الهام غلامی - او در ایام دهه اول محرم با سریال مناسبتی «بانو» هر شب از طریق آنتن شبکه یک سیما به سراغ مخاطبان خود میآمد. جالب اینکه او این سریال را نیز از نیمه به دست گرفت و کاری که حسن هدایت به دلیل مشکلات شخصی پیش آمده خود در تهیه سریال« کارآگاه علوی 2» آن را نیمه کاره رها کرده بود به انجام رساند. به بهانه پایان پخش این سریال گفتوگویی کوتاه را با این کارگردان انجام دادیم و از وی درباره کم و کیف سریال بانو پرسیدیم. جناب سجادی حسینی از چگونگی ساخت و شکلگیری مجموعه «بانو» برای ما بگویید.در حقیقت ساخت این سریال به آقای حسن هدایت سپرده شده بود و من در این پروژه ابتدا دستیار ایشان بودم اما آقای هدایت چون گرفتار جلوههای ویژه و تدوین نهایی سریال قبلی خود یعنی کارآگاه علوی 2 شده بود مجبور شد که این پروژه را در حالی رها کند که 30 درصد از این سریال در یزد فیلمبرداری شده بود و ادامه آن به من سپرده شد و باید اعتراف کنم که بسیار خوشحالم که پایهگذاری این سریال و انتخاب بازیگران آن با آقای هدایت بود و من جانشین او شدم و توانستم با همان بازیگران که از بزرگان سینما و تلویزیون ما بودند این کار را به انتها برسانم.با احتساب عوض شدن کارگردان این اثر و جانشینی شما، مدت زمان ساخت این سریال از موعد مقرر شده فراتر رفت؛ درست است؟آقای هدایت دو ماه سر این سریال بود و من به همراه گروه کارگردانی نزدیک به شش ماه درگیر این اثر بودم. پیش از اینکه به عنوان کارگردان اثر هم مشغول به کار بشوم در حدود 20 روز به عنوان دستیار آقای هدایت برای تولید این سریال انجام وظیفه کردم. مدت زمان آنچنانی بین رفتن آقای هدایت و جایگزینی من به جای ایشان در این سریال نگذشت و ما تقریباً بلافاصله کار را دنبال کردیم اما به دلیل مشکلات مالی و البته وقت کم مجبور شدیم که بسیاری از صحنهها که در فیلمنامه موجود بود را حذف کنیم. به جرأت میگویم اگر من و کل گروه در حدود 40 روز دیگر فرصت داشتیم کل اثر که سریالی 20 قسمتی بود را تحویل سازمان میدادیم.حالا که سریال تمام شده ممکن است بگویید چه صحنههایی از این اثر به دلیل همان مشکلاتی که گفتید حذف شد و اصلاً جلوی دوربین نرفت؟متأسفانه مجبور شدیم بیشتر صحنههای مربوط به عزاداری ماه محرم را حذف کنیم و بخشی هم از داستانهای فرعی را زدیم که اگر این دو کنار هم وجود داشتند در پیشبرد داستان اصلی قصه هم به ما و هم به مخاطب کمک شایانی میکردند. یکی از این صحنههای به تعبیر من زیبا، صحنهای بود که استاد داریوش ارجمند آن را طراحی کرده بود و مربوط میشد به برگزاری مراسم عزاداری امام حسین (ع) که در آن زمان و به دلیل ممانعت برگزاری این قبیل از مراسم در معابر عمومی توسط رژیم پهلوی این مراسم به زیر زمین خانهها منتقل شده بود که متأسفانه نتوانستیم آن تصاویر را برای گنجاندن در سریال بگیریم.این سریال به عنوان یک اثر مناسبتی در ایام ماه محرم به روی آنتن رفت اما آنچه که این سریال به مخاطب انتقال میداد سنخیت آن چنانی با حال و هوای این ایام نداشت؛ آیا قرار بود این سریال در زمان دیگری پخش شود یا از ابتدا برای پخش در ماه محرم در نظر گرفته شده بود؟خط داستانی این اثر به دلیل اینکه به حوادثی مانند کشف حجاب، حادثه مسجد گوهرشاد، فشارهای حکومت رضاخان بر مردم و محدودیتهای رژیم پهلوی بر عزاداران حسینی میپرداخت قابلیت این را داشت که در ایام مختلفی به روی آنتن برود، مثلاً در دهه فجر، اما صلاح دیده شد که این اثر در ماه محرم میهمان خانههای مردم باشد.داستان سریال بانو در حقیقت برشی از تاریخ معاصر ایران است. ایدههای آقای ارجمند در مورد عزاداری امام حسین(ع) در آن دوران خفقان نیز مسبب دیگری برای حال و هوای عاشورایی این اثر بود، البته دعای مادر مرحومم را نیز در این بین از خاطر دور نگه نمیدارم که باعث شد این اثر به سمت محرم و مراسم عزاداری در سوگ امام حسین (ع) حرکت کند و از تصویربرداری آن مراسم بسیار خوشحال و راضی هستم.اگر بخواهم نگاهی به نکات مثبت اثر داشته باشم باید بگویم که با وجود هدایت این سریال توسط دو کارگردان یکنواختی خوب و مثبتی در کل اثر به چشم میآید، میشود بفرمایید دقیقاً چه بخشهایی توسط آقای هدایت کارگردانی شده بود و چه بخشهایی توسط شما؟من به همراه گروه کارگردانی با تلاشی دو چندانی سعی کردیم که همان روش را برای ادامه این سریال در پیش بگیریم که آقای هدایت آن را آغاز کرده بودند، اما اگر بخواهم دقیقتر پاسخ سؤال شما را بدهم باید بگویم که صحنههای مربوط به منزل دکتر با بازی داریوش ارجمند و در حدود نیمی از صحنههای مربوط به منزل معینالتجار را آقای هدایت کارگردانیشان را برعهده داشتند و مابقی هم حاصل تلاش من و همکارانم بود. البته باید این نکته را نیز تأکید داشته باشم که چون به عنوان مجری طرح تله فیلم آقای عیاری نیز مسوولیتی برعهده داشتم نتوانستم سرتدوین این اثر به صورت کامل حاضر باشم و طی صحبتهایی با آقای غضنفری، تدوینگر این سریال، نظرهای خودم را منتقل کردم که از همین جا از ایشان به خاطر تلاشهای مجدانهاش برای حصول یکدستی مد نظر کلام شما بسیار تشکر میکنم.بهرغم فشردگی کار و تلاشهایی که برشمردید، طرح داستانی این سریال آنچنان نو و تازه و با طراوت نبود؛ شما تا چه حد در انتخاب قصه دخالت داشتید؟برخلاف نظر شما من معتقدم که داستان این سریال بسیار زیبا بود و نویسنده هم برای خلق این داستان با شاخههای اصلی و فرعیاش بسیار تلاش کرده بود. من این داستان را پذیرفتم چون بسیار دوست داشتنی و جذاب بود. در همین صحبت هم اشاره کردم که نتوانستم تمام تصاویر موجود در فیلمنامه را بگیرم که اگر این اتفاق میافتاد مطمئناً نظر شما هم تغییر میکرد. متأسفانه آن صحنههای حذف شده به کار ضربه زده است. باز هم معتقدم که داستان اثر هنوز هم جذاب، گیرا و بکر است. ساخت سریالهای مناسبتی در زمان فشرده بسیار سخت و طاقتفرساست و امیدوارم از دل این اثر سربلند بیرون آمده باشم.