظامی آمریکا احتمالا سال 2018 شاهد ماجراجويي نظامي ترامپ در جهان باشيم كه كره شمالي مي تواند نقطه شروع آن باشد.