جمعهای که گذشت ملت ایران با هر نگاهی، چه حقگرایانه یا تکلیفمدارانه پای صندوق رأی رفتند. آنهایی که حق را «واقف شدن بر حقیقت امری» و «نصیب و بهره بردن از آن» میدانستند، ترجیح دادند با درک این حق برای خود فارغ از همه دلخوریهایی که از عملکرد مجلس دهم و دولت دوازدهم در طول این سالها داشتند، بدون اینکه به کوچک شدن سفره خود و گرفتار شدن در چم و خم زندگی سختی که در آن گرفتار شده بودند توجه کنند، بزرگوارانه پای صندوق رأی رفتند و ترجیح دادند یکبار دیگر با گروه دیگری که فکر میکنند آنها میتوانند مشکلاتشان را بدون اتکا به غرب و شرق حل کنند، رأی دادند. جماعتی هم که با نگاه تکلیفگرایانه برای رفتن پای صندوق رأی لحظهشماری میکردند، این تکلیف را به معنای «وظیفه و امری میدانستند که بر عهده آنان گذاشته شده و حتماً باید آن را ادا کنند» و چه شایسته این حق و تکلیف را ملت ایران روز جمعه به انجام رساندند.
جمعه ملت ایران سختترین امتحان خود را در طول این سالها داد. از یک سو، دشمن عنودی را میدید که پا بر گلوی آنها میفشارد و با تحریمهای ظالمانه و به تعبیر خودشان «فشار حداکثری کوتاه مدت» بهدنبال زانو زدن ملتی است که بیش از ۴۰ سال در مقابل زیادهخواهی و رفتارهای ددمنشانه آنها ایستادگی کرده است. دشمنی که وقتی از او خبرنگاری سؤال میکند این تحریمهای شما فشار به حکومت ایران نیست، بلکه مردم ایران را نشانه رفته است. در پاسخ، آن سناتور خبیث امریکایی (مارک کرک) میگوید، «اشکال ندارد غذا را از دهان ایرانیان بی گناه بیرون بکشیم.»
از سوی دیگر، ملت ایران شاهد بازیهای سیاسی جماعتی بود که هر روز با نزدیک شدن به انتخابات، به جای دمیدن بر تنور انتخابات، تخم یأس و نومیدی را میپاشیدند و با الفاظ و القاب ناشایستی برای بزرگترین انتخابات کشور از لحاظ گستره جغرافیایی و تأثیرگذاری ملی، منطقهای و محلی آن، واژههای غلطی همچون «انتخابات فرمایشی» را به کار میبردند. ملت ایران در حالی انتخابات یازدهمین دوره مجلس را برگزار میکرد که از لحاظ سیاسی، شاهد کم کاری همراه با یأسآفرینی بخشهایی از نظام مدیریتی کشور، رفتارهای کینهتوزانه امریکا در افزایش تحریمها در آستانه انتخابات و حتی روز انتخابات با تحریم پنج عضو شورای نگهبان، بردن ایران در لیست سیاه FATF و دادن این گرا به مردم که شرایط سختی در پیش روی شماست و رفتن پای صندوق رأی یعنی تحمل فشارهای مضاعف، این دوره از انتخابات را بسیار ویژه کرده بود. این انتخابات برخلاف انتخابات گذشته که جریان اصلاحات همه عِدّه و عُدّه خود را به میدان میآورد تا با کلمه «تَکرار میکنیم» طیفهای فکری مختلف را پای صندوق رأی بیاورد، این بار نه تنها چنین کاری را نکردند، بلکه تلاش کردند با اظهارات دو پهلو و ایجاد تشکیک در روند تأیید صلاحیتها و ... برخی از عناصر شاخص و رهبران فکریشان فقط به صورت سمبلیک آنهم بعداز ظهر انتخابات، پای صندوق رفته تا خالی از عریضه نباشد. در کنار این همه پالسهای منفی برای عدم شرکت مردم در انتخابات، نباید از سه عامل دیگر برای دلسرد کردن مردم جهت حضور پرشور در انتخابات غافل بود.
۱- در روز انتخابات و روز قبل از آن، به جای آنکه رئیس دفتر رئیس جمهور همه دغدغه و تلاشش دعوت مردم به مشارکت و ایجاد آرامش در مردم برای شرکت در یک رخداد بزرگ ملی باشد، ذهن مردم را معطوف به FATF میکند و با هراسافکنی بهدنبال القای شرایط سخت کشور در صورت عدم اجرای لوایح مربوط به FATF است. این رفتار، درست مثل زمانی است که نیروی رزمنده شما در خط مقدم جبهه بهدنبال یک یورش برقآسا برای به زانو در آوردن دشمن است و کسی بیاید با یک خبر دلهرهآور او را از ادامه حرکت باز دارد. کسی نیست از واعظی بپرسد مگرشما رئیس بانک مرکزی هستید که آثار چنین لوایحی را بهتر از او میدانید. این در حالی بود وقتی که کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) از قرار گرفتن ایران در لیست سیاه خبر داد، رئیس کل بانک مرکزی در واکنش به این تصمیم تصریح کرد: عملکرد بانک مرکزی در طول یکسال گذشته این اطمینان خاطر را نزد مردم عزیز ایجاد کرده است که چنین وقایعی، مشکلی برای تجارت خارجی ایران و ثبات نرخ ارز ایجاد نخواهد کرد. آقای واعظی در کدام اردوگاه است و در زیر کدام پرچم سینه میزند که در روز انتخابات به جای تشویق مردم برای شرکت در انتخابات، دل مردمی که در طول دو سال گذشته بی تدبیریهای دولت در قیمت سکه و ارز را دیدهاند، خالی میکند. آیا انتظار است با چنین رفتارهایی غیرمنطقی که برخی دولتیها از رئیس جمهور گرفته تا مسئول دفتر و مشاور که در طول یک ماه گذشته در خصوص انتخابات داشتهاند، مردم بدون دغدغه پای صندوق رأی رفته و مشارکتی فوقالعاده را رقم بزنند. چرا امروز حسامالدین آشنا گناه مثلاً ۶ درصد حضور کمتر مردم در این انتخابات را نسبت به انتخابات سال ۸۲ را که دوران طلایی اصلاحطلبان بود و مردم تنها ۵۱ درصد شرکت کرده بودند به گردن شورای نگهبان میاندازد و با هشتگ گذاری، مقصر پایین بودن این مشارکت چند درصدی را شورای نگهبان معرفی میکند؟ چرا نگاهی به عملکرد وحشتناک دولت در سالهای اخیر و اقدامات ضعیف مجلس امیدی که پز آن را به مردم میدادند و امروز مردم از شرکت در انتخابات ناامید شده و انگیزهای برای حضور پرشور خود نداشتند، نمیکند. آن چیزی که امروز اتفاق افتاد اگر هم نقدی بر آن است محصول عملکرد همین آقایان است. هرچند باید دست چنین ملتی که با همه این دلخوریها این حماسه قابل تحسین را آفریدند بوسید.
۲- کسانی که امروز چند درصد رأی کمتر مردم را به رخ رقیب خود میکشند چه انتظاری دارند وقتی انتخابات را «تحریم خاموش» میکنند و یک هفته قبل از انتخابات، خطاب به رقبای انتخاباتی خود و در اصل به افکار عمومی این سخن ناصواب را میگویند «مجلس آینده نوش جانتون ولی بگذارید سلایق مختلف در انتخابات کاندیدا داشته باشند» و به نوعی مستقیم به مردم میگویند آهای مردم، بدانید شما این دوره کاندیدایی ندارید پس لازم نیست پای صندوق هم بروید. اصلاً میخواهید برای چی رأی بدهید وقتی کاندیدایی ندارید. آیا کسانی که درون حاکمیت مسئولیت داشته و چنین رفتاری را ازخود بروز دادهاند، میتوانند امروز کاهش چند درصدی آرا را پتک کنند و برسر دستگاههای ناظر یا رقیب خود بکوبند. سؤال اینجاست اگر شما کاندیدای قابل توجهی نداشتید پس چرا لیست و سرلیست دادید و اگر قائل به لیست و... بودید، پس آن سلبریتیهایی که در رنگهای مختلف در ادوار گذشته مبلّغ شما بودند، در این دوره کجا خزیده بودند و چرا آنها را به میدان نیاوردید تا تنور انتخابات گرم شود تا هم مشارکت افزایش پیدا کند و هم پیروز انتخابات شوید.
۳- قریب به دو ماه است بحث ویروس کرونا در کشور مطرح است و هر گاه خبرنگاری سؤالی از مسئولی در این زمینه میپرسید، بی مقدمه از اصل و اساس چنین چیزی انکار میشد، اما چه اتفاقی افتاده که از مسئول و غیرمسئول دولتی، از روز پنجشنبه یعنی ۲۴ ساعت قبل از انتخابات و در زمانی که تبلیغات انتخاباتی تمام شده و مردم باید با آرامش خاطر در خصوص کاندیدای مورد نظرخود فکر کنند، آقایان در خصوص کرونا صاحبنظر شده و با مصاحبه و اظهار نظر، بهدنبال روشنگری جامعه هستند. وقتی جامعهای نسبت به پدیدهای ترسانده میشود، انتظار دارید مردم آن جامعه، در دوگانه «انتخابات و احتمال دچار شدن بیماری»، کدام گزینه را انتخاب کنند؟ آقایان بپذیرند که هدفمند یا غیرهدفمند، مردم را از صندوقهای رأی دور کردهاند و باید نسبت به این رفتار خود در پیشگاه خداوند و ملت ایران پاسخ دهند.