به گزارش خبرنگار جوان آنلاین از اصفهان ، سردارمهدی معصوم بیگی فرمانده انتظامی استان اصفهان دریاداشت بااشاره به ایجاد روابط بهتر ونزدیکتر شدن روابط عاطفی زن وشوهر می نویسد ؛ قهر و آشتیها را که در نظر نگیریم کمتر میشود در خیابان زن و شوهری را دید که با هم حرف بزنند و یا با هم بگویند و بخندند. کمتر زن و مردی پیدا میشود که در کنار هم که مینشینند بدون اینکه با هم اختلافی داشته باشند یا قهر باشند حرفی برای گفتن با يکدیگر داشته باشند.
خستگیها و ساعات طولانی کار در بیرون از منزل و کمتر در کنار هم بودن و تفریح کردن را باید از دلایل اصلی این مساله تلقی کرد. واژههای گمشده بین زن و شوهرها آسیبهای زیادی به هم راه دارند؛ آسیبهایی که فاصلههای عاطفی را یدک میکشند.
تفاوت انسان با حیوان در ناطق بودن است. بسیاری از علما ناطق بودن را به داشتن منطق تعبیر کردهاند اما آنچه که درباره مفهوم منطق در انسان به ذهن خطور میکند یعنی نطق و قدرت بیان است. زبان مفیدترین و اساسیترین وسیله برقراری ارتباط بین انسانها و سایر موجودات است. داشتن بیان منطقی و برخوردار از صفات اخلاقی تجلی مهربانی و تعمیق ارتباطات است. افرادی که با هم حرف نمیزنند و قدرت برقراری ارتباط را ندارند یا علاقهای به برقراری ارتباط ندارند بسیار گوشهگیر هستند. بهتر است دراین باره به شعر زیر اشاره کنم
تا فرد سخن نگفته باشد / عیب و هنرش نهفته باشد
روانشناسان مسائلی را که در قلب و ذهن افراد وجود دارد ولی زبان بیان آن را ندارند با استفاده از تصاویر ررشاخ تشخیص میدهند. به عنوان مثال ممکن است منظرهای به افراد نشان داده شود، کسی که ذهن آشفته و عصبی دارد نگاه او به تصویر با نگاه فردی که ذهنش آرام و شاد است متفاوت خواهد بود. در واقع آنجایی که دسترسی به آنچه در ذهن و مغز انسان دشوار است از تصاویر ررشاخ استفاده میشود. چنانچه افراد دیگران را به برقراری ارتباط با بیان وادار نکنند عاجز از آن خواهند بود که در درون طرف مقابلشان چه میگذرد. پس بنابراین هنر مخاطبین در برقراری
ارتباط با گفتگو و وادار کردن فرد مورد نظر به صحبت و گفتگو است. جامعهشناسان سکوت را در زندگی زناشویی از منظر دیگری مورد توجه قرار میدهند.
بیشتر زن و شوهرهایی که با کم حرفی رو بهرو میشوند از ابتدا اینگونه نبودهاند بلکه برخی مسائل اقتصادی، روانی، عاطفی و عشقی باعث شده تا آنها به تدریج کم حرف شده و مهارت گفتگوی سالم را فراموش کنند. کم حرفی بین زن و شوهر پایه و اساس طلاق عاطفی است. وقتی زن و شوهری حرفی برای گفتن نداشته باشند و تنها حرفهای زن خانه در گفتگوهای روزمره و اعتراضآمیز خلاصه شود مرد از این وضعیت خسته شده و کمکم از او فاصله میگیرد. هر مردی انتظار دارد وقتی خسته از سر کار به خانه میرسد با یک زن پر انرژی رو به رو شود نه اینکه زن دائما غر بزند و از مسائل زندگی و دردسرهای تربیت بچهها به شوهرش گلایه کند. زن باید بداند ابتدا باید با یک چای از شوهرش پذیرایی کند و زمانی که خستگی از تن او بیرون رفت آنگاه سر درد دل را باز کند. زیرا حرفهای تکراری و نقزدنهای روزانه باعث میشود مرد کمتر به خانه بیاید یا زمانی هم که به خانه میآید با موبایل یا رایانه یا کتابی خودش را مشغول میکند.
در واقع او سعی میکند با این رفتارها ارتباط کلامی خودش را با همسرش به حداقل برساند و بعد از مدتی با رفتارش نشان میدهد که حوصله حرف زدن با زنش را ندارد.
مهارتی مهم
از آسیبهای مهم عدم تکلم و گفتگو در خانواده گوشهگیری است. البته این مسأله بدان معنا نیست که فرد قادر به تکلم نیست بلکه علت آن است که نه فضا و نه مخاطبین را برای تکلم مناسب نمیداند. یکی از اساسیترین مهارتهای زندگی گفتگو بین زن و شوهر است. با گفتگو میتوان همه مشکلات را حل کرد. همچنین گفتگوی والدین
میتواند روی فرزندان نیز تاثیر گذاشته و روشهای گفتگوی مسالمتآمیز را به آنها یاد بدهد. ارتباط کلامی با
ارتباط عاطفی موجب ایجاد رابطهای مستحکم میشود به گونهای که با حفظ این دو در کنار هم باید به حفظ کانون خانواده امیدوار بود، درخواست ارتباط غیرکلامی معمولا از طرف مردان است و آنها به گونهای رفتار میکنند که حوصله حرف زدن را ندارند و ارتباط کلامی قطع میشود. اگرچه در این حالت زن و شوهر با هم زیر یک سقف زندگی میکنند ولی ارتباط احساسی بین آنها بخاطر کمرنگ شدن ارتباط کلامی کم میشود.
برخی از حرفهای زنان مانند اعتراض از رفتار مادرشوهر یا شلوغ کردن بچهها در خانه یا خسته شدن از وضع زندگی بخاطر مسائل اقتصادی برای مرد خوشایند نیست. طلاق عاطفی که در این خانوادهها اتفاق میافتد باعث میشود تا مرد برای اینکه بتواند نیازهای عاطفی خودش را پر کند دنبال گزینه دیگری باشد. نداشتن ارتباط کلامی و احساسی و خلأ عاطفی بنیان زندگی را سست میکند. مرد در ایجاد ارتباط جدید حرفهایي را میشنود که در طول زندگیاش دنبال آن بوده است. او در این وضعیت احساس آرامش و اعتماد به نفس میکند و تصور میکند به آرامشی که مدتها از آن فاصله گرفته بود رسیده است. در این نوع خانوادهها که زن و شوهر مهارتهای گفتگوی صحیح رانمیدانند طلاق عاطفی وجود دارد و تنها وجود بچهها مانع از گرفتن طلاق ثبتی میشود.