اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، به تشریح حالات و مقامات یکی از چهرههای پرآوازه روحانیت فارس، در دوران سلطنت قاجار پرداخته است. آیتالله سیدعلیاکبر فال اسیری در مقاطع خطیر مبارزات دینی و سیاسی در شهر شیراز، راهبر و پناه مردم این خطه به شمار میرفت و هم از این روی، نهایتاً تن به تبعید داد! زندگینامه این عالم نامی، توسط سجاد راعی گلوجه به رشته تحریر درآمده و انتشارات سوره مهر، آن را در زمره دفترهای شخصیتهای مانای خویش روانه بازار کتاب کرده است. مؤلف در دیباچه خویش بر این کتاب، در باب محتوای آن چنین آورده است:
«سیدعلیاکبر فال اسیری از علمای مبارز ضد استبداد داخلی و استعمار خارجی عصر قاجار است که بخش اعظم حیات خود را برای آموختن علوم اسلامی و انتقال آن به مردم فارس و همراهی و هدایت آنها در فراز و فرودهای زندگی سیاسی و اجتماعیشان سپری کرد. وی داماد آیتاللهالعظمی میرزا محمدحسن شیرازی، معروف به میرزای شیرازی و صاحب فتوای معروف تحریم تنباکوست. این ارتباط، بر موقعیت اجتماعی فال اسیری نزد مردم فارس افزود و یکی از عمدهترین علل اشتهار وی نیز همین است. فعالیتهای سیاسی- اجتماعی فال اسیری، با یکی از تاریکترین ادوار حکومت قاجار، مقارن بوده است. بدین ترتیب که اصفهان و شیراز در این دوره، زیرنظر یکی از شاهزادگان مستبد قاجار، یعنی مسعودمیرزا ظل السلطان (حکومت:۱۳۲۵-۱۲۹۰ ق) بوده است. مبارزه پیدرپی فال اسیری در این دوره، حاکی از نفوذ بالای روحانیت در جامعه بوده است. اگرچه فال اسیری همواره سرگرم مبارزه با استبداد، مفاسد اخلاقی، اجتماعی و فعالیتهای فرقههای ضاله در فارس به ویژه شیراز بود، ولی تأثیرگذاریاش در دو مقطع، جنبه سیاسی به خود گرفت: مقطع اول، در جریان رهبری حرکت اعتراضی مردم شیراز در سال ۱۳۰۳ ق به علت گرانی ساختگی نان بود که حکام محلی برای فروش گندم ذخیره خودشان به قیمت گران، باعث گران شدن نان گشتند. وی مردم را تا پایان اعتراضهای آنان همراهی کرد و بهای مخالفت خود را نیز با تبعید به اصفهان پرداخت. مقطع دوم، رهبری مردم شیراز در جریان شورش ضد امتیازنامه رژی در فارس بود. گرچه مبارزه ضد قرارداد رژی، به بهای تبعید وی به عتباب تمام شد، ولی فعالیت و مقاومت وی در رهبری اعتراضات مردم به سراسری شدن اعتراض و شکلگیری نهضت تنباکو و واداشتن حکومت مرکزی به لغو کامل امتیازنامه انجامید. پایگاه مبارزاتی وی، مسجد وکیل شیراز و نمازهای جماعت آن بود. او از رسانه منبر، برای تبلیغات مذهبی و بیان دیدگاههایش بهره میبرد. بدین ترتیب مرجعیت توانست از طریق علما و روحانیون در ایالات و ولایات، حرکت سیاسی و اجتماعی مقلدان را در جهتی مشخص، معنا و مفهوم بخشد. وی با حمایت طرفداران خود، با هرگونه مفاسد اجتماعی و اخلاقی و فعالیت طرفداران فرقههای ضاله بابیه و بهائیت مقابله و مبارزه میکرد که به موارد گوناگون آن در متن کتاب اشاره شده است. در این پژوهش، فراز و فرود زندگی سیدعلیاکبر فال اسیری، از تولد در ۱۲۵۶ ق تا درگذشت وی در ۱۳۱۹ ق، با بهرهگیری از منابع و مآخذ موثق به تصویر کشیده شده است. از کاستیهای پژوهش حاضر، فقد منابع و اسناد کافی برای ترسیم نمایی کامل و پیوسته از زندگی فال اسیری بوده است. در مورد خاندان و شجرهنامه او نیز چنین کاستیای وجود دارد....»